ضرورت اجرای اصل 127 قانون اساسی برای حل مشکلات محیط زیست گیلان
جبهه اصلاحات گیلان با ارسال نامهای خطاب به رییس سازمان حفاظت محیط زیست کشور، خواستار تعیین نماینده ویژه رییس جمهور بر پایه اصل 127 قانون اساسی، جهت حل مشکلات محیط زیست گیلان با محوریت تالابها شد.
به گزارش تدبیرشرق، جبهه اصلاحات گیلان با ارسال نامهای خطاب به رییس سازمان حفاظت محیط زیست کشور، خواستار تعیین نماینده ویژه رییس جمهور بر پایه اصل 127 قانون اساسی، جهت حل مشکلات محیط زیست گیلان با محوریت تالابها شد.
در نامه جبهه اصلاحات گیلان به شینا انصاری که در تاریخ 25 شهریورماه سال جاری ارسال شده، ضمن برشمردن مهمترین معضلات محیط زیست گیلان، آمده است: پیشنهاد میشود که دولت برای رفع مشکلات محیط زیست گیلان با محوریت تالابها (که در درون خود سایر معضلات از قبیل پسماند، شیرابه و فاضلاب را نیز پوشش می دهد) بر پایه اصل 127 قانون اساسی نماینده ویژهای با اختیارات مکفی تعیین نماید تا به عنوان نماینده عالی دولت، دستگاهها و نهادهای مرتبط را در جهت انجام صحیح وظایف راهبری نموده و هر گونه مسئلهای را با توجه به دسترسی آسان به هیئت دولت در پایتخت، پیگیری و رفع نماید.
متن کامل نامه جبهه اصلاحات گیلان به معاون رییس جمهور و رییس سازمان حفاظت محیط زیست کشور بدین شرح است:
خانم دکتر شینا انصاری
معاون محترم رئیس جمهور و ریاست محترم سازمان حفاظت محیط زیست کشور
با سلام و احترام
در ابتدا انتخاب سرکارعالی را تبریک عرض نموده و از درگاه پروردگار آرزوی سربلندی و سرفرازی در خدمت به مردم و کشورمان، ایران را برای شما و همکارانتان داریم.
در این نامه قصد داریم بخشی از مهمترین مسائل
محیط زیست استان گیلان را با شما مرور کنیم.
از آنجا که بخشهای مهمی از سرزمین، متولیان اصلی و مستقیم دیگری غیر از سازمان حفاظت محیط زیست دارد اجازه دهید محور این نامه را در ابتدا نقاط صفر سرزمینی گیلان یعنی تالابها قرار دهیم که البته خود آئینه تمام نمای مشکلات محیط زیستی همه نقاط استان است.
مستحضرید استان گیلان چندین تالاب کوچک و بزرگ اعم از انزلی، بوجاق، امیرکلایه، استیل، کیاکلایه، جوکندان، عینک و … دارد که برخی از آنها علاوه بر ویژگیهای مشترک همه تالابها از ویژگیهای اختصاصی نیز برخوردار هستند.
به عنوان مثال تالاب بوجاق نخستین پارک ملی خشکی – دریائی ثبت شده است و در مصب رود مهم و بزرگ سفیدرود به دریای خزر (دریاچه کاسپین) قرار دارد.
تالاب بینالمللی انزلی بزرگترین تالاب استان است و از پنج پناهگاه حیات وحش استان، سه پناهگاه در محدوده آن قرار دارد و رشت شهر مرکزی استان گیلان و پرجمعیتترین شهر البرز شمالی و انزلی دومین شهر گیلان به لحاظ جمعیت در حوضه این تالاب قرار دارند و در مجموع در این عرصه که حدود 25 درصد مساحت استان را تشکیل میدهد بیش از ۴۵ درصد جمعیت استان زندگی میکنند که با روند مهاجرتها به گیلان متاسفانه این افزایش جمعیت ادامه خواهد داشت.
از این رو کمتر مشکلی در زمینه محیط زیست وجود دارد که مشابه آن در حوضه تالابهای گیلان و بویژه تالاب انزلی وجود نداشته باشد بنابراین میتوان با پرداختن به تالابها و بویژه تالاب انزلی به اهم مشکلات محیط زیستی استان گیلان پیبرد.
مستحضرید تالابهای گیلان رو به نابودی است و شوربختانه هرآنچه آسیب برای تالابها در کتب مرجع برشمره شده بر تالابهای گیلان و از جمله انزلی نازل گردیده است که فهرستوار در سه بخش عمومی و یک بخش مختص به تالاب انزلی در پی میآید:
الف- مشکلات فراملی
– تغییر اقلیم و تغییر روند بارش در حوضه و بستر تالابها
– تغییر اقلیم، افزایش دمای هوا و افزایش تبخیر در منابع آب سطحی
ب- مشکلات حوضه (بالادست تالابها)
– جنگلتراشی و از بین بردن مراتع
– فعالیتهای آبخیزداری ناچیز و بیثمر
– برداشت شن و ماسه از بستر و حریم رودخانهها
– فرسایش خاک مزارع ناشی از روشهای نامناسب کشاورزی
– برداشت بیرویه آب در بالا دست و عدم اختصاص حقابه محیط زیستی تالابها
– ورود انواع فاضلابهای انسانی، صنعتی و بیمارستانی به آبهای سطحی و زیرزمینی منتهی به تالابها
– ورود انواع پسماند و شیرابه آن به آبهای سطحی و زیرزمینی منتهی به تالابها
– ورود زهاب کشاورزی به آبهای سطحی و زیرزمینی منتهی به تالابها
– ورود زهاب فضولات دامی به آبهای سطحی و زیرزمینی منتهی به تالابها
– تراکم بالای جمعیت به عنوان اصلیترین عامل تولید آلودگی (گیلان پس از استانهای تهران و البرز بیشترین تراکم جمعیت را دارد).
– فشار دو چندان بار آلاینده.ها ناشی از گردشگرپذیر بودن استان گیلان
پ- مشکلات بستر و حریم (حاشیه تالابها)
– ورود مستقیم فاضلاب، زهاب، پسماند، شیرابه و فضولات دامی شهرها و روستاهای حاشیه تالابها
– اجرای پروژههای عمرانی در بستر و حریم تالابها (از جمله پلهای چوبی، جاده توریستی تالاب استیل و … )
– ورود گیاهان مهاجم، آزولا در گذشته و سنبل آبی در سالهای اخیر و بیتوجهی به برداشت آنها
– افزایش رسوبات ناشی از خزان گیاهان بومی و غیربومی که با توجه به بار آلودگی بالا از رشد بیرویه برخوردار هستند.
– آتش سوزیهای عمدی و غیرعمدی و تجاوز به بستر و حریم تالابها
– شکار و صیادی فراتر از توان اکولوژیک تالابها
ت- مشکلات اختصاصی تالاب انزلی
– کاهش تراز آب و تغییر در مراودات هیدرولیکی سازنده بین تالابهای ساحلی مانند بوجاق و انزلی با دریای خزر (دریاچه کاسپین)
– در گیلان بیشترین تراکم جمعیت در حوضه تالاب انزلی واقع است.
– علاوه بر فاضلابهای انسانی دو شهرصنعتی اصلی و بزرگ گیلان، تعداد زیادی شهرک صنعتی، ناحیه صنعتی و کارخانه و عمده بیمارستانهای بزرگ دولتی و خصوصی گیلان در حوضه تالاب انزلی قرار دارند.
– بیشترین فاصله بین کوه و دریاچه در البرز شمالی و در نتیجه پهنترین دشت در حوضه تالاب انزلی واقع بوده و سهم زهاب کشاورزی تولیدی در حوضه تالاب انزلی بیش از سایر دشتهای استان است.
– حاشیه تالاب انزلی یکی از دو قطب اصلی مرغداری صنعتی استان گیلان است.
– پروژه آسیبزای کنار گذر انزلی که نیمه تمام ماندن آن به واسطه پلهای موقت احداث شده آسیبهای زیادی به تالاب وارد کرده است.
– انجام پروژههای بیحاصل و بعضا آسیبزا در بستر تالاب انزلی به اسم احیای تالاب مانند احداث رسوبگیرها، دستکاری در ابعاد راهآبهها که بر سرعت تخلیه آب از تالاب به دریای خزر (دریاچه کاسپین) افزوده است.
– بالا رفتن سرعت تخلیه آب به دریاچه با توجه به بالا آمدن کف تالاب انزلی (ناشی از رسوبات چند دهه گذشته و همچنین پایین رفتن تراز آب)
– اجرای پروژههای نامطمئن و فاقد مجوز مانند بایوجمی و دستکاری در بستر محدوده سرخانکل که بر ارتباطات هیدرولیکی بخشهای مختلف تالاب انزلی تاثیر منفی گذاشته است.
با توجه به موارد فوق دو نکته قابل توجه است:
اول اینکه تالابها به تنهایی آئینه تمام نمای مشکلات محیط زیستی استان بوده و با نگاهی دقیق به این آئینه میتوان به انواع مشکلات جاری در سایر نقاط استان نیز پیبرد و در راستای حفاظت و احیاء آنها برنامهریزی نمود.
دوم اینکه بزرگترین مسائل و مشکلات محیط زیست استان زنجیروار به هم متصل هستند که بهترین نمونه و تاسف بارترین آن مسیری است که از محل دپوی زباله در جنگلهای روستای سراوان رشت آغاز، با جاری شدن شیرابه در رودخانههای گوهر رود و زرجوب رشت و افزوده شدن فاضلابهای شهری، بیمارستانی و صنعتی ادامه یافته و در نهایت به تالاب انزلی و دریای خزر (دریاچه کاسپین) منتهی میشود و چهار معضل محیط زیستی اساسی استان به ترتیب وقوع در این مسیر قابل مشاهده است:
– تخریب بیرویه جنگلها
– عدم مدیریت پسماند و شیرابه
– عدم مدیریت انواع فاضلاب و آلودگی منابع آب سطحی و زیرزمینی
– نابودی تالابها
و البته مشکلات حاشیهای دیگر مانند مشکلات بهداشتی برای اهالی ، آلوده شدن باغات و کشتزارها ، آلودگی محصولات کشاورزی و … را نیز در پیدارد.
لازم به ذکر است منطقه سراوان اگرچه بزرگترین، مهمترین و معروفترین محل دپوی پسماند استان است اما تنها محل نبوده و چندین محل دپوی رسمی و صدها محل دپوی غیررسمی پسماند در استان وجود داشته و در یکی دو ساله اخیر پس از دستور غیرمنطقی استاندار مبنی بر مدیریت پسماند در روستاها توسط خود اهالی، تمام عرصه گیلان تبدیل به محل دپوی پسماند و همچنین محل سوزاندن زباله شده است.
در خصوص رودها و بویژه دو رودخانه مهم گوهررود و زرجوب که میتوانستند محور توسعه بزرگترین شهر البزر شمالی باشند هر گونه توضیحی اضافی و به قولی بردن زیره به کرمان است و به ذکر همین نکته اکتفا میکنیم که نه تنها هیچ اقدامی جهت احیاء آنها صورت نپذیرفته بلکه به دلیل گسترش جمعیت شهر از یک سو و بیتوجهی ارگانها و ادارات مختلف از سوی دیگر بر بار آلودگی وارده بر آنها از پسماند و شیرابه گرفته تا انواع فاضلاب روز به روز افزوده میشود و در نهایت تنها فعالیتی که در محدوده آنها صورت گرفته استفاده از حریم آنها به عنوان خیابان یا محل پارک خودرو است که ناگفته پیداست پایینترین سطح و شیوه بهرهگیری از این دو رود حیاتی و ارزشمند است.
ضمن احترام به زحمات و تلاشهای صورت گرفته توسط کارکنان ادارات مرتبط و بویژه همکاران شما در سازمان محیط زیست استان، خروجی شاخصها نشان میدهد که اوضاع استان گیلان از جهاتی بدتر از بسیاری از استانها بوده و اگر فاجعه تا کنون رخ ننموده ناشی از الطاف الهی و مواهب طبیعی گیلان است.
به نظر میرسد مشکل یا به عبارتی فاجعۀ در حالِ وقوع به حدی بزرگ است که باید در سطوح ملی برای آن چاره اندیشید.
به عنوان نمونه مقایسه وضعیت فاضلاب شهری گیلان با دیگر استانها مثلا استان همدان به خوبی از تفاوت فاحش وضعیت خبر میدهد حال آنکه حدود بیست سال پیش دو شهر رشت و انزلی به همراه شهرهای ساری و بابل از مازندران و دو مرکز استان یعنی شیراز و اهواز شهرهایی بحرانی و واجد شرایط اخذ وام از بانک جهانی شناخته شدند اما پس از وقوع تحریمها و سایر اتفاقات سیاسی و عدم تداوم پرداخت وامها، برای بودجه شهرهای رشت و انزلی جایگزین مناسبی در نظر گرفته نشد و علیرغم گذشت بیست سال هنوز بخش عمدهای از پروژه باقی مانده است.
مورد دیگر بحث پسماند سراوان است که نه بحث زباله سوز آن که همزمان با استان مازندران در دستور قرار گرفته بود به سامان رسید، نه بحث کود آلی و نه بحث تصفیه شیرابه، علیرغم اینکه معضل سراوان در مقطعی در حال تبدیل شدن به یک معضل اجتماعی – امنیتی بزرگ بود و وظایفی برای دستگاههای مختلف تعیین و استاندار به عنوان نماینده عالی دولت موظف به پیگیری آن شد اما اقدامات انجام شده هیچ تناسبی با معضل مربوطه ندارد و به عنوان مثال مناقصه احداث تصفیه خانه شیرابه سراوان که پاکات پیمانکاران در 27 اردیبهشت امسال بازگشایی شد تاکنون مسکوت مانده و بیش از ۱۱۰ روز زمان مفید از دست رفته و معلوم نیست چه زمانی تصمیمگیری در مورد آن صورت میگیرد.
ناگفته پیداست در این ۱۱۰ روز و در بدبینانهترین حالت، حداقل تشریفات عقد قرارداد و تجهیز کارگاه پیمانکار قابل انجام بود.
اما خواسته مردم گیلان به عنوان یکی از استانهای با بیشترین حمایت از آقای دکتر پزشکیان این است که با توجه به معضلات شدید و عقب ماندگیهای پیشین، تناسب قابل قبولی بین راهکارها و سطح اقدام دولت با معضلات وجود داشته باشد.
به عنوان مثال در خصوص تالاب انزلی و مشکلات متعدد و پیچیده آن که بعضا نیازمند پیگیریهای فرامرزی است نه تنها بودجه مناسب اختصاص نمییابد بلکه به دلیل چند وجهی بودن مسئله تالاب، دستگاههای اجرایی نیز آنگونه که شایسته است به انجام وظایف خود در خصوص تالاب نمیپردازند و از این رو تمامی تلاشهای پیشین دولتها از جمله تشکیل ستاد ملی هماهنگی و مدیریت تالابها و ستاد متناسب استانی آن نیز فاقد نتیجه بوده است.
از این رو پیشنهاد میشود که دولت برای رفع مشکلات محیط زیستی گیلان با محوریت تالابها (که در درون خود سایر معضلات از قبیل پسماند، شیرابه و فاضلاب را نیز پوشش می دهد) بر پایه اصل 127 قانون اساسی نماینده ویژهای با اختیارات مکفی تعیین نماید تا به عنوان نماینده عالی دولت، دستگاهها و نهادهای مرتبط را در جهت انجام صحیح وظایف راهبری نموده و هر گونه مسئلهای را با توجه به دسترسی آسان به هیئت دولت در پایتخت، پیگیری و رفع نماید.
از آنجا که فضای یک نامه، مجال مناسبی برای ارائه کامل مسائل و مشکلات محیط زیستی و تبیین راهکارهای پیشنهادی از جمله پیشنهاد فوق الذکر نیست، اگر فرصتی اختصاص داده شود (چه در گیلان و چه در تهران) این آمادگی وجود دارد که با حضور کارشناسان و کنشگران آگاه مسائل مورد بررسی دقیقتر قرار گیرد.
جبهه اصلاحات گیلان
25 شهریور 1403
گفتنیست جبهه اصلاحات گیلان، ائتلافی سیاسی متشکل از از دبیران و نمایندگان 24 حزب ملی اصلاحطلب فعال در استان گیلان، دبیران کل 4 حزب استانی اصلاحطلب و تعداد 7 نفر از شخصیتهای متنفذ و مؤثر اصلاحطلب گیلان است که با هدف دستیابی به وحدت و انسجام میان اعضا و به منظور اتخاذ تصمیم و اعلام مواضع مشترک در خصوص رخدادها و شرکت یکپارچه، متحد، منسجم و موثر در فعالیتهای سیاسی، اجتماعی، به ویژه انتخابات، در زمستان سال 1399 تشکیل شد.