سجاد صلاح کار/ جنگ جهانی رسانه ای؛ فقر سواد رسانه ای
یادداشت تدبیرشرق// سجاد صلاح کار
مفهوم جنگ رسانه اي، جنگ در عرصه افکار عمومي است و اين مقابله رسانه اي با استفاده گسترده از شبکه هاي تلويزيوني و ماهواره و فضای مجازی به نقطه بحران و اثرگذاري رسيده است. با توجه به سلطه رسانه اي موجود بر اين شبکه ها می بایست به دنبال راهکار مقابله و ارائه راهکارهاي عملي براي اين نبرد رسانه اي غرب بر ضد ج.ا ایران بوده و اعتماد مردم را به رسانه های ملي جهت مقبولیت توده ملت افزایش داد.
بی شک امروزه رسانهها در جنگ نرم، وسیله ای برای تسلط بر افکار، اراده و احساسات مردم به شمار می روند. رسانههای نظام سلطه به جدیدترین فناوری جهانی مجهزند، و از یک جهت ابزاری در جهت اجرای عملیات روانی علیه ملتها و دولتهای مستقل عمل کرده و از جهت دیگر وسیلهای برای کنترل، تضعیف، جهتدهی و هدایت افکار عمومی مردم محسوب میشوند و ابزارهای اصلی این جنگ رسانه ای در قالب محتوای مکتوب و صوتی و تصویری و ماهواره ای و اینترنتی و الکترونیکی و اپلیکیشن های مختلف… هستند.
آمریکا و غرب با استفاده از همین روش، موفق به تغییرات سیاسی در کشورهایی چون لهستان، گرجستان، چک اسلواکی، قرقیزستان، اوکراین و تاجیکستان شدند. در تمامی این دگرگونی های سیاسی با استفاده یا بدون استفاده از ابزار خشونت با تکیه بر جنگ نرم و ابزار رسانه، با تغییر در افکار و اذهان مخاطبان از الگوهای رفتاری حکومت ها مشروعیتزدایی کرده و از طریق جنبش های مردمی و ایجاد بی ثباتی و هرج و مرج و اغتشاش و دروغ، قدرت سیاسی به نفع امریکا و اسرائیل تغییر یافت.
نحوه تاثیر این جنگ رسانه ای ابتدا بصورت تاثیر رفتاری است که اولین مرحله این نوع تأثیر، فعال و یا منفعل ساختن مخاطبان است. دیدن و شنیدن پیامهای وسایل ارتباط جمعی ممکن است باعث تغییرات مهمی در رفتار اشخاص شود و سپس تاثیر شناختی شکل می گیرد که تأثیر رسانهها تحت برخی شرایط ایمان، باورها، دیدگاهها و مشخصات روحی و شخصیت مخاطب را دگرگون میسازد و باعث تغییر تفکر آنها در مورد امور اجتماعی و سیاسی میشود و مرحله آخر تاثیر عاطفی است که رسانهها و فضای مجازی میتوانند احساسات مخاطبان را در قبال مسائل مختلف و …عوض کنند و افکار عمومی را تحت نفوذ خود در آورند. اگر به اغتشاشات اخیر بنگریم این مراحل تحت یک جنگ جهانی رسانه ای علیه ایران صورت پذیرفت که آسیب شناسی این جنگ بسیار مهم تلقی می شود.
برای شروع راه حل این مشکل داشتن اینترنت ملی یک الزام تلقی می شود زیرا تمامی سرورهای خارج از ایران بوده و هرگونه مبارزه با اینگونه تحمیل قدرت و سلیقه در واقع امکانپذیر نمی باشد.
هدف اصلی استراتژیکی دشمن از زمان پس از انقلاب اسلامی بخصوص دهه اخیر، ناامید کردن اقشار مختلف مردم بخصوص جوانان و نخبگان با بزرگنمایی مشکلات و کاستی ها و کوچک نمایی دستاوردها و افتخارات بوده است.
به طور کلی رسانه های بیگانه حقایق را وارونه جلوه میدهند و تلاش میکنند با نشان دادن پاره ای از واقعیت، نظرات و دیدگاه های خود را در قالبی پوشیده در داخل گزارشها و متن و تحلیل محتوا ها ارائه کنند. و با بردن ذهنِ افکار عمومی به دورترین نقطه از واقعیت و برجسته نشان دادن اطلاعات و اخبار در راستای گفتمان مورد نظر آنها، در کنار استفاده از تکنیکهای عملیات روانی همچون پررنگ کردن حاشیهها و چشمپوشی از حقایق، یکی از اصلیترین راهبردهای این رسانهها است که این روش مستلزم تببین سواد رسانه ای می باشد و باید خیلی جدی در مقابل این جنگ جهانی رسانه ای علیه کشورمان اقدامات لازم صورت گیرد. به طور کل دشمنان آن چیزی که میخواهند ما بدانیم را در رسانه های خود ارائه می کنند نه حقیقت را… بعنوان مثال کشورمان امسال نیز جز رکوردداران مصرف انرژی(اسراف این نعمت خدادادی با توجه به قیمت ناچیز) در جهان هست در حالیکه بسیاری از مردم اروپا رو به زغال سنگ و چوب و پوشیدن لباس گرم در منزلشان آورده اند اما این حقیقت در هیج جا بیان نمیشود! و این بحران خود را سر میپوشانند و یا رسانه های معاند اعلام می کنند(بمباران خبری) فلان شهر در اختیار مردم معترض می باشد اما در حقیقت فقط تعدای افراد گول خورده همراه معاندین آموزش دیده در یک یا چند قسمت شهر دست به تخریب زده اند. اساسا چرا باید هر چیزی که در رسانه ها بخصوص فضای مجازی دیدیم باور کنیم؟ آنهم بدون صحت سنجی؟
به راستی چرا برای ما ایرانیان این سوال مهم پیش رو نیست که چرا این همه شبکه های رایگان صوتی و تصویری و ماهواره ای فارسی زبان وجود دارد در حالیکه که بسیاری از شبکه های خارجی برای اروپا و امریکا و … فقط با پرداخت هزینه برای شهروندان آنها امکان پذیر است؟ آیا این لطف از سوی دشمنان قسم خورده ایران عجیب نیست؟ امروزه بر کسی پوشیده نیست که اثر همان سریال های ماهواره ها در دراز مدت در فساد و عادی شدن گناه و فروپاشی اخلاقی خانواده و جامعه دیده می شود.
در این اغتشاشات اخیر و جنگ جهانی رسانه علیه کشور، تهدیداتی در فضای مجازی پایش می شود که باید فکر اساسی در مقابل این آسیب ها صورت گیرد از جمله القای احساس امکان سلب حاکمیت سیاسی، امنیتی، اقتصادی و قضایی کشور در ذهن شهروندان، استفاده گروههای تروریستی و معاند و تجزیه گر از پوشش شبکههای اجتماعی جهت راهبری عملیاتهای میدانی، امکان راهبری افکار عمومی، امکان ترویج مفاسد اخلاقی، الگوهای ضد ایرانی، ترویج سبک زندگی غربی،انتشار اخبار کذب، محرمانه، پیادهسازی عملیاتهای روانی، ترویج یاس و ناکارآمدی نظام در سطح عموم جامعه، معرفی ارزهای دیجیتال داخلی و تسهیل پولشویی و حمایت مالی از جرایم سازمانیافته و تروریستی، مدیریت شورشهای شهری و استانی، ایجاد اختلاف داخلی و دودستگی و خشونت بین مردم بطور مثال بسیجی و غیر بسیجی…
به هر روی در این التهابات باید تلاش کنیم اعتماد بین ملت و حکومت تحکیم پیدا کند و فضای بدبینی بوسیله این جنگ رسانه ای یکطرفه دشمنان کاهش یابد و مغلطه گری جای کاستی ها و اشتباه ها را نگیرد تا حامیان اصلی کشور که همانا مردم دلسوز می باشند به حمایت کامل اتحاد کشور پرداخته و تحت تاثیر دشمنان قسم خورده قرار نگیرند. ملت عزیز ما باید سطح سواد رسانه ای خود را افزایش دهند بطوری که فرق دروغ و راست را تشخیص دهند و براحتی توسط رسانه ها تبدیل به بازیچه نشوند. همچنین از پدران و مادران نسل جوان انتظار بیشتری می رود تا با کسب سواد رسانه ای در هدایت فرزندانشان کوشا باشند.
در این میان سکوت بسیاری از سیاستمداران اصولگرا و بخصوص اصلاح طلب قابل تامل بود و با یک تحقیق ساده حتی یک مطلب یا مصاحبه ای در باب محکومیت این فتنه و آشوب نداشته اند که این محافظه کاری غیر قابل بخشش است، غیر قابل بخشش بخصوص برای آنانی که از سفره انقلاب نهایت بهره های مادی و غیرمادی را برده اند.
به فرموده ی مقام معظم رهبری(مدظله العالی) یکی از مهمترین راه مبارزه با این جنگ جهانی رسانه ای داشتن بصیرت است، باید تلاش کنیم در فضای شبهه ناک به مقوله بصیرت توجه کنیم تا تبدیل به پیاده نظام دشمنان این خاک نشویم، در این مدت شهدا و جانبازانی تقدیم راه حق نمودیم که قلب هر ایرانی را به درد آورد و فداکاری همه نیروی های امنیتی و نظامی و انتظامی را قدر می دانیم و امیدواریم این اتحاد ملی همه اقوام و ادیان و مذاهب ایرانی تداوم یابد و هدف اصلی این جنگ های ترکیبی که همان نقشه شوم تجزیه ایران بزرگ است تا ظهور حضرت مهدی(عج) نیز ناکام بماند.
در پایان آرزومندم تمامی مسئولان و مدیران متخلف دوران پس از انقلاب همراه تمام معاندین و مجرمان اخیر عادلانه محاکمه شوند و سازوکار ایجاد شبکه های تلویزیونی خصوصی در چارچوب حکومت و کرسی های آزاد اندیشی واقعی و مستمر برقرار گردد.