آخرین خبرهاخبر داغیادداشت

یادداشت| فرمانداران، پیشانی ضعف رسانه‌ای دولت در سطوح محلی

ضعف رسانه‌ایبه طبع وقتی مدیر ارشد شهرستانی با رسانه‌ها به هر دلیلی ارتباط و با ماهیت کار رسانه در عصر حاضر که صرفا پل ارتباطی بین مردم و مسؤولین نبوده، آشنا نیست دیگر مدیران اداری نیز تمایلی به گزارش عملکرد و کارهای انجام شده توسط نهاد و اداره مربوطه خود به مردم از طریق رسانه و یا حتی پرتال سازمانی خود نیز ندارند و مرجع را مسؤول شهرستانی خود قرار می‌دهند.

به گزارش تدبیرشرق، حسن غلام‌پور فعال رسانه‌ای طی یادداشتی نوشت: ۲۹ خرداد ۱۴۰۰ ماه هشتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران برگزار و در نهایت حجت‌الاسلام‌والمسلمین سید ابراهیم رئیسی به عنوان پیروز انتخابات معرفی و حکم ریاست جمهوری رئیسی در ۱۲ مرداد ۱۴۰۰ در مراسمی از سوی رهبر جمهوری اسلامی تنفیذ شد.

معمولا دولت‌هایی که بر سر کار می‌آیند علاوه بر تفکراتی که دارند از افرادی نیز استفاده می‌کنند که همسو با افکار و سیاست‌هایشان در دولت باشد که وزرای کابینه و استانداران در اولویت این موضوع قرار دارند.

گفت و گو با مردم با حضور در بین آنان و یا ارایه گزارش از طریق رسانه‌ها و نشست‌های خبری یکی از اقداماتی است که از زمان تصدی ریاست جمهوری رئیسی تاکنون مشاهده می‌کنیم و بعضا مشاهده شده که قبل از اجرای برنامه‌ای توسط دولت، شخص رئیس جمهور یا وزیر یا مسؤول مربوطه به مردم اطلاع‌رسانی می‌کنند و این یعنی اطلاع قبل از عمل در راستای آگاهی مردم که در نتیجه، همراهی مردم برای اجرای پروژه، برنامه‌ها و سیاست‌های دولت را به همراه خواهد داشت.

دولت در گیلان نیز در راستای اجرای سیاست‌های خود و تغییر مدیران در ۲۸ مهر ماه ۱۴۰۰ اسدالله عباسی را به عنوان استاندار گیلان انتخاب و معرفی کرد که عباسی بعد از حدود سه ماه اقدام به معرفی سرپرستان فرمانداری برخی شهرستان‌ها کرد که متعاقب آن احکام برخی سرپرستان به عنوان فرماندار زده شد.

در طی حدود یک سال گذشته به جز کارهای روزمره کارمندی و اداری، طبیعتا اقدامات مختلفی توسط دولت در زمینه‌های عمرانی، فرهنگی، ورزشی و غیره در سطح کشور و در استان‌ها انجام شده ولی به نظر می‌رسد که تاکنون آن طور که باید اقدامات انجام شده به مردم اطلاع‌رسانی نشده است.

این در حالی است که رئیس جمهور و استاندار گیلان در طی مدت فعالیت در سمت‌های خود، در بازه زمانی مختلف از طریق صدا و سیما و رسانه‌ها و نشست‌های خبری صحبت و گزارشی از اقدامات انجام شده ارایه دادند و یا در خصوص برنامه‌های دولت مانند حذف ارزترجیحی یا هوشمندسازی نانوایی‌ها و غیره روشنگری کردند و خواستار همراهی مردم برای اجرای دقیق آنان را شدند.

طبیعی است که علی رغم گسترش رسانه‌ها و توضیحات مسؤولین، ممکن است باز هم برخی از مردم در شهرستان‌ها و حتی روستاها متوجه اطلاع‌رسانی خدمات انجام شده یا برنامه‌های در دست اقدام حساس مانند موارد اقتصادی نشده باشند که در اینجا نقش فرمانداران و در زیرمجموعه آن بخشداران، نمایان‌گر می‌شود.

البته نباید از تحریف رسانه‌های بیگانه درخصوص صحبت‌های مسؤولین کشوری بخصوص در موارد اقتصادی غفلت کرد که با یک تحریف، تقطیع و انتشار گسترده در فضای مجازی حتی افراد روستایی که در این شبکه‌ها عضو نیستند را نیز تحت تاثیر قرار می‌دهند.

گرچه در این خصوص نیاز است که بحث و گفت‌وگوی بیشتری درباره تحریف و تقطیع سخنان مقامات کشوری در موارد حساس و مهم شود که چرا و چگونه بر اذهان عمومی اثر می‌گذارد که می‌توان در یادداشتی جدا به این موضوع نیز پرداخت.

فرماندار، عالی‌ترین مقام دولتی در یک شهرستان است و آن را به منزله استاندار و رئیس جمهور با اختیارات مشخص می‌توان اتلاق کرد و این یعنی اقداماتی که در سطح کلان کشوری در حال انجام است وظیفه دارد به مردم شهرستان و حوزه استحفاظی خود روشنگری کند که این کار از طریق روش‌های مختلفی امکان‌پذیر است که شخص فرماندار یا زیرمجموعه آن از جمله روابط عمومی و حتی معاونین اقدام به انجام آن می‌کنند.

استفاده از تریبون نماز جمعه برای اطلاع‌رسانی اقدامات در دست اجرا یا انجام شده یکی از روش‌ها است که البته حوزه مخاطب آن به طبع خاص و کم است، راه ساده دیگری که وجود دارد گزارش‌های ماهانه یا فصلی از طریق پرتال فرمانداری است که طبیعتا باید توسط روابط عمومی صورت گیرد، البته هر اداره‌ای دارای یک پرتال سازمانی است که اخبار خود را بعضا در آن منتشر می‌کنند ولی به جز چند عکس و یک توضیح کوتاه در خصوص موضوع جلسه و حضور فلان مسوول اداره در فلان جلسه چیزی دیگری دستگیر مخاطب نمی‌شود البته همین موضوع برای پرتال فرمانداری‌ها هم صدق می‌کند و اگر سری به سایت فرمانداری شهرستان‌ها بزنیم خبر درستی به جز همان موضوع بالا که گفته شد دستگیر مخاطب نمی‌شود.

توضیع بروشور و تراکت هم یکی دیگر از روش‌های تبلیغ و اطلاع‌رسانی است که البته با توجه به هزینه بالا و دلایل دیگر استفاده از این روش نه تنها مقرون به صرفه نیست و به جامعه هدف مخاطب هم نمی‌رسد بلکه شاید بتوان گفت اسراف نیز می‌باشد.

ساده‌ترین و شاید فنی‌ترین راه ممکن که می‌توان یک خبر را در سطح شهرستان به جمع وسیعی از مخاطبان برساند استفاده از رسانه‌ها و خبرنگاران است که در نشست‌های ماهانه یا فصلی، گزارش عملکردهای بیان شده مطرح و اطلاع‌رسانی شود چرا که هر رسانه دارای دایره مخاطب مختلف و گسترده‌ای است و با توجه به اینکه در شبکه‌های مختلف اجتماعی نیز فعالیت دارند در اختیار قرار دادن اطلاعات به مردم ساده‌تر از گذشته و روش‌های دیگر است.

تور رسانه‌ای یکی دیگر از روش‌هایی است که مقام مسؤول یک شهرستانی می‌تواند از ظرفیت رسانه‌ها برای معرفی جاذبه‌های مختلف فرهنگی، اقتصادی، گردشگری، ورزشی و غیره استفاده کند که از این طریق خبرنگارانی که در تور رسانه‌ای حضور دارند دیده‌های خود را به رشته تحریر در می‌آورند که این خود، علاوه بر اینکه موجب معرفی پتانسیل‌ها و ظرفیت‌های یک شهرستان یا استان می‌شود بلکه خود خبرنگار نیز بعضا در فرصت بعدی به صورت مفصل می‌تواند اقدام به معرفی آن کسب و کار، یا اماکن گردشگری تفریحی و یا هر ظرفیت دیگر شهرستان یا استان شود که مردم نیز از آن آگاه خواهند شد و چه بسا باشند افرادی که به عنوان سرمایه گذار و بعد از شناخت از ظرفیت‌های شهرستان وارد عرصه سرمایه‌گذاری یا مشارکت در کار و غیره شوند که این نمونه ساده دیگری از استفاده از ظرفیت رسانه‌ها و خبرنگاران است.

یکی از مواردی که در دولت سیزدهم مشاهده می‌شود حضور میدانی رئیس جمهور و استانداران در شهرستان‌های مختلف و سرکشی از پروژه‌ها و اقدامات انجام شده یا در دست انجام و حضور در میان مردم و شنیدن سخنان آنان است که نشان از جدیت دولتمردان برای حرکت به سمت جلو و از بین بردن مانع‌ها است، در این بین گرچه استاندارانی که انتخاب شدند در سال‌های گذشته سمت‌هایی داشتند و به واسطه مسؤولیت قبلی خود با رسانه‌ها هم کار کرده‌اند ولی بعضا در انتخاب فرمانداران مشاهده می‌شود که برخی سابقه‌ای در مدیریت نداشته و بعضا از کارشناسی یک نهاد و اداره و غیره و در راستای چابک‌سازی دولت و جوان گرایی به عنوان فرماندار یا بخشدار معرفی شده اند. عدم ارتباط این فرمانداران با رسانه‌های صاحب نام و اثرگذار باعث بی‌خبری یک شهرستان و استان شده و گویی اقدامی انجام نمی‌شود و صرفا مطالب و عملکردها در جلسات ستادی گفته می‌شود که از اعلام زمان و مکان همان جلسات جهت حضور خبرنگاران نیز به هر دلیل و هر نوع ضعفی، امتناع می‌کنند و کل جلسه به چند عکس و با تیتر مشابه برگزاری یا حضور فلان مسؤول در فلان جلسه اکتفا می‌شود که این نه تنها به کار مردم نمی‌آید بلکه به کار رزومه کاری خود آن مسؤولین هم نمی‌آید.

به طبع وقتی مدیر ارشد شهرستانی با رسانه‌ها به هر دلیلی ارتباط و با ماهیت کار رسانه در عصر حاضر که صرفا پل ارتباطی بین مردم و مسؤولین نبوده، آشنا نیست دیگر مدیران اداری نیز تمایلی به گزارش عملکرد و کارهای انجام شده توسط نهاد و اداره مربوطه خود به مردم از طریق رسانه و یا حتی پرتال سازمانی خود نیز ندارند و مرجع را مسؤول شهرستانی خود قرار می‌دهند، البته در این بین برخی مدیران ادارات هم هستند که به نقش و بازیگری موثر رسانه و خبرنگاران در راستای اطلاع‌رسانی دقیق و ارتباط دوسویه با مردم و مسؤولین واقف هستند و استفاده هم می‌کنند.

در گذشته از رسانه به عنوان یک پل ارتباطی بین مردم و مسؤولین نام برده می‌شد ولی با گسترش فضای مجازی و شیوه عمل، ارتباط بین مردم و مسؤولین یک گوشه از کار رسانه محسوب می‌شود و صاحب نظران از عصر حکمرانی رسانه و نقش آن در سوق دادن اذهان عمومی به مقصود مورد نظر نام می‌برند و در این مورد می‌توان به موارد مختلفی از نقش موثر یک رسانه در روشنگری یک رویداد و اقدام بزرگ در داخل و خارج کشور و حتی بعضا جنگ افروزی بین قومیت‌ها و کشورها نیز نام برد.

البته حکمرانی رسانه به این معنی نیست که رسانه هر چه می‌گوید باید توسط مردم و مسؤولین انجام شود خیر، بلکه مقصود نقش موثر رسانه‌ها در فضای حاکم بر جهان است که می‌تواند در سطح بالا علاوه بر کمک به روشنگری در مقابل هجمه ها، بالابردن دقیق سطح دانش مخاطبان که همان مردم باشند، نقطه زنی به موقع در زمانی که دشمن در جنگ نرم قصد دارد توهم ذهنی خود را به عنوان واقعیت به مخاطبان معرفی کند و بسیاری موارد دیگر که می‌تواند نقش آفرینی کند، داشتن مهارت نقد و تحلیل پیام‌های رسانه‌ای توسط مردم و مسؤولین کمک می‌کند و حوزه و گفت‌وگوی عمومی نیز تقویت شود که این موجب می‌شود جامعه از توازن و تناسب لازم برخوردار باشند.

بخشی از این موارد در سواد رسانه‌ای خلاصه می‌شود که در عصر حاضر که فضای مجازی که می‌توان گفت حرف اول را می‌زند باید توسط مردم و بخصوص مسؤولین در بالاترین و پایین‌ترین رده شناخته و یادگیری شود و این شناخت می‌تواند به نقش موثر رسانه به عنوان حکمرانی رسانه به نفع مردم و کشور نیز موثر باشد.

شاید مخاطب به این فکر کند همه این مواردی که در بالا گفته شد چرا خطاب به فرمانداران و مدیران است در حالی که هر اداره و نهادی دارای روابط عمومی است و یک بخش اصلی وظایف آن، اطلاع‌رسانی از کارهای انجام شده توسط سازمان مطبوع خود است، در سال‌های گذشته به وفور در خصوص نقش روابط عمومی و ارتباط با رسانه‌ها و خبرنگاران و مردم و چرایی اهمیت این حلقه، نقدها و میزگردهای فراوانی برگزار و نوشته شد ولی نه تنها شاهد رشد فزاینده با توجه به رویش فضای مجازی و استفاده در زمینه‌های مختلف نبودیم بلکه با سکوت سنگینی نیز توسط روابط عمومی‌ها شاهد بودیم که گویی اصلا وجود ندارند و بعضا نیز حتی اطلاعات اولیه در خصوص رسانه‌ها را نیز نداشتند و مدیر بالادست از افرادی که تخصصی در آن حوزه نداشت استفاده می‌کرد، به همین دلیل نیاز دیده شد تا متولی امر هر شهرستان و نهاد و اداره نسبت به این موضوع مهم که قلب تپنده هر اداره و نهاد محسوب می‌شود بیشتر آگاهی پیدا کند.

اگر بخواهیم یک نتیجه گیری ساده و کلی بگیریم جدای از چند راه کار ساده‌ای که بیان شد نیاز است تا جلسه کارگاهی شناخت رسانه و سواد رسانه برای فرمانداران و مدیران کل استان و حتی مدیران شهرستان‌ها برگزار شود و آن مقامات مسؤول بعد از تفهمیم و اهمیت وظیفه رسانه در عصر حاضر، سبک کار خود را تغییر دهند و در این صورت متولی امر، فرد یا افرادی را در جایگاه روابط عمومی قرار می‌دهد که بتواند به خوبی از عهده شرح وظایف اداری و تولید محتوا از کارکردهای نهاد مطبوع خود بر آید که اگر چنین اقدامی صورت نگیرد همچنان در سکوت خبری به سر می‌بریم و در این جاست که طرف مقابل از طریق رسانه‌ها مانند سال‌های گذشته هر آنچه که می‌خواهد را از بیرون برای مخاطبان ما القا می‌کند.

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا