حسین علایی: روسیه تا کنون هیچگاه ایران را متحد استراتژیک خود تلقی نکرده؛ همیشه از برگ ایران در حل مسائل خود با آمریکا استفاده کرده
حسین علایی نوشت: باید مراقب بود تا توافق های جدید منجر به افزایش روابط تجاری دو کشور شود و بیشتر از آنکه مشکلات دراز مدت روسیه را حل کند به نفع طرفین باشد. از طرفی تعادل در سیاست خارجی ایجاب می کند که نبایستی به برنامه و ظرفیت شیطان بزرگ برای کنترل روسیه و چین بی توجه بود. بنابراین بهتر است همچنان از سوی جمهوری اسلامی ایران، سیاست خارجی “نه شرقی و نه غربی” دنبال شود تا برداشت جامعه از سیاست خارجی کشور “فقط شرقی نه غربی” نباشد.
حسین علایی، استاد دانشگاه، در یادداشتی در روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: «در این روزها موضوع تمدید انعقاد قرارداد بیست ساله ایران با روسیه در دستور کار سفر قریب الوقوع رئیس جمهوری اسلامی ایران است. از آنجا که در طول تاریخ روابط ایران و روسیه دچار فراز و نشیبهای فراوانی بوده است، خوبست دست اندرکاران کشور قبل از تمدید و انعقاد این قرارداد به سوابق تاریخی و رفتار روسیه با ایران توجه کنند و اقدامات خود را به گونهای تنظیم کنند تا با توجه به منافع ملی ایران، هر دو کشور از آن سود ببرند.
طبیعی است که روابط دوستانه و همکاری ایران و روسیه به دلیل همسایگی دو کشور و فاصله آنها از آمریکا به نفع طرفین است، ولی باید در انعقاد قرارداد با آن کشور به واقعیتهای زیر توجه کرد:
۱- روسیه تا کنون هیچگاه ایران را متحد استراتژیک خود تلقی نکرده است.
۲- روسیه همیشه از برگ ایران در حل مسائل خود با آمریکا استفاده کرده است.
۳- روسیه در حوزه نفت و گاز رقیب ایران است و موافق انتقال گاز ایران به اروپا نیست، زیرا آنجا را بازار خود میداند.
۴- روسیه در شورای امنیت سازمان ملل همواره علیه برنامه هستهای ایران رأی داده و در زمان ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد که بیشترین قطعنامهها علیه ایران صادر شد، برخی از آنها را دولت روسیه پیشنهاد داده است.
۵- روسیه موافق داشتن چرخه غنی سازی در ایران نیست و گسترش دانش هستهای در ایران را به نفع خود نمیداند.
۶- شوروی در جریان جنگ تحمیلی، مهمترین حامی صدام حسین بود و بیشترین تسلیحات از جمله موشکهای زمین به زمین و انواع هواپیماهای میگ را در اختیار ارتش بعثی قرار داد.
۷- شوروی در زمان جنگ تحمیلی، تعدادی از نفتکشهای کویتی را به منظور حمایت از عراق تحت پرچم خود قرار داد و از آنها با کشتیهای جنگی خود در خلیج فارس محافظت میکرد.
۸- روسیه علاقمند است تا ایران از نظر نظامی وابسته به آن کشور باشد. اکثر قراردادهایی که تا کنون با آن کشور منعقد گردیده و بیشتر منجر به خرید تسلیحات و تجهیزات نظامی برای ایران شده است، دارای هزینه نگهداری بالایی جهت نگهداری جنگ افزارها و تسلیحات روسی است و این قراردادها درآمد مستمری را برای روسها ایجاد کرده است.
۹- روسیه روابط نزدیکی با اسرائیل دارد و روس تبارها نقش مهمی در دولت اسرائیل دارند و آنها همواره در چتر حمایتی روسیه قرار داشته اند. از سوی دیگر روسیه با سیاستهای جمهوری اسلامی ایران در باره اسرائیل مخالف است و برای امنیت و بقای اسرائیل تلاش میکند.
۱۰- روسیه در جریان بحران قره باغ، ایران را در مذاکراتی که حتی ترکیه در آنها شرکت داشت به بازی نگرفت.
۱۱- روسیه به کشورهایی که دارای روابط خوب با آمریکا هستند مثل ترکیه و هند موشکهای ضد هوایی S-۴۰۰ واگذار کرده است، ولی تا کنون با ایران در این سطح روابط نظامی نداشته است.
۱۲- سامانههای پدافند هوایی روسیه در سوریه همواره تماشاچی حملات هوایی اسرائیل به پایگاههای گروههای هوادار ایران در سوریه بوده اند و روسیه حتی هیچگونه فشار سیاسی برای جلوگیری از حملات اسرائیل به مواضع طرفداران ایران در سوریه وارد نکرده است. همچنین روسیه نظاره گر حملات اسرائیل به کشتیهای حامل نفت ایران به سوریه بوده است و از خود هیچ واکنشی نشان نداده است.
۱۳- روسیه در برابر الحاق سرزمینهای جولان سوریه به اسرائیل هیچگونه واکنش موثری انجام نداده است.
۱۴- پوتین علاوه بر آنکه به اکثر وزرای ایرانی در سفر به روسیه ملاقات نمیدهد، حتی به رئیس مجلس شورای اسلامی که چندی قبل میخواست پیام رهبری را به وی تقدیم کند به بهانه کرونا وقت دیدار نداد.
۱۵- روسیه دارای یک حکومت غیردموکراتیک است که مردم آن کشور نمیتوانند فرد دیگری را به جای پوتین به ریاست جمهوری برگزینند و او هم از روسای جمهور مادام العمر دنیا است.
در هر صورت در انعقاد قرارداد با روسیه بهتر است به نکات فوق توجه شود. باید مراقب بود تا توافقهای جدید منجر به افزایش روابط تجاری دو کشور شود و بیشتر از آنکه مشکلات دراز مدت روسیه را حل کند به نفع طرفین باشد. از طرفی تعادل در سیاست خارجی ایجاب میکند که نبایستی به برنامه و ظرفیت شیطان بزرگ برای کنترل روسیه و چین بی توجه بود؛ بنابراین بهتر است همچنان از سوی جمهوری اسلامی ایران، سیاست خارجی “نه شرقی و نه غربی” دنبال شود تا برداشت جامعه از سیاست خارجی کشور “فقط شرقی نه غربی” نباشد. شرقی که از خراب بودن رابطه ایران با غرب سودهای سرشار میبرد.»
/انتخاب