پرستو، پایان شرافت، آغاز تکلیف/هیچ کس معصوم نیست…
مفهوم پرستو (تله جنسی یا دام شیرین Honey trap) در ادبیات سیاسی ما از کجا نشات گرفته است؟
داستان پساپرده این مفهوم چیست؟
سقوط ناگهانی و حذف سیاستمداران به دلیل رابطه های خارج از چارچوب از طریق افرادی که گاه آموزش های حرفه ای در این خصوص دیده اند، از مصادیق آشکار پرستو است.
در توصیف قدمت مفهوم پرستو، باید به وقایع بعد از جنگجهانی دوم اشاره کرد، وقایعی که نشان از استفاده بیش از حد از این حربه در اروپا داشت.
در کشور ما نیز، پیش از انقلاب اسلامی، گزارشاتی از استفاده ساواک از این شگرد موجود است، پس از انقلاب تا اوایل دهه هفتاد، این اقدام متوقف شد اما پس از آن، چهره های شاخصی به شیوه سیستماتیک در دام پرستو ها گرفتار و از صحنه سیاسی و اجتماعی کنار گذارده شدند.
گفته می شود یک پرستوی تیز پرواز قادر است چند ژنرال حریف را ناکار و از میدان به در کند. پرستو چیزی را عرضه می کند که هدف مورد نظر، نسبت به آن در موضع ضعف قرار دارد.
نکته قابل تامل در خصوص برخی رجال سیاست مدار کهنه کار، این است که، این پیرانِ شکسته بال و دل، در جبران جوانی ای که در رسیدن به جایگاه بالاتر، ثروت بیشتر یا جدال های جناحی گذشت، اکنون در قله مقام و ثروت، برای رسیدن به لذتی کمتر تجربه کرده، حاضرند بهای سنگینی را بپردازند و در دام پرستو ها گرفتار می گردند. این افراد اغلب در دهه هفتاد زندگی خود هستند و پرستوها در دهه سی…
در این نوشتار ما با نگاهی دیگر، به این مفهوم می پردازیم: مطلع کلام را با طرح یک پرسش آغاز می کنیم: آیا زمان آن فرا نرسیده است که اخبار کم اهمیت فساد اخلاقی مسئولین را با واقعیت عقب ماندگی و تضییع حقوق مادی و شهروندی مان، به فراموشی بسپاریم؟! این جا، هدف دفاع از متهمان به فساد اخلاقی نیست، تنها یادآوری است برای اینکه بیش از حد لزوم، درگیر بازی رسانه های حاشیه پرداز نشویم. شهروندی که در مسند قضاوت برای متهمان پرونده های فساد اخلاقی، مجازاتِ حداکثری را در نظر میگیرد، نباید از لغزشهای خود در رفتار و گفتار غافل بماند.
فساد اخلاقی تنها ارتباط نامشروع زن و مرد نیست! اگر اخلاق را شناخت مصادیق ارزش ها و راه کسب فضائل و ترک رذائل بدانیم، برای نمونه، تلاش برای تصدی جایگاه بالاتر از طریق نزدیک شدن به جناح هایی که اخلاقیات را زیر پا می گذارند و با اعتقاد به اینکه هدف وسیله را توجیه می کند از بی آبرو کردن جناح رقیب ابایی ندارند، خود یک نمونه از فساد اخلاقی است.
در طول تاریخ، فساد اخلاقی بین سیاست مداران و افراد مطرح حکومتی دیده شده است، از متموّل ترین دولت ها و پیشرفته ترین سیستم های اداری جهان تا دولت های درحال توسعه و سیستم های رشد نایافته…
با اطلاع از اینکه، گاهی هدف از شگرد پرستو، تنها این است که جناح رقیب یا بازیگران عرصه سیاسی تلاش میکنند یک مهره را از صحنه خارج کنند و گاهی دامن زدن به اخبار این چنینی با هدفی بالاتر، مانند منحرف کردن افکار عمومی از مسائل اجتماعی و سیاسی، مثل مساله معیشت، اعدام ها و دستگیری های شبهه انگیز و .. می باشد، اصلح آن است، توجه افکار عمومی بر احقاق حقوق تضییع شده خود باشد تا خبر به دام افتادن حاکمان و مدیران توسط پرستو ها.
ما قاضی نیستیم، ما موظف ایم به گونه ای در جایگاه های شغلی و اجتماعی، عمل کنیم که سطح بالاتری از آسایش روانی و رفاه مادی را برای سایر اعضا جامعه رقم بزنیم. بکار گماردن خرد، دامن نزدن به اخبار ضد و نقیض و اجتناب از نشر اکاذیب می تواند راهکار مناسبی بر کنترل جو سیاسی هنگام مواجه با رویدادهای اینچنینی باشد.
ما بعنوان شهروندان آگاه و مسئولیت پذیر می توانیم از خود بپرسیم، عملکرد شخص مسئول کی به اطلاع عموم رسانیده شده بود که امروز خبر فساد اخلاقی اش باید برای سایرین آشکار گردد؟! آیا تامین منافع جناح خاصی مطرح است؟ آیا قرار است با پر رنگ کردن این مساله، مسائل مهم تری به حاشیه رانده شود؟ پاسخ به سوالات اینچنینی می تواند ما را در اتخاذ تصمیم درست، رهنمون شود.
عاطفه ابراهیم پور