حکمرانان پوششی و روکشی!/واژگان ابداعی در تبلیغات انتخاباتی یکی از جلوههای ویژه در این رویداد ها است که در هر دوره ای از انتخابات با جاری شدن از زبان نامزدها شهره عام و خاص می شود و بخشی از ادبیات سیاسی به شمار رفته و حتی طنز انتخابات نیز می شود.
این ادبیات حتی ابزار کارامد وتاکتیکی به شمار رفته و برای ضربه فنی کردن طرف های مقابل در رویارویی های انتخاباتی مورد استفاده قرار می گیرد مانند انچه در دوره های مختلف بویژه در همین انتخابات های ریاست جمهوری از دو گانه های گاز انبر و حقوقدان و سرهنگ سراغ داریم.
این بار هم در میدان رقابت تبلیغات انتخاباتی و مناظره ها واژگانی نوظهور به میدان امدند که در یک دوقطبی اشکار نقش افرینی می کنند و آن شکل گیری عنوان کاندیداهای پوششی و روکشی در سپهر ادبیات سیاسی این دوره است که در دو طرف این میدان لفاظی، دولت و نقادان ان قد کشیده اند ،هرچند برغم حضور دو کاندیدای طیف اصلاح طلب که چند صباحی در دولت مستقر بوده اند چندان سیاست های کلی اجرایی در این چند ساله را نباید به پای انان نوشت اما این دو، نمایندگانی از بخش سیاسی جامعه با رویکردهای کلی در استمرار سیاست های فعلی که مطلوب تر از طیف مقابل بر می شمرند، به شمار می روند.
در دیگر سوی این طیف نیز که به تعبیری نمایندگان مخالف جریان حاکم در دولت و به نوعی که خود گفته اند دولت در سایه این سال ها بوده اند با نگاهی متفاوت تر، هرچند با تاکتیک های عامه پسند و حتی با ادبیات اطلاح طلبانه در بطن تفکر اصولگرایی خویش ایستاده اند .
طیف بندی های سیاسی و شکل گیری های فرهنگ دو قطبی های سیاسی در کوران انتخابات ها در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی چندان موضوع تازه ای نیست و از همان اولین انتخابات پس از رفراندوم آری یانه برای استقرار نظام سیاسی جمهوری اسلامي شاهد قطب بندی های انقلابی و طاغوتی ، حزب الهی و لیبرال، چپ وراست ، اصلاح طلب و اصولگرا بوده ایم و حالا هم وارد عصر جدیدی پس از پوست اندازی ها و ظهور و برامدگی جریان های نوپای دیگر خواهیم بود.
اکنون با مرور انچه بر زبان این طیف ها ، این روزها در تبلیغات انتخابات جاری می شود خود بخشی از هویت کارآمدی و ناکارآمدی های این روزگاران است که به هر دلیل و دست تقدیر کشور را در وضعیت قابل نقد فعلی در نظام مدیریتی قرار داده است و اگر در مناظرها با تمام پوششی و روکشی هم به یکدیگر اطلاق شوند چندان از تقصیر هیچکدام در افکار عمومی کم نمی کند.
در میانه دعواهای انتخاباتی این دو طیف منتقد بر سیاست های یکدیگر واژگانی دیگر در ادبیات تبلیغات سیاسی ظهور کرده و رونمایی شده است که پیش از این دوران جز در محافل دانشگاهی و جمع های تخصصی خبری از انها نبود و ان ادعای دکترین تازه در مدیریت اینده با عنوان حکمرانی های جدید با محوریت اقتصاد ، فرهنگ ، اجتماع و سیاست است که هر کدام از مدعیان با توجه به نگرش و عرصه تخصصی خود بر زبان می رانند.
این افراد که از جمع انان یک نفر حکمران اینده قوه مجریه خواهد بود می بایست فصلی نو در اندازد و پایه گذار وضع جدیدی در فرایند اینده قدرت اجرایی کشور شود اما اگر رویه ها برهمان ساختار معیوب نظام تصمیم سازی ها و تصمیم گیری های موجود بنا گردد، هیچ تغییری را نباید امیدوار بود و در دوران و روزگاری نه چندان دور اینده دوباره با دعوای پوششی ها و رو کشی ها بازی تبلیغاتی دیگری بر مدار دور تسلسل شکل خواهد گرفت.
جدایی از استفاده از این چنین واژگانی در فرهنگ سیاسی انتخابات آنچه باید مورد نقد اساسی قرار گیرد نبود برنامه جامع در بهره مندی از ظرفیت های ملی برای پیشبرد اهداف توسعه کشور در مسیر رفاه عمومی با دکترین های اعلامی در حکمرانی های جدید است و اگر بپذیریم که استراتژی های بلند مدت نظام تا رسیدن به اهداف خود فرصت ها و زمان های طولانی تری را می طلبد از مهمترین ابزارها برای دست یافتن به این استراتژی وجود منابع انسانی متخصص و کار امد و هوشمند به ویژه در حکمرانی های اینده لست که متاسفانه به دلیل عدم تمرکز بر روی این سرمایه های ملی در سالیان گذشته و نبود کادر سازی و تربیت مناسب نیروهای وفادار به نظام توسعه ای کشور و تغییرات اساسی در ساختار منابع انسانی نظام دیوانسالاری و خلا این کارکرد در برنامه های کاندیداها لااقل مطابق آنچه که در این دوران تاکنون رونمایی نشده است با چالشی جدی روبرو هستیم که معمای این حکمرانی ها را در صحنه اجرا بیشتر نمایان می کند.
مردم این روزها برغم نشانه های ظاهری از بی رمقی جنجال های تبلیغات انتخاباتی در کنار نگاه به لفاظی های طنز آلود تبلیغاتی کاندیداها و متهم کردن های یکدیگر در بازی دوقطبی ایجاد شده نظاره گر گفتمان برنامه قالب برای برون رفت از مشکلات حوزه های مختلف بویژه اقتصادی و گشایش درهای شکوفایی در زندگی روزمره خود هستند و بدون شک انتخابشان از میان تمام حداقل ها به استناد برنامه ها خواهد بود