آیا «کلابهاوس» پدیده انتخابات ۱۴۰۰ ایران است؟
در هفتههای گذشته تب نصب و حضور در نرمافزار کلاب هاوس بهشدت در جامعه ایرانی در حال شیوع است تا حدی که میتوان احتمال داد این شبکه اجتماعی پدیده انتخابات ۱۴۰۰ شود. این موضوع در گفتگو با کارشناسان و فعالان رسانه بررسی میشود.
شب ۱۱ فروردین ماه حضور محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه و سعید خطیب زاده سخنگوی دستگاه دیپلماسی در شبکه اجتماعی کلاب هاوس و پرسش و پاسخ وی با برخی فعالان رسانه، علاوه بر آنکه حاوی اخبار جدیدی در حوزه سیاست خارجه و مسائل مرتبط با برجام و سند همکاری ایران و چین داشت، موجب شد تا شبکه اجتماعی کلاب هاوس نیز بیشتر بر سر زبانها بیفتد.
کلاب هاوس که بیش از یک ماه است تب نصب و حضور در آن در میان مردم بهویژه نخبگان در ایران بالا گرفته اینروزها بیشتر از سایر شبکههای اجتماعی محل بحث شده است اگرچه هنوز به لحاظ تعداد کاربران اختلاف فاحشی با دیگر پلتفرمها دارد.
کلاب هاوس چیست؟
کلاب هاوس که یک نرم افزار متعلق به شرکت آمریکایی است حدوداً یک سال است راهاندازی شده؛ فضای این نرم افزار شبیه به اینستاگرام است با این تفاوت که خبری از عکس و متن نیست و شبکهای صرفاً صوتی است و افراد با حضور در ROOM (اتاق مجازی) یا راهاندازی یک اتاق و دعوت از افراد مختلف شروع به بحث و گفتوگو میکنند. در حال حاضر برای استفاده از این نرمافزار باید از طرف شخص دیگری دعوتنامه داشت یا نام خود را در لیست انتظار رزرو کرد.
حضور افراد سرشناس از سراسر جهان و امکان شنیدن صدای این افراد یا گفتوگو با آنها موجب جذابیت کلاب هاوس شده است. در ایران نیز در هفتههای گذشته تشکیل ROOM هایی با حضور برخی سلبریتی ها و اینفلوئنسرهای کوچ کرده از اینستاگرام و توئیتر به کلاب هاوس، موجب شده تا در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ این شبکه اجتماعی به پدیده این انتخابات تبدیل شود.
حضور برخی شخصیتهای سیاسی که احتمال کاندیداتوری آنها در انتخابات ریاست جمهوری میرود همچون محمدجواد ظریف، محمدجواد آذری جهرمی، رستم قاسمی پ موجب شد تا این گمانه پیش بیاید که احتمالاً همانطور که در انتخابات سال ۹۲ فیسبوک و توئیتر و در انتخابات سال ۹۶ تلگرام، نقش مهمی در فعالیتهای انتخاباتی کاندیدا در فضای مجازی داشته باشد.
با توجه به اینکه رئیس ستاد انتخابات ممنوعیت برگزاری هر نوع تجمع و میتینگ انتخاباتی در ۱۴۰۰ سخن گفته و یکی از تخلفات انتخاباتی این دوره را رعایت نکردنِ پروتکلهای بهداشتی اعلام کرده است و از طرفی ضعف صدا و سیما در برگزاری برنامه های گفتگو محور که نمونه اخیر آن را در اخراج مجری برنامه زاویه شاهد بودیم، احتمال میرود میتینگهای خیابانی و استادیومی در انتخابات ریاست جمهوری به کلاب هاوس منتقل شود و کاندیداها سخنرانیهای عمومی خود برای هوادارانشان را در بستر فضای مجازی دنبال کنند.
اما کلابهاوس فعلاً یک محدودیت بسیار جدی دارد و آن اینکه نسخه رسمی آن فقط برای IOS طراحی شده است و گوشیهای اندرویدی فعلاً نسخه رسمی استفاده از آن را ندارند اگرچه گفته میشود حدود ۴۰ روز دیگر احتمالاً نسخه رسمی اندرویدی آن نیز منتشر شود، اما این زمان فاصله بسیار کمی با موعد برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در ایران دارد و همین مساله موجب میشود که شاید آنطور که برخی تصور میکنند کلابهاوس پدیده انتخابات ۱۴۰۰ نباشد.
در ادامه با تعدادی از فعالان فضای مجازی که در محیط کلابهاوس نیز حضور جدی دارند به گفتگو نشسته است. از آنها دو سوال را پرسیدهایم:
الف- آیا کلابهاوس ظرفیت این را دارد که پدیده انتخابات ۱۴۰۰ ایران شود؟ این نرمافزار چه امتیازات و چه محدودیتهایی برای تبدیل شدن به چنین پدیدهای دارد؟
ب- کمکاری و ضعف صداوسیما در تبدیل شدن به رسانه مرجع (به دلیل گستره و امکاناتش) چه نقشی در پررنگ شدن کلاب هاوس دارد و اپلیکیشنهای دیگر مجازی دارد؟
در ادامه پاسخ فعالان رسانه که برخی از آنها در نشست آقای ظریف در کلاب هاوس نیز حضور داشتند را می خوانید:
** فرید مدرسی روزنامهنگار و فعال رسانهای اصلاحطلب: کلاب هوس نرم افزاری است در حد ظرفیت خودش؛ نه آنقدر بزرگ است که فکر کنیم تحول بنیادین ایجاد میکند و نه آنقدر کوچک است که بیتاثیر باشد!
من از سوال دوم شما شروع میکنم بنده معتقدم صداسیما اولاً برای حضور حداکثری و ایجاد فضای مناظره، دیالوگ و بیان دیدگاههای مختلف سیاسی برای همه کسانی که به هرحال در ساختار جمهوری اسلامی به عنوان گروههای قانونی مورد تایید هستند، دچار کم کاری شده است. ثانیاً این سازمان از نظر فنی به شدت کلاسیک است و بازیهای جدید را بلد نیست و ایجاد فضای جدید و پلتفرمهای جدید و مناظرات با شیوههای جدید در درون آن مرده است که علت آن نیز حضور مدیران سنتی و نیروی انسانی با روحیات کارمندی است که انگیزهای برای کار بیرونی ندارند.
ما در مجموعههای پیشرو نیازمند افراد خلاق هستیم که بتوانند بر اساس فضای موجود بستری ایجاد کنند که تا فضا شکسته شود و جریانسازی صورت گیرد. البته این جریان سازی حتما با در نظر گرفتن همه اِلِمانهایی است که همه قبول داریم. بنده معتقد به این نیستم که گفتوگوها چارچوب نداشته باشد ولی مشکل این است که مدیران و دستاندرکاران صداوسیما کم کاری خودشان اینگونه توجیه میکنند که علت جذابیت بستر فضای مجازی رعایت نکردن چارچوبهای نظام است در حالی که پلتفرم و نوع مناظرات و استفاده از نیروهای مختلف سیاسی در بیان اظهارنظر نه تنها به هیچ وجه تضادی با خطوط قرمز نظام ندارد بلکه به نوعی تقویت کننده سیاست کلان نظام و شخص رهبر انقلاب است.
تنها ویژگی نرم افزار کلاب هوس این است که انحصار در بیان نظرات را از رسانههای تصویری چون صداوسیما و ماهوارههای منوتو و ایراناینترنشنال گرفته است. بنابراین این نرمافزار تا این حد که انحصارشکنی کند، میتواند ظرفیت پدیده شدن را داشته باشد؛ اما محدودیتهایی چون ظرفیت محدود ۸ هزار نفری برای حضور مخاطبان در اتاقهای گفتوگوی آن مانع تبدیل شدن این نرمافزار به عنوان پدیده انتخابات ۱۴۰۰ خواهد شد. از سوی دیگر از آنجا که کلاب هوس یک نرم افزار انحصاری برای سیستم عامل گوشیهای آیفون است، بنابراین امکان فراگیری در میان تمامی کاربران فضای مجازی را ندارد.
از طرف دیگر بحث انتخابات ۱۴۰۰ به شخصه پدیده پیچیدهای است و با یک یا دو اِلِمان امکان بروز و ظهور یک پدیده را مهیا نمیکند. به همین خاطر به عقیده من بعید است که نه تنها نرم افزار کلاب هوس بلکه هیچ یک از کاندیداهای این دوره بتوانند به شخصه به عنوان پدیده سال ۱۴۰۰ مطرح شوند چراکه آرایش و معادلات سیاسی و انتخاباتی کشور پیچیدگیهای زیادی دارد و نمیتوان انتظار داشت که از دل انتخابات ۱۴۰۰ فردی چون احمدینژاد ۸۴ بیرون بیاید.
** محمدصالح مفتاح فعال توئیتری و معاون ستاد امر به معروف و نهی از منکر کشور: صدا و سیما عدالت رسانهای را محقق نکرده؛ گفتوگوهای نخبگانی در فضای کلاب هوس انتخابات را تحت تاثیر قرار میدهد
گفتوگو کردن آنهم بدون ملاحظه و بدون پیشفرضهایی که ناشی از مشکلات ابزارهای رسانهای فعلی چون توییتر و اینستاگرام باشد، یک نیاز ملی است. پیش از این ابزاریهایی که برای اینگونه گفتوگوها در بستر فضای مجازی در اختیار مخاطب قرار داشت، موجب سوءتفاهمهای زیادی میشد. چراکه از یک سو متن نمیتواند لحن را منتقل کند و از سوی دیگر خود آن ابزار ممکن است بگونهای باشد که فضایی خاص را به مخاطب تحمیل کند مثلا اگر شما بخواهید در توییتر از فضای روزمره یا از شادیها و حرفهای امیدوارانه و مثبت حرف بزنید کمتر مورد اقبال قرار میگیرد و بالعکس در بستر اینستاگرام مسائل شخصی، خانوادگی، مثبت و دوستانه است که بیشتر جذابیت دارد.
این ویژگیها در مورد کلاب هوس تصحیح شده است و این اپلیکشن هم نیاز به گفتوگو را بدون غلبه ابزار به مخاطب فراهم میکند و هم لحن را میتواند به درستی منتقل کند. این یک نکته مثبتی است که کلاب هوس را از دیگر ابزارها متفاوت میکند.
اما در پاسخ به این سوال که آیا کلاب هوس میتواند در ۱۴۰۰ تبدیل به یک پدیده انتخاباتی شود؟ باید گفت که با توجه به اینکه ورود به این اپلیکشن با دعوت نامه است و نسخه اصلی آن روی گوشیهای آیفون نصب میشود، علی رغم اینکه نسخههای غیررسمی دارد اما همین مسئله انحصاری بودن آن تا حد زیادی مانع از گسترش و عمومی شدنش برای انتخابات ۱۴۰۰ میشود و در این مدت کوتاه امکان اینکه توده مردم بتوانند در این نرمافزار عضویت پیدا کرده و از بستر آن استفاده کنند، وجود ندارد.
از ویژگیهای دیگر این اپلیکشن نیز این است که با توجه به اینکه قابلیت آرشیوی در این نرمافزار وجود ندارد، گفتوگوها صرفا باید به شکل همزمان باشد. همین مسئله موجب میشود تا بحث درباره یک مسئله زمان زیادی از مخاطب بگیرد که همین موضوع به مرور زمان از جذابیت آن برای مخاطب میکاهد.
البته به نظر میرسد با تمامی این تفاسیر گفتوگوهای نخبگانی در فضای کلاب هوس تا حدی فضای انتخابات را تحت تاثیر قرار دهد ولی با این حال به نظر نمیرسد که بتواند جای رسانههای فراگیرتری چون اینستاگرام را بگیرد. چرا که از یک سو اینستاگرام چند سالی است که به واسطه ویژگیهایی که دارد، توانسته در میان اقشار مختلف مردم با سلیقههای گوناگون جای خود را باز کند و مخاطب با این اپلیکشن انس و الفت دارد که به طبع همین عامل موجب میشود تا تاثیرگذاری بر روی توده مردم از طریق اینستاگرام صورت گیرد.
اما در ارتباط با نقش عملکرد صداوسیما در پررنگ شدن اپلیکشنهایی چون کلاب هوس باید گفت که یکی از شئونی که قانون اساسی برای صداوسیما قائل شده، این است که این سازمان بستری برای طرح نقطهنظرات مختلف از سوی افراد با همه سلایق سیاسی باشد. مسئلهای که در ابتدای انقلاب به خوبی متجلی شد و گروههای مختلف سیاسی در بستر صداوسیما به مناظره با یکدیگر در حوزههای مختلف میپرداختند. اما در طول سالها به واسطه شرایط مختلفی که در کشور حاکم شد و حساسیتهایی که نسبت به عملکرد صداوسما ایجاد شد و بحث وابستگی بودجه این سازمان به دولت، موجب شده تا مواضعی که از طریق صداوسیما منعکس میشود، بعضا به عنوان مواضع حاکمیت تلقی شود که همین عامل منجر به این شده که مدیران این سازمان کم کم فضا را محدود کرده و خیلی از افراد احساس میکنند که صدای آنها از این بستر شنیده نمیشود و به نوعی ما نتوانستیم عدالت رسانهای را از طریق صداوسیما محقق کنیم چرا که از یک سو رسانه ملی ما تهرانیزه شده و از سوی دیگر تنها از طیفهای محدودی اجازه گفتوگو میدهد و تعدد شبکههای سیما نیز منجر به حضور طیف گستردهای از تفکرات در این بستر نشده است.
در عرصه سیاسی نیز همین رویه حاکم است و همه گروههای سیاسی احساس نمیکنند که تلویزیون ملی تفکرات آنها را نمایندگی میکند به همین خاطر بسیاری از این گروهها، اپلیکشنهای موجود در بستر فضای مجازی را به عنوان آلترناتیوی در برابر صداوسیما قلمداد میکنند.
یکی از نکات جالب گفتوگوی کلاب هوس که با حضور آقایان ظریف و آذری جهرمی برگزار شد این بود که آقای رنجبران به عنوان روابط عمومی صداوسیما بحث سعی کرد تا نقطه نظرات خود را بیان کند ولی مدیر اتاقِ گفتوگو که آقای فرید مدرسی بود، اجازه پاسخگویی به او را نداد. نکته جالب توجه دیگر این بود که این فضا به قدری کشش پیدا کرده که مسئول روابط عمومی رسانه ملی نیز لازم میداند در آن عضویت پیدا کرده و فعالیت کند.
ضمن اینکه آقای عمویی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی نیز که در این اتاق گفتوگو حضور داشت، وقتی با درخواست اظهارنظر اعضای اتاق روبرو شد، اعلام کرد که نظرات خود را در برنامه تلویزیونی «پرونده ویژه» شبکه سه بیان کرده و کسانی که این گفتوگو را ندیدهاند خود را از تلویزیون محروم کردهاند. این مسئله نشان میدهد که متاسفانه نوعی مرزی بندی واضح و آشکاری میان مخاطبان تلویزیون و مخاطبان فضای مجازی شکل گرفته است و این قطبی شدن جامعه در عرصه رسانهای اتفاق خوبی نیست.
** سعید آجورلو مدیر مسئول صبح نو: کلاب هاوس؛ بهار معنا و روشنفکری و محتوا/ این نرم افزار ستاد انتخاباتی نامزدهای سال ۱۴۰۰ خواهد شد
نکته اول: من گمان میکنم کلاب هاوس ستاد انتخاباتی نامزدهای سال ۱۴۰۰ خواهد شد. چرا که اکثریت سیاسیون و رسانهها در این پلتفرم حضور دارند. گرچه تعداد افراد حاضر درصد خیلی کمی از جامعه را تشکیل میدهند، اما از حیث تأثیرگذاری در فضای سیاسی و اجتماعی محیط کمنظیری تشکیل شده به همین واسطه مرکز اصلی فعالیت نامزدها به نظر در کلاب هاوس خواهد بود. یا به عبارتی دیگر اگر یک نامزد به انتخابات بدون این پلتفرم فکر کند شانس چندانی برای برد نخواهد داشت چرا که منبع خبر و تحلیل و نظر این پلتفرم است. با این توضیح کلاب هاوس پدیده این انتخابات است و نقش فراوانی در تولید قدرت اجتماعی خواهد داشت.
نکته دوم: این یک سؤال جدی است که کلاب هاوس یک رسانه دموکرات است یا دیکتاتور؟ پاسخها تا آنجا که من شنیدم دوگانه بوده. آنهایی که نمیتوانند صدای خود را روی استیج بیاورند، کلوب هاوس را ادامه تکصدایی رسانههای رسمی و یکطرفه بودن آنها میدانند. از نظر آنها طیف زیادی از جامعه صدایی در رسانهها ندارند و کلوب هاوس هم رسانه سرمایهداری چپ و راست و بورژوازی و یا حتی طبقه متوسط جدید است. گمان میکنم این خطر وجود دارد که هیئت مدیره پنهانی این رسانه را از صدای همه مردم خالی کند و جنبه دموکراتیک این رسانه را از بین ببرد. بهتر اگر بخواهم منظورم را بگویم کلوب هاوس فعلاً نمادی از “دموکراسی پولیارشی” و “نخبگانی” است نه دیکتاتوری. اینکه میتوان از دموکراسی نخبگانی به سمت دموکراسی تودهای یا ژاکوبنی حرکت کرد کمی پیچیده است. چراکه درون حتی یک “دموکراسی آتنی” و “روسویی” هم نخبگان که توانایی اقناع و جذب بیشتری دارند و این دموکراسی را نهایتاً جهتدهی و هدایت میکنند. در غیر این صورت این دموکراسی مضمحل میشود. راهحل بهتر تبدیل کردن دموکراسی پولیارشی به “دموکراسی قانونی” است که هر “روم” عقیده مخالف خود را بپذیرد و در چارچوب تفکرش حق اقلیت را به رسمیت بشناسد.
نکته سوم: کلوب هاوس تقاطع جامعهشناسی و سیاست است و شاید بهترین تعبیر برای آن رسانه “جامعهشناسی سیاسی” است. به همین واسطه میتواند بازتاب دقیقی از خواستهها و تمایلات جامعه را به گوش سیاستمداران برساند. همانگونه که میتواند در جهت تبیین و توضیح و اقناع مورد استفاده سیاسیون قرار گیرد. ازاینجهت حتماً میتواند جای خالی صداوسیما را پر کند و بهجای نگاه روابط عمومی گونه به جامعه و سیاست، نگاه واقعی و نقادانه و تعاملی را حاکم کند. درعینحال میتواند تبدیل به صدای گروههای غیررسمی جامعه و سیاست هم شود و آنان را از حاشیه به متن بیاورد. شنیده نشدن صدای حاشیه در بلندمدت چون موریانه متن را میخورد.
صدایی که برخی رسانههای خارج کشور تلاش برای انعکاس اش دارند، میتواند در این پلتفرم در چارچوب قواعد کشور شنیده شود و دکانرسانههای سلطنتطلب و معاند را ببندد من کلوب هاوس را در بلندمدت به ضرر اینگونه رسانهها میدانم و درعینحال امیدوارم صداوسیما را به تحرک و تغییر و اصلاح وادارد امیدوارم بهجای تهدید پنداشتن این رسانه -که همچون رادیوی ۲۴ ساعته کار میکند- و فیلتر کردن آن، از فرصتهای کلوب هاوس استفاده شود با توجه به اهمیت یافتن شئون جدید اجتماعی و تأثیر نخبگان بر طبقات مختلف سوای از همطبقه بودن که تحت عنوان “تمایز” قابل بحث است، نمیتوان معدود بودن افراد این پلتفرم را غیرعمومی و غیر تودهای دانست و طبیعتاً قابل چشمپوشی نخواهد بود همانند تأثیری که توییتر بر فضای تلگرامی و حتی رسانههای رسمی دارد.
نکته چهارم: خصومت و تنشهای موجود در جامعه که بخش زیادی از آن بهواسطه مشکلات اقتصادی و ناکارآمدی دولت به وجود آمده اگر در جهت صحیح هدایت نشود، از بین نمیرود بلکه خود را در قالب خشونت بازتولید میکند. در مقابل گفتوگو و معجزه زبان میتواند حتی کینه و نفرت را رقیق کند چه رسد به خصومت و تضاد که ممکن است حاصل سوءتفاهم باشند. شنیدن سخن یکدیگر، تلاش برای رعایت آداب گفتوگو و اقناعسازی موجب افزایش مودت و سرمایه اجتماعی خواهد شد. بالا رفتن تحمل اجتماعی و مداراجویی، زیست جهان متفاوتی از سیستم یکطرفه و هژمون خواه سرمایهداری ایجاد خواهد کرد.
نکته پنجم: کلوب هاوس بهار معنا و روشنفکری و محتوا خواهد بود. چرا که راه برای سخن گفتن و نوشتن با نقاب از بین رفته و بدون تجهیز به استدلال و هنر و مغز نمیتوان میدانداری کرد از همین رو هوچی گری و تخریب و کمپین منفی چون کف روی آب نابود میشود و معنا و محتوا باقی میماند. به همین واسطه کلوب هاوس فرصتی بینظیر برای روشنفکران و اهل نظر و اندیشه است که سخن بگویند و بشنوند. خطر بزرگ این پلتفرم، هجوم ابتذال و سطحینگری است که البته شاید قابل حذف نباشد اما رقابت معنا با ابتذال کار سختی نیست و بزرگترین وظیفه روشنفکران است.
** محمود رضوی تهیه کننده سینما و مشاور فرهنگی و هنری رئیس مجلس شورای اسلامی: صدا وسیما در بهروزرسانی خود بسیار متأخر عمل میکند
در پاسخ به پرسش اول لازم است بگویم، غربگراها از زمان انتخابات ۸۸، در هر انتخابات از یک چرخه چند پلتفرمی برای بر هم زدن نظم ذهنی طبقه متوسط اجتماعی بهره بردهاند. در ابتدا چرخهی شبکههای معاند مانند فیسبوک و توئیتر پلتفرمهای موجآفرین آنها بود. بعدها شبکههای معاند و شبکههای اجتماعی نوظهور همانند وایبر چرخه آنها را تکمیل کرد و در مقطعی تلگرام جایگزین شبکههای اجتماعی سابق شد و در این انتخابات با عبور مخاطب از شبکههای ماهوارهای و فضای برودکست آنها، به سراغ پلتفرم جدیدی رفتهاند تا از آن طریق بتوانند چرخه اطلاعرسانی و اَبَر رسانهای خود را شکل دهند.
یقیناً ترکیب کلاب هوس بهعنوان حوزه نخبگانی، توئیتر بهعنوان شبکه طرفداری و اینستاگرام بهعنوان شبکه انتشار، چرخه آنها را تکمیل و موجآفرینی آنها را کامل میکند. مهمترین ویژگی این پلتفرم امکان ارتباط صوتی و گفتگو بدون هرگونه مداخله و جذابیتهای بصری است که بهطور مشخص صرفاً در آن محتوا و گفتگو عامل جذابیت است و هر فرد یا جریانی که منطق درست و اقناعکننده داشته باشد میتواند در این پلتفرم نقشآفرین و تأثیرگذار باشد و در صورت در اختیار داشتن دیگر پلتفرمها، میتوانند مطالب مطرح شده در آن پلتفرم را تبدیل به موج در دیگر پلتفرمها کنند.
اما درباره سؤال دوم: متأسفانه صداوسیما در بهروزرسانی خود بسیار متأخر عمل میکند و دائم در حال باختن از پلتفرمهای جدید است. در تولید فیلم و سریال به VOD ها باخته است، تازگی انتشار خبر را به توییتر و تلگرام و حالا هم بحث گفتگو را به کلاب هاوس واگذار کرده؛ البته مخاطبان کماکان اخبار رسمی و معتبر خود را از صداوسیما دریافت میکنند اما خبر اول را مخاطب از محیطهای دیگر می گیرد و با پدیده کلاب هاوس حوزه تحلیل خود را نیز از این پلتفرم خواهد گرفت. راهحل این مسئله هم بههیچعنوان فیلترینگ و محدودیت نیست، بهروزرسانی و ایجاد فرصت برای گفتگو تنها راه عبور از این مرحله است.
** وحید ایمانی فعال رسانه: در کلاب هاوس عرصهای برای «فیکنیوزها» وجود ندارد!
دوران سختی را به واسطه فضاهای مجازی پشت سر گذاشتیم زیرا افراد بهواسطه نوشتههایشان سعی میکردند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و این دورانِ بهشدت سخت به دوران توئیتر بازمیگردد، چون میبینیم که فضاهای ملتهبی است و کوچکترین تنش، چالشهای بزرگی ایجاد میکند. کلاب هاوس موجب شده افراد از آن فضا عبور کنند و به جهت گفتوگویی که انجام میگیرد، بتوانند منظور خود را بهخوبی بیان کنند؛ زیرا شاید در ۲۴۰ کاراکتری که در توئیتر نوشته میشود نتوان فحوای مطلب را ارائه کرد. نکته دیگر اینکه افراد در کلاب هاوس مجبور هستند به یکدیگر احترام بگذارند و این احترام گذاشتن موجب میشود که از آن فضای سخت عبور کنند.
در کلاب هاوس عرصهای برای «فیکنیوزها» وجود ندارد؛ یکی از آسیبهای شبکههای اجتماعی مانند توئیتر و اینستاگرام این بود که یک فرد با حساب کاربریِ فیک و نامعتبر و بدون شناسنامه مطالبی را عنوان میکرد بدون اینکه درباره آن مسئول باشد. البته در این زمینه مثال نیز فراوان است و میتوان به ترفندهایی که برای جذب فالوور(دنبالکننده) استفاده میکنند، اشاره کرد. یک رسم خوب در کلاب هاوس به راه افتاده که حساب کاربری فرد باید دارای شناسه و عکس واقعی باشد تا مسئولیت حرفی که میزند را به عهده بگیرد. در کلاب هاوس، دوره بزن و دررو طی شده است؛ اینکه یک فرد مثلا در توئیتر حرفی را بزند و کسی هم نتواند پاسخ او را بدهد ولی در کلاب هاوس حرفی که زده میشود، باید جواب آن داده شود و افراد هم قضاوت میکنند که آیا این کلام صحیح است یا نه.
نکته بعدی درباره کلاب هاوس اینکه یک روم (فضای گفتوگویی) در کلاب هاوس میتواند ۸۰۰۰ نفر را بپذیرد و افراد در آن حضور داشته باشند، چنین امکانی در نسخههای بعدی نیز تکامل خواهد یافت و پیش بینی میکنم طی روزهای آینده انجام بگیرد. با اینکه استفاده از کلاب هاوس برای دارندگان تلفنهای همراهِ آیفون است ولی بیش از نیمی از افرادی که وارد آن شدند، با سیستم عامل اندروید ورود داشتند و برخی کاربران نیز هستند که با استفاده از نسخه ویندوز از آن استفاده میکنند؛ بهعنوان مثال، تلفن همراه آقای ظریف سامسونگ با سیستم عامل اندروید است ولی از نسخه دکستاپ استفاده کرد و وارد گفتوگو شد.
یکی از بزرگترین مشکلاتی که در جامعه داشتهایم و علت استقبال مردم از کلاب هاوس نیز این است که سالیان سال است ما گفتوگو کردن را تحربه نکردهایم و آموزش ندیدهایم؛ و بههمین علت است که در جامعه بلد نیستیم حرف بزنیم. کوچکترین مثال آن نیز در خانوادههاست؛ گفته میشود بخش عظیمی از اختلافات خانوادگی بهخاطر مشکلات اقتصادی و اینچنین مسائل است ولی با نگاه دقیقتر میبینیم که اکثر این مشکلات بهخاطر سوءتفاهمهایی است که زوجین نسبت به یکدیگر دارند و نمیتوانند با هم خوب گفتوگو کرده و مسائل خود را بیان کنند.
در این شرایط میبینیم یک بستر برای افرادی که مملو از حرف هستند، ایجاد شده تا سخن بگویند؛ یکماه پیش در کلاب هاوس میدیدیم وقتی افراد به وارد آن میشدند فقط میخواستند سخن بگویند و این، همهی اقشار جامعه را در بر میگرفت و همه دوست داشتند صحبت کند. همچنین در این شرایط با «صدا و سیما» یی مواجه هستیم که باید زبان همهی اقشار، مردم و رسانه ملی باشد و دغدغههای آنان را بیان کند و با زبان مردم با مردم حرف بزند. من و همدورهای هایمان برای رسیدن به کسوت مجریگری مراتب خاص و سختی را طی کردیم ولی ضمن احترامی که نسبت به همکارانم قائل هستم، بسیاری از دوستان من که جدیدا وارد فضای اجرا و مجریگری شدند سابقه طی کردن این مراتب را ندارند و یکباره جلوی آنتن زنده میروند و چون تصورِ فرد از اجرا یک تصور خاص است، زبان مردم از یاد رفته است.
متأسفانه حرفِ مردم در صدا و سیما منتقل نمیشود و مردم پر از سخن و ابهام درباره انتخابات و سایر موضوعات هستند؛ مردم میخواهند از فضای سیاسی و آرایش گروههای سیاسی کشور بدانند ولی دریغ از برنامهای که در اینباره یک تحلیل ارائه کند. دریغ از برنامهای که بگوید چه بلایی بر سر بورس، پول و فرهنگ مردم آمده و قرار است در سال ۱۴۰۰ چه کسی رئیسجمهور شود. ما با این شرایط مواجه هستیم و دولت نیز کمآوردههای خود را بر سر صدا و سیما میریزد و آن را منفعلتر میکند و بهخوبی بر نقطه ضعف صدا و سیما تمرکز و آن را بزرگنمایی میکند. البته نباید منکر تأثیر صدا و سیما شد و تلویزیون موثرترین رسانه در کشور است و اگر تأثیرگذار نبود با سریال «گاندو» اینمیزان مخالفت صورت نمیگرفت ولی کجسلیقگیها و برخی اتفاقات موجب شده که استقبال از کلاب هاوس اوج بگیرد؛ اگر کلاب هاوس محدود و فیلتر نشود، میتواند جای خود را در جامعه و برای گفتوگو باز کند.
** فرشاد مهدی پور روزنامهنگار و رئیس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی: ویژگیهای کلاب هوس فراگیر نیست اما میتواند در انتخابات موثر باشد
امکاناتی که در این نرمافزار وجود دارد، ویژگیهای فراگیری نیست؛ به دلیل اینکه افراد برای حضور باید دعوتنامه دریافت بکنند و وارد این فضا بشوند کلاب هوس نمیتواند یک محیط پرمخاطب، پرمصرف و فراگیر باشد. البته شخصیتهای مطرحی در این فضا حضور دارند همچون توئیتر که شخصیتهای زیادی در آن حضور دارند. با این تفاوت که توئیتر یکی از شبکههای بزرگ و با چند سال سابقه است و در این حال کمتر از چند میلیون ایرانی کاربر دارد.
به طور کلی فضای مجازی طی چند سال گذشته در انتخاباتهای ایران و انتخاباتهای دیگر کشورها به عنوان یک متغیر اثرگذار و پیشران جدید بوده است. در انتخابات انگلیس، فیس بوک چنین نقشی را داشت و در انتخاباتهای گذشته ما تلگرام چنین وضعیتی را پیدا کرد بنابراین کلوب هوس نیز به عنوان یک پلتفرم میتواند به یک عامل موثر در انتخابات آینده ایران تبدیل شود، اما خب آن محدودیتی که گفتم دارد.
باتوجه به رشد فضای سایبر در ایران در سالهای اخیر، احتمالا بیش از صد میلیون گوشی تلفن همراه در ایران وجود دارد که نیمی از آنان هوشمند هستند. چند ده میلیون نفر نیز عضو اینستاگرام هستند. بنابراین جمعیت بسیاری از مردم ایران در فضای مجازی حضور، فعالیت و مشارکت دارند. این وضعیت در دیگر کشورها نیز وجود دارد بنابراین هر چه میزان دسترسی بیشتر باشد، میزان تمایل به حضور در پلتفرمهایی همچون کلاب هوس نیز افزایش پیدا میکند.
از طرفی انتخابات ۱۴۰۰ یک انتخابات مجازی – رسانهای خواهد بود کرونا موجب محدودیتهای کنشگری میدانی شده است و بنابراین فضای مجازی بسیار اثرگذار خواهد بود. در دنیا نیز تجربه چندانی از برگزاری انتخابات در شرایط کرونایی وجود ندارد و تنها در چند کشور از جمله آمریکا و ونزوئلا در شرایط کرونا انتخابات برگزار شد. بنابراین در یک انتخابات مجازی – رسانهای، پلتفرمها موثر خواهند بود و اثرگذاریشان نسبت به انتخاباتهای گذشته بیشتر خواهد شد.
البته برخی پایشها در شرایط فعلی نشان میدهد که تخمینهای روشنی در این رابطه وجود ندارد. به طور مثال سایتهای خبری و خبرگزاریها در شرایط کرونا رشد مخاطب داشتند، در حالی که اینها مخاطبشان محدود و متوقف شده بود. برخلاف تصور برخی که فکر میکردند فضای مجازی یا یک پلتفرم افزایش مخاطب داشته باشد، سایتهای خبری و خبرگزاریها افزایش مخاطب داشتند. بنابراین اکنون نمیتوان ارزیابی کرد که این پلتفرم بتواند مخاطبان زیادی را به خود جذب کند.
در خصوص اثرگذاری صدا و سیما در فضای سیاسی باید گفت، طی دو سه قرن رسانهای را نداشتهایم که دچار مرگ شود بودهاند رسانههایی که در رقابت با رسانههای دیگر کم مخاطب شده باشند، اما دچار مرگ نشدهاند. صدا و سیما نیز مانند هر رسانه دیگری همچون روزنامهها و خبرگزاریها و سایتهای خبری دچار ریزش مخاطب شده است، اما همچنان یکی از بازیگران اصلی است. اینکه گفته میشود فضای مجازی به دلیل فضای آزادتری که دارد، دارای استقبال بیشتری است، دلیل آنچنان محکمی نیست. برخی از پلتفرمها و گروهها گفتگویی و دیالوگی نیستند و تنها فرد صحبت میکند و نظرات خود را ارائه میکند و حتی امکان تعامل و کامنتگذاری هم وجود ندارد. حتی در برخی گروهها، مدیر گروه اگر کسی تخطی کند، به شدت برخورد میکند.
برخلاف اینکه برخی میگویند دیالوگ و گفتگو جایی در صدا و سیما ندارد. اتفاقاً من معتقدم که گفتگوهای بسیاری در صدا و سیما انجام میگیرد. در برنامه زاویه شدیدترین انتقادات نسبت به دولت شد. دولت هم شدیدترین برخورد را کرد آیا این به معنای انسداد است یا اینکه نشاندهنده گشایش است؟ ما میتوانیم دو جور به قضیه نگاه کنیم برخی میگونید این سانسور است؛ سانسور بدین معناست که در برنامه زنده، پخش قطع شود. در همان برنامه میهمان دیگر به هر سه قوه انتقاد کرد و هیچ کس هم برخوردی نکرد. آیا این به معنای آزادی بیان نیست؟
تمامی نامزدهای مطرح انتخابات ۱۴۰۰ در شش ماه گذشته در تلویزیون تریبون داشتند. برخی احزاب رسمی، نمایندگانشان در برنامههای تلویزیونی حضور داشتند آقای پزشکیان و کواکبیان همین روزهای گذشته در تلویزیون برنامه داشتند. علی مطهری هر چند وقت یکبار برنامه دارد. جالب اینکه برخی نامزدهای مقابل همچون رستم قاسمی یا حتی ضرغامی که خودش رئیس سازمان بوده چقدر در برنامههای صدا و سیما حضور داشته است؟ این کسانی که ادعا میکنند یک بار لیست برنامههای پخش رادیو گفتگو را بخوانند. این ادعا یک حرف کلی و غیرقابل اثبات است در دهه فجر سال ۹۹، تمامی اعضای دولت تمام وقت در تلویزیون حضور داشتند، به گونهای که برخی اعتراض کردند و گفتند هفته دولت نیست، دهه فجر است!
/هشت دی