معاون مطبوعاتی دولت خاتمی: مهاجرانی در حال خداحافظی با رویکرد کلی اصلاح طلبی خود است
تدبیرشرق/سید محمد صحفی، معاون امور مطبوعاتی دولت دوم اصلاحات در خصوص اظهارات اخیر عطاالله مهاجرانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت اول اصلاحات در خصوص مرحوم احمد بورقانی معاون مطبوعاتی خود، گفت: آقای مهاجرانی، وزیر فرهنگ و ارشاد دولت اول خاتمی به عنوان سیاستمداری اهل مدارا و شخصیت فرهنگی مطرح هستند و به این لحاظ قابل احترام هستند. مواضع ایشان نیز صرف نظر از نقدهایی که به آن وارد است، تا کنون رویکردی اصلاح طلبانه داشته است. اما مدتی است که گاهی مواضعی شاذ می گیرند و توئیتی هم که اخیرا از ایشان دیدم تعجب ام را برانگیخت و دارای نقدهای بسیار است بطوری که احساس کردم ایشان در حال خداحافظی با رویکرد کلی اصلاح طلبی قبلی خویش است. البته این تغییر فاز می تواند متاثر از دور بودن ایشان از وطن باشد. حالا اینکه این تغییر مواضع دلایل شخصی دارد و یا تغییر رویکرد است موضوع این گفتگو نیست، اما به نظر من دو نکته در آن توئیت قابل نقد بود.
وی در ادامه گفت: اول اینکه ادعا کرده بودند که ایشان صدور مجوز برای نشریات را به مرحوم آقای بورقانی، معاون وقت مطبوعاتی وزارت ارشاد، تفویض کرده و به علت تندروی از وی باز ستانده است. که این گزاره صحیح نیست! نقد من این بود که اصلا فرایند صدور مجوز برای مطبوعات جزو اختیارات خاص وزیر نیست که وی بخواهد یا بتواند این اختیار را به کار بگیرد و یا به دیگری تفویض کند. صدور مجوز برای مطبوعات در اختیار هیأت نظارت بر مطبوعات است که مرکب از ۷ تن از شخصیت های فرهنگی است و یکی از آنها هم وزیر ارشاد است. این حرف ایشان از اساس ادعای باطلی بود و من فکر کردم شاید ایشان فراموش کردهاند که وزیر ارشاد فقط یک عضو آن هیأت است و البته رئیس آن هیئت با داشتن اختیار فقط یک رأی است. البته ایشان در توضیحات بعدی خود گفتند منظورشان همان اختیار یک رأی خودشان بوده و بدیهی است که مجوزهای انتشار نشریات را در نهایت وزارت ارشاد صادر میکند اما این کار بعد از تصویب هیأت نظارت مذکور، انجام میشود.
صحفی گفت: نکته قابل نقد دیگر در توئیت ایشان اشاره به برنامه توسعه سیاسی و فراوانی مطبوعات دوره آقای خاتمی و نام بردن از آن به عنوان جریان رادیکال بود. گویی ایشان می خواستند خود را از تحولات آن زمان یعنی شور و هیجانی که بعد از دوم خرداد اتفاق افتاد و اوج گرفتن فضای آزادی بیان و بهار مطبوعات مبرا کنند. مثلا ایشان در آن توییت اشاره کردند که فرمان مطبوعات رادیکال بیرون از وزارت ارشاد بوده است.
وی افزود: عرض من این است که اصلا وزارت ارشاد در مورد مطبوعات (نه مطبوعات رادیکال و نه در مورد هیچ نشریه دیگری) نمیتواند فرمان بدهد و یا خط بدهد، این حرف مخالف اصل آزادی بیان است. فرمان همه نشریات بیرون از وزارت ارشاد و دست مدیران مسئول روزنامهها و مطبوعات است و رادیکال و غیر رادیکال هم ندارد. وزارت ارشاد فقط کارگزار است و کار آن بررسی پروندههای مطبوعات برای صدور مجوز و نیز نظارت بر اجرای قانون است. نهایت امر تذکر و یا تهیه گزارش برای هیأت نظارت بر مطبوعات در صورت بزوز تخلف است. دیگر آن هیئت نظارت است که نحوه برخورد را تعیین می کند و در صورت بروز تخلف بر حسب میزان مهم بودن تصمیم میگیرد.
معاون مطبوعاتی دولت دوم اصلاحات در خصوص اظهارات آقای مهاجرانی مبنی بر رادیکال خواندن مرحوم برقانی، گفت: آقای بورقانی شخصیتی فرهیخته و مدیری مردمدار، خوش رفتار و شجاع و صریح الهجه بوده و در دوران معاونت امور مطبوعاتی خوش درخشید و به عنوان ستاره پر فروغ آزادی مطبوعات و یا چریک مطبوعات شناخته شده است. مرحوم احمد بورقانی معتقد بود خواست عمومی مردم و جامعه مدنی آزادی بیان مطبوعات و آزادی های مشروع است لذا باید جریانات را به گونه ای سامان داد و هدایت که این خواست و اراده عمومی محقق شود و چنین کرد.
وی ادامه داد: مرحوم احمد بورقانی از شخصیت های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی کم نظیر در سپهر سیاسی کشور و از ستارههای جنبش دوم خرداد بودند. ایشان هم در خبرگزاری جمهوری اسلامی صاحب مسئولیت بودند و خدمات ارزشمندی داشتند و هم در حوزه مطبوعات فعال بودند و در آن دوره پیگیر سفت و سخت پیشرفت آزادی های مدنی و به ویژه آزادی بیان مطبوعات بودند. ایشان به علت شجاعت و صراحت لهجه و عزم استواری که برای پیگیری مطالبات مردم داشت با دکتر مهاجرانی هماهنگ نبود و مسئولیت اش یک سال و نیم بیشتر دوام نیاوردند و مجبور به استعفا شد. بورقانی مجموعا مدیری فرهیخته و سیاستمداری مردمی دلسوز و روشنفکر بودند. از دست دادن ایشان در اوج پختگی ضایعه بزرگی بود. امیدوارم روحشان شاد و قرین رحمت الهی باشد.
سیدمحمد صحفی در بخش دیگری از گفتگو در خصوص شرایط فعلی مطبوعات و آسیب های وارده به آن گفت: فضای مجازی دنیا را دگرگون کرده و جامعه ما نیز تحت تاثیر این سهولت ارتباطات و اطلاعرسانی از طریق سایت ها و خبرگزاریها و شبکه های اجتماعی قرار گرفته است. این فضا به بخشی از نیاز جامعه برای دریافت اطلاعات و اخبار پاسخ گفته است و به تبع آن مطبوعات کاغذی دچار رخوت و در برخی مواقع پسرفت شدهاند.
وی ادامه داد: از طرفی فضای خودسانسوری حاکم بر مطبوعات و هزینه های سرسام آور که اداره مطبوعات را دشوار کرده است نیز مزید بر علت است. به علاوه اینکه ما در شرایطی هستیم که مردم برای تامین مایحتاج خود دچار مشکل می شوند، و در این حالت طبیعی است که سهم کتاب و مطبوعات در سبد مصرف خانوارها اندک باشد.
صحفی افزود: سیاست های کلی دولت و محدودیت های آزادی بیان را نباید دست کم گرفت. مطبوعات اگر بخواهد وظیفهی خود را که نقد قدرت، بیان فسادها و ایرادات قوای سه گانه و بطور خلاصه ایفای نقش رکن چهارم نظام مردم سالار باشد… باید آنرا با زبانی صریح و بدور از خودسانسوری بیان کند، که در اینصورت حاکمیت تاب نیاورده و با شیوه های قانونی و یا غیر قانونی دست به اعمال نظر و اعمال محدودیت خواهد زد. مشاهده می کنیم که این سیاست ها و برخوردها بر ضعف مطبوعات اثر گذاشته است. به نظر من ما نیاز به اصلاح ساختاری داریم. اصلاح سیاست ها در حوزه اطلاع رسانی و مطبوعات باید صورت بگیرد تا شاهد تغییر رفتار اجتماعی باشیم.
معاون مطبوعاتی دولت دوم اصلاحات گفت: وقتی وزیر ارتباطات را به اتهام ایجاد تسهیلات برای افزایش پهنای باند به دادگاه فرا می خوانند، بسیار شرمآور است. به چنین وزیری برای تسهیلگری و ایفای وظیفهاش که توسعه ارتباطات و رونق کسب و کارهای مجازیست باید جایزه داد، نه اینکه او را به دادگاه احظار کنند ! خب با چنین برخوردهایی و انباشت این معضلات چنین شرایطی محدودی هم به وجود میآید.
وی تاکید کرد: به نظر می رسد سیاست های حکومت در حوزه اطلاع رسانی و آزادی بیان و مطبوعات یکدست و هماهنگ نیست و ما شاهد افزایش محدودیت ها، فشارها و حتی تهدید برای افرادی هستیم که در این حوزه فعالیت دارند.
صحفی در خصوص رونق رسانه های فضای مجازی گفت: فضای مجازی در واقع شرایط خود را به جامعه و حکومت تحمیل کرده است. به میزان اهمیت و کثرت مخاطب، محدودیت ها هم بیشتر می شود! من فکر می کنم کلا سیاست های محدود کردن فضای اطلاع رسانی، هم در شبکههای مجازی و هم در روزنامهها همزمان دارد پیگیری می شود و البته هر کدام مخاطبان بیشتری داشته باشند به نسبت ضریب نفوذ آن حساسیت هم بالاتر می رود. رسانهای که مخاطب کمتری دارد تبعا حساسیت کمتری هم روی آن وجود دارد.