آخرین خبرهااسلایدرخبر داغسیاسی

علی مطهری از برجام داخلی می‌گوید در دنیا فقط دو دوست به نام سوریه و ونزوئلا داریم | روابط ما با اکثر کشورهای اسلامی خوب نیست

برجام داخلی

علی مطهری می‌گوید برای نتیجه‌بخش بودن مذاکرات داخلی، «باید براساس فهمی مشترک از مبانی فکری و عقیدتی باشد. مثلاً تا زمانیکه ما فهم یکسانی از ولایت‌فقیه نداشته باشیم، در این گفت‌وگوها به نتیجه‌ی مطلوب نمی‌رسیم.»

آیت الله خامنه‌ای ۲۶ آذرماه در دیداری با برگزار کنندگان سالگرد شهادت سردار سلیمانی به این موضوع اشاره کرده و گفته بودند: «اختلافات خود را با مذاکره با یکدیگر حل کنید. مگر نمی‌گویید باید با دنیا مذاکره کرد، آیا نمی‌شود با عنصر داخلی مذاکره و اختلافات را حل کرد؟»

متن کامل گفت‌وگوی با علی مطهری درباره‌ی مذاکره داخلی را در ادامه بخوانید:

قبلا هم صحبت از برجام دو یا برجام داخلی شده بود و پیشنهاداتی مبنی بر اینکه افرادی از جناح‌های مختلف هیئتی تشکیل دهند و گفت‌وگو کنند و مسائل داخلی را حل و فصل کنند. رهبری هم اخیرا تأکیدی کرده‌اند بر مذاکرات داخلی؛ به نظر شما این امر شدنی است؟ گام اول از سوی چه کسی باید برداشته شود؟ متولی آن برای نتیجه‌بخش بودن چه کسی یا دستگاه و نهادی می‌تواند باشد؟

گفت‌وگو و مذاکره و ملاقات‌های چهره به چهره همیشه مفید است چه در داخل و چه با کشورهای دیگر. اما گفت‌وگوها میان گروه‌ها و جناح‌های مختلف سیاسی داخلی برای آنکه مفید و دارای نتیجه باشد باید براساس فهم مشترک از مبانی فکری و عقیدتی باشد. مثلاً تا زمانی که ما فهم یکسانی از ولایت‌فقیه نداشته باشیم، در این گفت‌وگوها به نتیجه‌ی مطلوب نمی‌رسیم. برخی اصول‌گراها ولایت‌فقیه را فوق قانون و به معنی قدرت اجرایی می‌دانند در حالی که بسیاری از افراد دیگر ولایت‌فقیه را به معنی نظارت می‌دانند و ولی‌فقیه را ناظر و نه حاکم می‌دانند. یا در موضوع آزادی بیان، افراد و گروه‌هایی هستند که انتقاد از ولی فقیه و زیرمجموعه او را نمی‌پذیرند و گاهی آن را توهین تلقی می‌کنند. در حالی که افراد دیگری آن را جایز بلکه لازم می‌دانند. خود مقام رهبری در دسته دوم قرار می‌گیرند. همین طور در مقوله‌ی حفظ نظام باید فهم مشترکی در دو طرف وجود داشته باشد. برخی افراد و گروه‌ها و شاخه‌های فکری مثل کیهان استفاده از هر وسیله‌ای را برای حفظ نظام مباح و مجاز می‌دانند و طرف مقابل چنین عقیده‌ای ندارد. بنابراین ابتدا باید یک فهم مشترک از این اصول پیدا شود. اول لازم است درباره این مبانی فکری بحث شود.

اساساً مهمترین مسائل اختلافی در داخل چیست که هر از گاهی باعث تنش داخلی می‌شود؟

بعد از آنکه آن فهم مشترک پیدا شد، باید رفت دنبال مسائل اصلی. مثلاً یکی از آن مسائل اصلی این است که جایگاه توسعه و پیشرفت در میان آرمان‌های انقلاب اسلامی کجاست؟ آیا اول باید آمریکا نابود شود بعد ما به توسعه بپردازیم یا نه، خود توسعه یکی از ابزارهایی است که ما را در مقابل زورگویی آمریکا قوی‌تر می‌کند. یکی دیگر از آن مسائل سیاست خارجی و تأثیر آن بر اقتصاد کشور است. آیا سیاست خارجی امروز ما آن سیاست خارجی مطلوب اسلام است یا نه؟ آیا این که ما در دنیا فقط دو دوست به نام سوریه و ونزوئلا داریم و دو نیمه دوست هم به نام روسیه و چین داریم کافی است؟ و این که روابط ما با اکثر کشورهای اسلامی خوب نیست آیا امر مطلوبی است؟ مسئله دیگر این است که آیا تحمل تحریم‌ها اجتناب‌ناپذیر و ضروری است یا نه؟ همین طور نپذیرفتن عضویت در اف‌ای‌تی‌اف آیا اجتناب‌ناپذیر است یا برعکس است و پذیرفتن آن ضروری است؟ و به طور کلی آیا مردم ما باید این رنج‌ها را به خاطر هدف‌ها و آرمان‌های خود تحمل کنند یا این طور نیست و بسیاری از این رنج‌ها غیر ضروری و ناشی از عملکرد غلط ما در گذشته و حال بوده است؟ مثلاً چرا هنوز مردم ما باید تحریم‌های ناشی از گروگان‌گیری را تحمل کنند؟ یا چرا باید عوارض تسخیر سفارت عربستان و آتش زدن کنسولگری این کشور در مشهد را تحمل کنند؟ چرا باید خسارت هنگفتی به انگلستان پرداخت می‌شد بابت حمله به سفارتخانه این کشور و تخریب آن؟ باید راه طی شده ارزیابی شود و در آینده اصلاح شود. اگر گفت‌وگوها موجب اصلاح امور و عبرت از گذشته شود خوب است و الاّ اتلاف وقت خواهد بود.

کسانی که می‌توانند در چنین گفت‌وگوی ملی تسهیلگر باشند و به نوعی دیپلمات‌های داخلی برای به سرانجام رساندن برجام داخلی باشند به نظر شما چه کسانی هستند؟ آیا در دو طیف چنین افرادی داریم؟

بله، در هردو گروه چنین افرادی داریم. چند ماه پیش آقای شمخانی همین کار را کردند و از دو طرف دعوت کردند و برخی از همین مسائل مطرح شد و بسیار مفید بود. خوب است آن جلسات ادامه پیدا کند.

آیا باید از مسائلی که مناقشه و مشکل بر سر آن‌ها عمیق است آغاز کرد؟ مسائلی که این اختلافات را شدیدتر کرده یا که می‌شود پلکانی پیش رفت؟ بدون پرداختن به آن مسائل مناقشه‌برانگیز؟

عرض کردم، باید از همان مبانی فکری آغاز شود. البته همه مشکل، اختلاف فکری نیست، بخش مهم آن رقابت در کسب قدرت است و تا حدودی هم طبیعی است. کسانی اگر قدرت را برای خدمت بخواهند اشکالی ندارد.

/دیارمیرزا

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا