خون شهروندانی که قاتلان نامرئی و خاموش، مسبب نابودیشان هستند بر گردن کیست؟! تهران و جولان آدمکشهایی که دادگاهی برای مهار آنها تشکیل نمیشود
بی شک حفاظت و صیانت از مردم، تنها مربوط به دوران جنگِ سخت و نظامی با دشمنان خارجی نیست چراکه مرگهای خاموش نیز سالانه هزاران نفر را به نابودی میکشد که همین آلودگی هوا مصداق بارزی از این معضلات آدمکش است.
سامان صابریان : قرآن پیروان خود را برای زیستن در محیطی پاک و مطمئن به حفظ بهداشت فردی و اجتماعی فرامیخواند. خداوند پس از بعثت پیامبر(ص) به او میآموزد که «وَ ثِیابَکَ فَطَهِّرْ، جامه خود را پاکیزه ساز». (مدثر: ۴) نگارنده مطلب را با این نکات اسلامی آغاز کرد تا به مسئولان، اهمیت سلامت و پاکیزگیِ جامعه را گوشزد کند؛ پاکیزگی که تنها به ظاهر شهر و جامعه منتهی نمیشود بلکه پاکیزگی آب و هوا نیز از موئلفههای یک جامعه مطهر است.
سالهاست درباره آلودگی آب پایتخت به نیترات، شائباتی مطرح و بارها نیز تکذیب شد که در این مطلب قصد پرداختن به آن را نداریم اما نکته اصلی که قرار است به آن بپردازیم، بحران آلودگی هوای پایتخت ایران است؛ بله تهران، شهری که جمعیت فراوانی از ایرانیان را در خود جا دادهاست و این روزها جان میلیونها ایرانی را هوای آلوده و خطرناک آن تهدید میکند ولی گویی این مسئله برای مدیران شهری و مسئولان، اهمیتی ندارد.
این در حالی است که در یکی ازجلسات پدافندغیرعامل با توجه به ارزش مردم و بهاستناد ماده ۸ اساسنامه سازمان پدافند غیرعامل مصوّب فرمانده کل قوا،اعضا نظام عملیاتی پدافندِ مردم محور (صیانت و حفاظت از مردم در شرایط اضطراری بحران ناشی از تهدید و جنگ)، موضوع مادّه ۹ اساسنامه پیشنهادی آن سازمان را بررسی و بهشرح زیر تصویب شد و در بخشی از آن آمد:«مردم هر کشوری با ارزشترین سرمایه و اصلیترین مولّفه اقتدار هر کشوری محسوب میشوند که صیانت و حفاظت از جان و مال آنها از اصول اولیه و اهداف اصلی نظام پدافند غیرعامل است. یکی از راهبردهای اساسی دشمنان تاثیرگذاری بر مردم در جهت کاهش تابآوری است تا با تقابل مردم در برابر حکومت، موجب کاهش قدرت ملی و واگرایی ملت و دولت شوند لذا صیانت از مردم، اداره آن ها و خدماترسانی مناسب در شرایط اضطراری، امری اجتناب ناپذیر جهت حفظ و ارتقاء پایداری ملی خواهد بود».
بی شک حفاظت و صیانت از مردم، تنها مربوط به دوران جنگِ سخت و نظامی با دشمنان خارجی نیست چراکه مرگهای خاموش نیز سالانه هزاران نفر را به نابودی میکشد که همین آلودگی هوا مصداق بارزی از این معضلات آدمکش است. در همین حال علیرضا رئیسی، معاون وزیر بهداشت، چندی پیش در آماری گفته بود: «آلودگی هوا سالانه بر بیش از ۳۳ هزار مرگ در کشور تاثیر میگذارد». وی اظهار کرد: «آلودگی هوا در کلانشهرها وارد ریه و بافت بدن افراد میشود و عوارض زیادی به وجود میآورد». این در حالی است که در جنگ تعداد ۱۹۶۸۳۷ تن از هوطنان ما شهید شدند و اگر این میزان را تقسیم بر ۸ سال جنگ کنیم، تعداد شهدا از میزان تلفات آلودگی هوا کمتر میشود!
این رویه را شاید بتوان به دلیل نفوذ طرفداران میلیتاریسم در میان مدیران اجرایی دانست ولی ظلم صورت گرفته در حق شهروندان بیگناهی که با سیاستهای اینچنینی به کام مرگ کشیده یا بیمار میشوند را چه کسی پاسخگوست؟! خون این طیف که قاتلان نامرئی و خاموش(آلودگیهوا، ترافیک، مدیران ناکارآمد و …) مسبب نابودیشان هستند بر گردن کیست؟!
بعد از گذشت این همه سال که آلودگیهوا و ترافیک با جان، مال و سلامت مردم بازی میکند، چرا یک دادگاه عدالت محور برگزار نمیشود تا مجرمان و آنهایی که با ترکفعل سبب ایجاد این وضعیت شدند را به صلابه بکشد؟! مگر کشتار مردم در جنگ جنایت محسوب نمیشود؟ نابودی این همه بیگناه را چه میتوان نامید؟!
نیت دفاع از کسی نیست ولی باید تفاوت برخوردها را مقایسه کرد. بزرگان، شاهد دادگاه غلامرضا نیکپی، شهردار تهران در زمان پهلوی بودند و ما نیز در مطالب تاریخی خواندیم که در دادگاه او چه گذشت؛ چگونه است که در آن دادگاه او را به دلیل چالههای خیابان، ترافیک، تخریب آلونکهای مستضعفین، خط ویژه و تمام اقداماتی که در زمان قالیباف و … چندین برابر آن صورت گرفت، به «کلاهبرداری»، «خیانت»، «قتل» و «غارتگری» متهم کردند ولی امروز امثال قالیباف را جهادی میخوانیم؟! چگونه است که دادگاه میگوید «انفجار ترافیک مردم را کلافه کرده، ناراحتیهای اعصاب و مرگ و میرها همه از سنگینی ترافیک است و شما مسؤول ترافیک بودید» و زمانی که نیکپی میگوید: «مسئولیت ترافیک با شهربانی بود و یک سال آخر با شهرداری پایتخت و قبول کردم چون قصدم خدمت به خلق بود»، رییس اما میگوید: «خدمت نبود، خلق را کُشتید! شما در ترافیک تهران، سیاست کلیتان در جهت تأمین منافع استعمار بود» ولی امروز از برخی برای همین اقدامات تقدیر میشود؟!
این وضعیت و جاندادن مردم برای آلودگی هوایی که بیشک مسئولان با سیاستهایشان در آن سهیم هستند، در قاموس حکومتی با شعایر اسلامی نمیگنجد؛ زیرا نه انسانیت و نه اسلام نگاه مثبتی به تلف کردن جان مردم برای رسیدن به برخی اهداف را ندارند.
/انطباق