سلیمانی: کار از میانجیگری گذشته است/ روسیه مخالف ورود ایران به ماجرا است قره باغ به صلح نزدیکتر شده است؟
کارشناس مسائل آسیای مرکزی و قفقاز در گفتگویی با بیان اینکه در بحران قره باغ روسیه دست برتر را دارد، اظهار داشت که مسکو مخالف ورود تهران به این قضیه است.
ابوالفضل خدائی: درگیری های قره باغ در حالی دهمین روز خود را سپری می کند که با ادامه حملات جمهوری آذربایجان به نیروهای ارمنستان، گلوله باران شهر استپاناکرت (خانکندی) مرکز قرهباغ، شدت بیشتری گرفته است. طبق آخرین گزارشات با تشدید حملات، شهروندان ارمنی ساکن این شهر در حال فرار هستند. همچنین در طی این چند روز دست کم صد نفر کشته شده اند. فرانسه، روسیه و آمریکا که به طور مشترک ریاست گروه مینسک را برعهده دارند خواستار آتشبس فوری و گفتگو بین طرفهای درگیر شده اند. در همین راستا وزارت خارجه ارمنستان روز جمعه از آمادگی این کشور برای همکاری با سازمان امنیت و همکاری اروپا با هدف برقراری آتشبس در قرهباغ خبر داد اما این موضوع سبب کاهش درگیری ها نشده است. الهام علیاف، رئیس جمهوری آذربایجان نیز ارمنستان را مقصر تشدید درگیری ها دانست و گفت این کشور خواستار صلح نیست، چرا که می خواهد مناطق اشغال شده را حفظ کند. او همچنین گفت که ایروان باید حسن نیت خود را با احترام گذاشتن به قطعنامههای بین المللی نشان دهد. علیاف همچنین اعلام کرد که نیروهای این کشور یک منطقه مسکونی در شمال شرق قرهباغ به نام «ماداگیزه» را از نیروهای ارمنستان پس گرفتهاند. با این تحولات باید دید آیا پیشرفتی در حل این بحران حاصل خواهد شد یا اوضاع به سمت وخامت می رود.دکتر افشار سلیمانی سفیر سابق ایران در باکو تحولات اخیر را بررسی کرده است که در ادامه مشروح آن را می خوانید:
در ابتدا بفرمایید چرا میانجی گری ها برای حل بحران قره باغ تا کنون بی نتیجه بوده است؟ آیا طرح ایران می تواند دو کشور را به سمت صلح نزدیک کند؟
در سالهای پیش ایران تلاشهایی برای میانجیگری بین ارمنستان و آذربایجان داشته است اما به نتیجهای نرسیده است. در سال ۱۳۷۱ زمانی که محمد یعقوب محمد اُف رئیس جمهور آذربایجان و پطروسیان رئیس جمهور ارمنستان بود رئیس جمهور وقت ایران مرحوم هاشمی رفسنجانی سران دو کشور را به ایران دعوت کرد و طی مذاکراتی بیانیه تهران منتشر شد. طبق این بیانیه قرار شد مذاکراتی صورت بگیرد و وضعیت آتشبس اعلام شود و ایران نیز در این بین نقش خود را ایفا کند. اما در ادامه نتیجه ای حاصل نشد و علت اصلی آن وجود بازیگری مهم به نام روسیه در مناقشه قره باغ بود. این روس ها هستند که در منطقه اسب دوانی می کنند و قفقاز جنوبی را حیات خلوت خود دانسته و مانند دوران شوروی خواستار از دست دادن مناطق تحت نفوذ خود نیستند. چرا که به لحاظ امنیتی نیز این مساله برای مسکو از اهمیت زیادی برخوردار است.
یعنی معتقدید که روسیه مخالف ورود ایران به این قضیه برای حل بحران است؟
زمانی که بیانیه تهران صادر شد و روسای جمهور آذربایجان و ارمنستان در حالی که در راه بازگشت به کشورشان بودند شوشا سقوط کرد و به دست ارمنستان افتاد. ارتفاعاتی که مشرف به خان کندی در قره باغ است. در پی این اتفاق رسانه های آذربایجان به شکلی این قضیه را بازتاب دادند که گویی ایران مسبب اصلی آن بوده است. حتی پس از گذشت چندین سال افکار عمومی در آذربایجان همچنان ایران را مقصر این حادثه می دانند.این در حالی است که ایران به هیچ وجه در سقوط شوشا نقشی نداشت و این روسیه بود که با کمک ارمنستان تصمیم به این اقدام گرفت تا تلاش های ایران در راستای میانجی گری ایران را زیر سوال ببرند. در سال ۱۹۹۴ که برای اولین بار معاهده آتش بس در بیشکک به امضا رسید و قرار بر این شد که گروه مینسک این مناقشه را حل و فصل نماید ایران از آن به بعد هیچگاه نقش میانجی گری را به عهده نگرفت و کشوری نیز از ایران برای میانجی گری دعوت به عمل نیاورد. ضمن اینکه باید به یاد داشته باشیم به طور کلی کار از میانجی گری گذشته است. از طرفی روس ها نیز تمایلی به میانجیگری ایران ندارند و خواستار این نیستند که تهران در قفقاز جنوبی به ایفای نقش بپردازد. روسیه تمایل دارد تمام مسائل مربوطه را به طور سه جانبه دنبال کند و کشور دیگری در آن دخیل نباشد.
با توجه به اینکه این بحران به لحاظ امنیتی از اهمیت بسزایی برای ایران برخوردار بوده سیاست ایران در مواجهه با آن باید به چه صورت باشد؟
بحران قره باغ به لحاظ امنیتی برای ایران بسیار مهم به شمار می آید؛ در روزهای اخیر حتی شاهد بودیم که طی درگیری های نظامی طرفین یک راکت به سمت روستای مرزی ایران در آذربایجان شرقی پرتاب شد. اگرچه تاکنون میانجی گری ها ثمری نداشته اما مواجهه با این بحران نیازمند یک سیاست خارجی و راهبردی قوی است.ایران برای حمایت از کشورهای مسلمان منطقه نباید به صورت سخت افزاری عمل کند چرا که این روش پاسخگو نیست و در این صورت طرف های مقابل دیگر نیز به همین روش روی می آورند. ایران حداقل به لحاظ موضعگیری میتواند در کنار جمهوری آذربایجان قرار گیرد.اگرچه در این خصوص بحث هایی هم مطرح شده و گفته میشود جمهوری آذربایجان با رژیم صهیونیستی در ارتباط بوده و یا از سوی دیگر نیز گفته می شود که ترکیه در صدد اعزام نیروهای تروریستی به مناطق درگیر جنگ است.در سال ۱۳۷۲ زمانی که پیمان دوستی متقابل با آذربایجان به امضای باکو و تهران رسید، یکی از بندهای اصلی آن بر این موضوع تاکید داشت که جمهوری اسلامی ایران تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان را محترم می داند و بر اساس این اصل باید بحران قره باغ حل و فصل شود. .با تشدید درگیری ها در این برهه نیز ضرورت ایجاب می کند که ایران به لحاظ سیاسی فعال تر از گذشته عمل کند؛ تنها دعوت طرفین به خویشتن داری و حمایت از آتش بس نمی تواند چاره ساز باشد چرا که ایران را در موضع انفعال قرار خواهد داد. ضمن اینکه شاهد موج جدیدی از هجمه ها و فرافکنی ها هستیم که ایران را به ارسال سلاح به ارمنستان متهم می کنند.
همانطور که اشاره کردید با تشدید درگیری ها بین طرفین شاهد موجی از اتهام زنی های جدید علیه ایران هستیم و وزارت خارجه نیز مکررا تکذیب کرده است؛ به نظر شما هدف از این فرافکنی ها چیست و ایران چگونه می تواند این جو تخریبی را مدیریت کند؟
جو رسانه ای آذربایجان در این روزها به گونه ای است که به طور مداوم ایران را به حمایت از ارمنستان متهم می کنند. سفرهای دیپلماتیک به آذربایجان و اعلام حمایت از این کشور می تواند به شایعات پایان دهد و توطئه ها علیه کشورمان را خنثی کند. با فروپاشی شوروی و استقلال آذربایجان، این کشور با مساحت ۸۶۶۰۰ کیلومتر توسط سازمان ملل به عنوان کشوری مستقل به رسمیت شناخته می شود؛ به گونه ای که قره باغ و نخجوان نیز جز لاینفک آن هستند. اما شرایط به گونه ای رقم خورده که ارمنستان اعاده اراضی می کند. در همین راستا شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز ۴ قطعنامه صادر کرده و از ارمنستان خواسته است که به این وضعیت پایان دهد و نیروهای خود را از آن مناطق خارج کند اما این قطعنامه ها ضمانت اجرایی نداشته اند و در آن سو قدرت های بزرگ تنها زمانی قطعنامه ها اجرا خواهند کرد که به طور کل همه چیز به نفع آنان باشد. حمایت سیاسی ایران از آذربایجان به عنوان کشوری مسلمان شیعه از اهمیت بسزایی برخوردار است. عدم اعلام مواضع ایران در خصوص بازگشت اراضی اشغال شده به آذربایجان سبب شده تا روابط تهران و باکو از آن کیفیت مطلوب خود برخوردار نباشد.
پیش بینی شما از فرجام این درگیری ها چیست؟ آیا به زودی متوقف خواهد شد یا باید شاهد شدت گرفتن تنش ها و بالاگرفتن درگیری های نظامی باشیم؟
به هر حال دیر یا زود این درگیری ها بار دیگر متوقف خواهند شد و اهمیت دیپلماسی و گفتگو بار دیگر خود را نشان خواهد داد؛ اگر چه دیپلماسی باید قبل از وقوع جنگ به کار گرفته می شد اما راه حل نهایی برای خاتمه دادن به جنگ نیز از راه دیپلماسی می گذرد. اگر در روزهای آتی آذربایجان بتواند بخشی از مناطق اشغال شده خود را باز پس گیرد در مذاکره می تواند حق و حقوق از دست رفته خود را زنده کند. در غیر این صورت بعید است پیشرفتی در حل این بحران صورت گیرد؛ چرا که گروه مینسک نیز در طول این بحران قادر نبوده گام مثبتی بردارد. در این بین استدلالات تاریخی ارمنستان نیز نمی تواند قابل استناد باشد چرا که تاریخ با تحولات مختلفی روبرو بوده و مرجع اصلی سازمان ملل است. حتی در دوران اتحاد جماهیر شوروی نیز جمهوری خود مختار قره باغ مانند نخجوان در ترکیب جمهوری آذربایجان بوده است. با پیوستگی ارضی در آن برهه امکان حل مشکل وجود داشت اما اکثریت این مناطق ارمنی نشین شدند و استالین در این راستا بحران آفرینی کرد تا در آینده تنش ها پابرجا بماند. به طور کلی می توان پیش بینی کرد که در روزها و یا هفته های آینده روسیه به این درگیری ها خاتمه دهد؛ در آن سو آمریکا نیز در مسائل روسیه دخالت نخواهد کرد همانگونه که در موضوع اوکراین و دیگر موارد عمل کرد. از همین رو می توان دریافت که از هر لحاظ روسیه دست برتر را در این ماجرا دارد.
در چند روز اخیر شاهد تحولاتی جدیدی بودیم، که طی آن ارمنستان پیشنهاد آتش بس را پذیرفت، ولی آذربایجان با آن موافقت نکرد. در این بین الهام علی اف گفته است که فقط می توانند یک هفته به ارمنستان فرصت بدهند تا نیروهایش را از خاک آذربایجان خارج کند. ایروان هم ترکیه را بیشتر مقصر می داند و خواستار عدم دخالت آن در این مناقشه شده است.
/خبرآنلاین