حسین زمان: احتمال اینکه پس از انتشار آهنگ «برادرجان» دوباره ممنوعالکار شوم، زیاد است
حسین زمان که به مدت شش ماه جهت دریافت مجوز مجدد ترانه «برادرجان» با دفتر موسیقی وزارت ارشاد تعامل داشت، در نهایت موفق به کسب آن نشد. او میگوید: پیشتر آثاری وجود داشتند که به دلیل مغایرتهای اخلاقی و فرهنگی موفق به اخذ مجوز نمیشدند، اما حال این حساسیتها وجود ندارد در عوض برخی آثار که حرفی برای گفتن دارند، سانسور میشوند.
به گزارش تدبیرشرق، با اینکه فضای فعالیت در عرصه موسیقی نسبت به گذشته و سالهای اخیر بازتر شده و با اینکه مسئولان وزارت ارشاد و دیگر بخشهای ذیربط از حساسیتهای خود نسبت به نحوه ارائه مجوزها کاستهاند، اما همچنان مشکلات و تناقضاتی در این زمینه وجود دارد. به طور معمول و در طول سال ترانههای متعددی از سوی شورای شعر و ترانه دفتر موسیقی وزارت ارشاد مجوز میگیرند که البته اغلب آنها به لحاظ محتوایی و تکنیکی؛ سطحی و بیمحتوا هستند و تنها برخی از ارزش و مفاهیم هنری برخوردارند و تعدادشان بسیار معدود است و در عوض تعدادی از آثار مجوز دریافت نمیکنند حال آنکه از بار معنایی اجتماعی و فرهنگی قوی برخوردارند. ترانه «برادرجان» سرود علیاکبر یاغیتبار با صدای حسین زمان و آهنگسازی محمدرضا چراغعلی یکی از همان آثار است که همچنان وضعیتی نامشخص دارد.
حسین زمان که حدود یک سال پیش، پس از هفده سال ممنوعالکاری در مرکز همایشهای برج میلاد به اجرای کنسرت پرداخت، آهنگ «برادرجان» را پس از کسب مجوز وزارت ارشاد در همان برنامه خواند و با تشویق و استقبال مخاطبان مواجه شد اما وقتی او برای اخذ مجدد مجوز این اثر به ارشاد مراجعه کرد به آن مجوز داده نشد و اگرچه برای شش ماه با دفتر موسیقی وزارت ارشاد تعامل داشت تا برای این اثر مجوز لازم را دریافت کند، در نهایت موفق به کسب مجوز نشد.
زمان که در این مدت به روند مجوزدهی آثار معترض بود و هرازگاهی با انتشار یادداشتهای مختلف در صفحه اینستاگرامش به این اتفاق اشاره کرده است، در نهایت قصد دارد آهنگ «برادرجان» را بدون کسب مجوز مجدد منتشر کند. خودش میگوید: به نظرم مسئولان ارشاد و اعضای شورای شعر و ترانه از محلی دیگر تحت فشار بودهاند؛ کما اینکه آن 17 سال ممنوعالکاری من نیز به دلیل فشارهای بیرونی بوده و شاید بسیاری از مسئولان ارشاد در آن مقطع و در دورههای مختلف تمایل داشتند که این ممنوعیت برداشته شود، اما خب زورشان نمیرسید. در همین راستا یکی از اعضای شورای شعر که در جلسه حضور داشته و با او تماس گرفتهام و نمیخواهم از او نام ببرم به من گفت آقای زمان، اکثریت اعضای شورای شعر نگران شما بودند و به دلیل همان نگرانی اثرتان را تایید نکردهاند! و بیش از این نیز توضیحی ندادند.
شما سال گذشته پس از 17 سال دوری از عرصه موسیقی، به اجرای کنسرت پرداختید. این اتفاق برای شما چه بازخوردهایی داشت؟
آن کنسرت برایم اتفاقی هیجانانگیز و خوشحالکننده بود. برای 17 سال نتوانسته بودم از نزدیک با مردم ارتباط برقرار کنم و برایشان اجرا داشته باشم و پس از سالها این اتفاق افتاد. خوشبختانه آن کنسرت با وجود همه مشکلاتی که سر راهم قرار داشت، خوب برگزار شد. برای برگزاری کنسرت آنطور که باید حامی مالی نداشتم، البته دوستانی بودند که آمدند و کمکم کردند، اما در کل شرایط بسیار سخت بود. از طرفی میخواستم پس از هفده سال کنسرتی با کیفیت برگزار کنم و قصدم این بود به واسطه آن مردم؛ موسیقی و اجرای خوبی را ببیند، به همین دلیل حدود سی نوازنده را روی صحنه بردم و گروهی بزرگ را به این کار اختصاص دادم. خیلی به دنبال اسم و آدمهای اسم و رسمدار نبودم و با اینکه آدمهای بزرگ و نوازندگان کاربلد و با سابقه و پیشکسوت در گروهم حضور داشتند، اما سعی کردم از نوازندگان جوان در کنسرتم استفاده کنم. این ریسک را کردم تا به این ترتیب این فرصت را به آنها بدهم که خودشان را نشان دهند. در مجموع کنسرت خوبی بود و من از آن راضی بودم و اغلب آنهایی که به دیدن اجرا نشستند نیز آن را دوست داشتند. البته که کارم بینقص نبوده است.
یکی از آثار خوبتان در کنسرت، آهنگ «برادرجان» بود که مورد استقبال هواداران و مخاطبانتان قرار گرفت. آنگونه که خودتان گفتهاید این اثر برای اجرا از دفتر موسیقی وزارت ارشاد مجوز دریافت کرده بود. دلیل اینکه گفته شده باید برای پخش مجوز مجدد بگیرد، چیست؟
کنسرت من مردادماه سال 1398 برگزار شد و در آن برنامه، آهنگ «برادرجان» که مجوز گرفته بود نیز اجرا شد. پس از آن تصمیم گرفتم چند اثر اجرا شده در کنسرت که هنوز منتشر نشده بودند را انتشار دهم. یکی از آثاری که بسیار دوستش دارم و قصد انتشارش را داشتم ترانه «برادرجان» بود. زیرا هم مردم دوستش داشتند و هم از لحاظ محتوایی به من قرابت و نزدیکی بیشتری داشت. در شرایط موجود به ندرت ترانهای را میتوان یافت که بهطور صدرصد خواستههای مرا برآورده کند؛ زیرا به هر حال مشکلات زیادی در این زمینه وجود دارد. مثلا اینکه بهطور کلی قیچی سانسور (بخصوص به لحاظ کلامی) متوجه آثار خاص و مدنظر ماست و این مسائل شرایط کار را برایمان دشوار میکند. البته نمیخواهم بگویم در حال حاضر سانسور خیلی جدی وجود دارد، اتفاقا میخواهم بگویم الان آثاری که به لحاظ محتوایی و کلامی عمدتا حرفی برای گفتن ندارند و پیامی به مخاطبان نمیدهند به راحتی مجوز میگیرند.
در رابطه با ترانه و آهنگ «برادرجان» نیز نکته عجیب ماجرا همین است.
همینطور است. پیشتر آثاری وجود داشتند که به دلیل مغایرتهای اخلاقی و فرهنگی موفق به اخذ مجوز نمیشدند، اما حال این حساسیتها وجود ندارد و چنین آثاری به راحتی مجوز میگیرند. خودتان توجه کنید که چه کارهایی در بازار موسیقی امروز ما عرضه میشود طوری که گاه آدم شرم میکند آنها را در کنارخانواده گوش کند. به هر حال «برادرجان» از آن دسته آثاری است که بسیار دوستش میدارم.
یکی از ویژگیهای آهنگ «برادرجان» ترانه آن است. شاید اغراق نباشد اگر کلام این اثر را یکی از بهترین ترانههای علیاکبر یاغیتبار بدانیم و نکته مهمتر اینکه این اثر با توجه به شرایط فعلی جامعه سروده شده است.
بله همینطور است. من مایل بودم با ایشان همکاری کنم زیرا ما تعدادی ترانهسرا داریم که بسیار کاربلد و ارزشمند هستند، اما به دلایلی گوشهنشین شدهاند و خیلی رغبت نمیکنند در این فضا و در این مارکت خودشان را نشان دهند. من چند سال پیش با اصرار از آقای یاغیتبار خواستم وارد حوزه ترانه شود، زیرا با وجود آنکه با تعدادی از هنرمندان همکاری کرده بود، خیلی به فعالیت در این حوزه رغبتی نداشت. یکی از دلایل من برای چنین همکاریهایی این است که با افراد همفکر و همعقیده، دست به دست هم دهیم، بلکه باری از دوش هنر موسیقی این مملکت برداریم.
و در ادامه برای دریافت مجدد مجوز ترانه «برادرجان» اقدام کردید؟
بله. اقدام کردم و پس از این اتفاق نتیجه کار را به هفته بعد و ده روز بعد دوهفته بعد موکول کردند. اگر وارد سامانه وزارت شوید خواهید دید که درباره وضعیت اثر نوشته شده «در مرحله تطبیق شعر» و شش ماه و نیم است اوضاع همین است. به مسئولان مربوطه گفتم این تطبیق شعر چه صیغهای است و اگر قرار است اقدامی صورت گیرد درنهایت باید طی چند روز یا یک هفته یا ده روز نتیجه آن مشخص شود و من شش ماه و نیم است با شما تماس میگیرم! حال شما حساب کنید از این زمان شش و ماه و نیمه، چهار ماهش را هر روز، روزی سه بار با دفتر موسیقی تماس گرفتهام و حتی میتوانید در اینباره سوال کنید. اتفاقا عمدا این کار را کردم که تصور نکنند من کنار نشستهام و منتظرم اتفاقی بیفتد. وضعیت به آنجا رسید که تلفنم را شناخته بودند و گاه پاسخم را نمیداند.
در آخر پاسخ مسئولان دفتر موسیقی و اعضای شورای شعر و ترانه به شما چه بود؟
در نهایت پس از همه آن پیگیری چند روز پیش با بخش مربوطه تماس گرفتم. یکی از مسئولان شورای شعر و ترانه به من گفت متاسفانه ترانه «برادرجان» تایید نشده است! به آنها گفتم لطفا این عدم تایید را در سامانه صدور مجوز شعر و ترانه وزارت ارشاد اعلام کنید، زیرا من رسما و قانونا پیگیری کردهام و درخواستم را در سامانه مربوطه قید کردهام، لذا شما نیز قانونی پاسخم را بدهید و در سامانه بنویسید تایید نشد و حتی دلیلش را هم نگویید؛ هرچند هیچ وقت دلیل چنین اتفاقاتی را نمیگویید.
گفته میشود دلیل عدم صدور مجوز ناشی از تشابه اسمی و محتوایی آن با ترانه آهنگ «برادرجان» داریوش اقبالی است. به نظرتان این فرضیه درست است؟
خیر به هیچ وجه.
چه شد که چنین نظریهای مطرح شد؟
چندی قبل خبرنگار یکی از روزنامهها با من مصاحبهای داشت. در آن مصاحبه آن خبرنگار عزیز یکی دوبار دلیل عدم صدور مجوز را هم اسم بودن آن با ترانه «برادرجان» داریوش دانست که من پاسخ منفی دادم و آن را نفی کردم و گفتم خیر دلیلش این نیست. این دو اثر حتی به لحاظ محتوایی خیلی با یکدیگر تفاوت دارند. اتفاقا شاید ترانه «برادرجان» سروده علیاکبر یاغیتبار که من آن را خواندهام نسبت به اثر داریوش خیلی اجتماعیتر باشد. من به آن دوست خبرنگار دو، سه بار گفتم که دلیل عدم ارائه مجوز به اثر چنین تشابهی نیست، اما نمیدانم چرا آن را تیتر کردند! از قول من نوشته بودند به دلیل هم اسم بودن و محتوای اعتراضی و اجتماعی این دو ترانه، اثرم مجوز نگرفته است! البته من درباره محتوای اعتراضی و اجتماعی اثر صحبت کرده بودم و گفته بودم شاید به این دلیل مجوز ندادهاند اما درباره تشابه این دو اثر حرفی نزدم.
اینکه اغلب آثار شما محتوایی اجتماعی دارند اتفاق جدیدی نیست.
بله. و موضوع عجیب برایم این است که ترانه «برادرجان» یک بار مجوز گرفته است. حتی شماره مجوز آن نیز موجود است.
آقای محمد اللهیاری همواره حامی آثار با محتوا و فاخر بوده و هست و در اغلب جلسات شورای شعر و ترانه حضور مییابد.
اگر از من بپرسید و بخواهم صادقانه پاسخ دهم، میگویم، به نظر من مدیرکل دفتر موسیقی وزارت ارشاد و حتی اعضای شورای شعر تمایل نداشتند اثر را رد کنند و شاید طی آن شش ماه و نیمی که دربارهاش توضیح دادم، بیشتر به دنبال این موضوع بودند که مسئله را حل کنند. این گفته خودشان است.
با این تفاسیر مشکل کجاست؟
به نظرم مسئولان ارشاد و اعضای شورا از محلی دیگر تحت فشار بودهاند. کما اینکه آن 17 سال ممنوعالکاری من هم به دلیل فشارهای بیرونی بوده و شاید خیلی از مسئولان ارشاد در آن مقطع و در دورههای مختلف تمایل داشتهاند این ممنوعیت برداشته شود، اما خب زورشان نمیرسید. در همین راستا یکی از اعضای شورای شعر که در جلسه حضور داشته و با او تماس گرفتهام و نمیخواهم از او نام ببرم، به من گفت آقای زمان اکثریت اعضای شورای شعر نگران شما بودند و به دلیل همان نگرانی اثرتان را تایید نکردهاند و بیش از این نیز توضیحی ندادند. پشت این حرف موارد بسیاری وجود دارد و معنای آن مشخص است.
گفته بودید در صورت عدم ارائه مجوز، آهنگ «برادرجان» را منتشر خواهید کرد. با توجه به اعتراضاتی که نسبت به این موضوع داشتهاید، نگران نیستید که بازهم ممنوعالکار شوید؟
خیلی سخت که پس از انتشار آهنگ «برادرجان» مجددا ممنوعالکار شوم که البته احتمالش بسیار زیاد است. اما موارد دیگری نیز وجود دارد. من به این عرصه نیامده ام که فقط بخوانم. من هیچگاه عطش شهرت نداشتهام که اگر غیر از این بود کار به آنجا نمیرسید که نگذراند 17 سال کار کنم. من به یک رسالت هنری پایبندم و اعتقاد دارم و به نظرم اگر قرار است خودم نباشم و کسی باشم که دیگران میخواهند و نتوانم پیامم را از طریق آثار هنریام به گوش مردم برسانم، اتفاق خوبی نیفتاده است و معنی چنین روندی را نمیفهمم. ما چنین خوانندگانی بسیار داریم، کسانی که میخوانند تا فقط خوانده باشند و پول درآورند که البته نوش جانشان، زیرا به هرحال عدهای از این راه زندگی میکنند. اما برای این عده هنر خیلی اهمیت ندارد و ارزشهای هنر مدنظرشان نیست و اتفاقا استقبال خوبی از آنها میشود. من ادعایی ندارم و همین الان هم خیلی راضی هستم از اینکه پس از هفده سال عدم حضور و فعالیت، بالاخره یک شب در تهران کنسرت برگزار کردهام و مردم آمدهاند و سالنم پر شده است. بیش از این نیز انتظار ندارم. من به دنبال فالوورهای میلیونی نیستم و هنوز که هنوز علیرغم پیشنهادات بسیار دوستان مبنی بر خرید فالوور چنین کارهایی نکردهام. یعنی چه بیا و فالوور بخر؟! مگه طرفدار هم خریدنی است!؟ به نظرم اگر بخواهیم جلوی حرف زدن همه را بگیریم و به نویسنده و شاعر بگوییم اینها را ننویس و به خواننده بگوییم اینها را نخوان و به مردم بگوییم به این موضوعات و موارد اعتراض نکنید، اتفاقات سازنده و مثمر ثمر رخ نخواهد داد. من در فعالیتهای هنریام نمیخواهم اینگونه باشم و برایم لذتبخش نخواهد بود. بله آثار عاشقانه هم میخوانم، زیرا عشق نیز یکی از مقولههای زندگی ماست. سعی میکنم در آثار عاشقانهام عشق را با قداست و ارزشهای خودش بیان کنم و نشان دهم، اما گاه کارهای اعتراضی و اجتماعی نیز میخوانم. من زمانی که فقر را میبینم دلم به درد میآید و دیدن بچهای که تا کمر در سطل زباله خم شده، اعصابم را به هم میریزد. دیدن چنین صحنههایی دردآور است و نمیتوانم درباره آنها چیزی نگویم و اعتراض نکنم.
در نهایت قصد دارید آهنگ «برادرجان» را بدون مجوز منتشر کنید؟
به احتمال بسیار زیاد این کار را خواهم کرد. در حال حاضر نیز با برخی دوستان مشغول تبادل نظر در اینباره هستم.
و آیا اثر یا آثاری را در دست تولید و انتشار ندارید؟
مشغول تولید چند اثر هستم. یکی از آثار جدیدم که عاشقانه است و به تازگی منتشر شده و مجوز داشته «بی تو» نام دارد که تنظیم و آهنگسازی آن به عهده آقای انوشیروان تقوی بوده است. اثری دیگری دارم که عاشقانه و عرفانی است و با ترانهای از علیاکبر یاغیتبار، طی همکاری با انوشیراون تقوی در دست تولید است. آهنگسازی این اثر انجام شده و پس از ضبط استودیویی ارائه خواهد شد. به طور کلی تا آنجا که توان و وسع مالیام اجازه دهد کار خواهم کرد و به تولید و ارائه آثار خواهم پرداخت.
/انتخاب