یادداشت اختصاصی- سیدمحمدعلوی//داستان از آنجایی شروع شد که صادق زیبا کلام استاد دانشگاه تهران پس از سفر چند روزه به گیلان در مصاحبه ای از تنها بودن دکتر روحانی در کارزار انتخابات 96 سخن گفت و عنوان داشت بسیاری از مقامات بالای دولت تدبیر و امید حمایت محکم یا به قول معروف کت درآورند را در این چند ماهه نکردند و به داد ایشان نرسیدند، که البته به گواه بسیاری از کسانی که اخبار سیاسی کشور را رصد و دنبال می کنند واقعیتی بود ، و ریاست محترم جمهور در مراسمی پس از حماسه 29 اردیبهشت به همین مطلب ازهان داشتند و عنوان کردند ، بودند کسانی که گیوه هایشان را ور نکشیده بودند. در قسمتی دیگر از این مصاحبه زیباکلام به نقل از صحبتهای خصوصی خود با تعدادی از نخبگان و اصلاح طلب استان گیلان ( که البته توسط تعدادی این عزیزان که نامشان برده شده بود این شکوه و گلایه تکذیب شد) از عملکرد جناب آقای دکتر نوبخت معاون محترم رئیس حمهور ، که به واقع از افتخارات گیلان و نماینده عالی این استان در دولت یازدهم می باشند، انتقاد نمودند ، حال اینکه استناد انتقادات درد دل و نقل قول خصوصی دوستانه افراد باشد ، خود قابل نقد و بی شک چنین مصاحبه هایی دردی از استان دوا نخواهد کرد.
ما که برنامه های توسعه استان را رصد و دنبال می کنیم به خوبی شاهد آن بودیم؛ اول آنکه دکتر نوبخت یکی از دولتمردانی بود که به درستی با عملکرد کاری و سخنانش از دولت تدبیر و امید حمایت کرده و کسی بوده که در 8 سال دولت قبل تاوان ماندگاری خود را در راه اعتدال داده است. اگر هم فقط بخواهیم نگاه استانی به عملکرد ایشان داشته باشیم این را هم دیده ایم که در بحث تامین منابع و تخصیص اعتبارات عمرانی و توسعه ای برای استان گیلان در کنار پیگیری های استاندار محترم ، نقش جناب دکتر نوبخت بی بدیل و غیر قابل انکار است. به عنوان مثال تخصیص 110 درصدی (10 درصد مازاد به دلیل تعدیل قیمت ها) در این چهار سال و تکمیل پروژه های تسطیح اراضی کشاورزی ، خرید تضمینی برگ سبز چای و اعتبار نوسازی باغات چای ، تکمیل آزاد راه ، در شرف افتتاح شدن خط ریلی شمال ، تکمیل بندرگاه کاسپین و … همه از تحولاتی بود که بدون حمایت این عزیز به همین راحتی ها میسور نبود. بنابر این عملکرد ایشان به راحتی قابل دفاع بود و هست ، و نیازی به کوبیدن منتقدان نبود و نیست . شاید در بعضی انتصابات استان بعضاً منقدین درست یا به اشتباه به دلیل نزدیکی دکتر نوبخت به مقامات کشور هر تصمیمی را از چشم ایشان می دیدند ، که این موضوع هم ، با توجه به مشغله ها و مسئولیت ها و پیگیری های کلان ملی ایشان ، نمی تواند قابل پذیرش باشد.
ماجرا از اینجا تلخ شد که در پاسخ اظهارات استاد شناخته شده ای که در مسائل مختلف به سبک و سیاق خود و گاهاً جنجالی اظهار نظر می کند. چرا باید کسانی به اسم دفاع با ظاهری اصلاح طلب یا اعتدال گرا و قانونگرا به یکباره این استاد را در تیربار بدترین توهینها و تخریبها و فشارها قرار دهند تا بالاجبار وادار به عذرخواهی از گیلانیان شود. پس فرق یک اعتدالگر با یک تندرو که هیچ نظر مخالفی را بر نمی تابد چیست؟ البته بودند کسانی با ارائه یادداشت و با نقد منطقی و محترم سخنان زیبا کلام به درستی و با واقعیتها از عملکردها دفاع کرده اند . ولی گلایه از چند تن از اساتید عزیز سرشناس استان است، که با القابی چون جرجیس پیغمبر ، نازیباکلام ، بوی تمرد از قانون ، وحدت شکن و …. ایشان راخطاب کردند. آیا اینگونه حملات به کسی که طبق حقوق شهروندی اظهار نظری نموده ،صحیح می باشد؟ در جایی هم به صورت شدیدتر یکی از مدیران تحصیل کرده و ارشد استان با ادبیاتی که زیبنده یک قهرمان نیست در مصاحبه اش ، زیبا کلام را با عنوان فرصت طلب بسیار کوچک خطاب می کند که به دلیل لوده بودن باید مراقت سخنانش باشد ، چون گیلان استانی فرهنگی است!!! و برای توجیه کوچک شمردن این معلم دانشگاه(که البته هیچ گاه ادعای بزرگی نکرده) ، به عنوان جهانی اش در یکی از فدراسیون های رزمی اشاره کردند. ختم و پایان این خط و نشان کشیدن ها البته تا به امروز ، مربوط می شود پهلوان پیشکسوت سنگین وزن کشتی ، که در حمایت از نوبخت ، پاسخ زیبا کلام را به تشک کشتی حواله داده است . حال بعنوان یک گیلانی از این به اصطلاح حامیان یک سوال دارم؟ آیا واقعاً راه دفاع از دکتر نوبخت اینگونه باید باشد؟ آیا ایشان شایسته دفاع آبرومندانه تری نبودند؟ من که اعتقادم آن است که نوبخت آنقدر بزرگ است که نیاز به حمایت نداشته و ندارد و این اختلاف نظرها هیچ خللی در ادامه خدمات ایشان در دولت دوازدهم ندارد و بی شک ایشان باز هم یکی از کلیدی ترین مدیران ارشد دولت خواهند بود . ولی از قدیم گفتند دفاع بد کردن از هر حمله بدتر است و اگر دفاع بلد نیستیم با سکوتمان کمک کنیم .کاری نکنیم که دوستی ما بعنوان دوستی خاله خرسه تلقی شود.