یادداشت

قهرمانی اینگونه هم بود

آرمان پورقربانی قهرمانی

یادداشت – آرمان پورقربانی// در میان خبرهای ریز و درشت سیاسی خرداد، خبر درگذشت ناگهانی روح الله قهرمانی چابک، استاندار دولت احمدی نژاد در استان گیلان بسیاری را بهت زده کرد. در ساعتهای اولیه انتشار خبر، بسیاری گمان می کردند شاید شایعه یا خبرسازی باشد; اما با مسجل شدن درگذشت او انبوهی یادداشت و دلگویه، رسانه ها و فضای مجازی را در بر گرفت و از آنجایی که گاها ما مردمان افراط و تفریطیم، باز هم در این ورطه گرفتار آمدیم. در آن روزها می شد متحیر ماند از رفتار بسیاری که تا دیروز با نشر خبر حتی احتمال شهردار شدن قهرمانی در مرکز استان نیز چنان برآشفته شده بودند که بلافاصله عملیات تخریب وی را آغاز نموده بودند، اما حالا چنان مویه می کردند که گویی قهرمانی چون برادری عزیز برایشان بود!

اما درگذشت استاندار دولت مهرورزان در استان گیلان، بستری فراهم آورد تا تعدادی از مزوران بادی به هر جهت، فضا را برای عقده گشایی فراهم دیده و به تحریک دیگران نشسته و با سو استفاده از احساسات آنان و ذهنیت سازی برای ایشان، مکنونات بد خواهانه قلبی شان را از زبان دیگری منتشر نمایند.

به هر روی روح الله قهرمانی چابک استاندار محبوبی بود. او مدیری بود که در دولت سازندگی پرورش یافته و در دولت اصلاحات رشد کرده بود. حشر و نشرش با اصلاح طلبان بود و حتی در دولت احمدی نژاد هم او را اصلاح طلب می دانستند و شاید پافشاری برخی از نمایندگان و فعالان سیاسی نزدیک به دولت وقت، برای تغییر وی نیز همین اتهام بود.

با این وجود نباید فراموش کرد که قهرمانی پست استانداری در دولتی که با آرمانهای او فاصله ها داشت را می پذیرد و به جریانی که بعدها به جریان انحراف مشهور شد نزدیکی معناداری پیدا می کند. ارتباط وی با اسفندیار رحیم مشایی چنان محکم بود که در پیام تسلیتش به مناسبت درگذشت این یار نه چندان دیرینه او را ((روح الله مرحوم ما)) می خواند و در قسمتی از این پیام می آورد: ((صفای باطن، از ایشان در مکتب استاد جاودان مردم مداری و گل همیشه بهار بوستان خدمتگزاری و صالح منتخب مردم و حضرت پروردگاری ، جناب آقای دکتر احمدی نژاد، نیرویی کارآمد چنان ساخت که روح مردم داری ، ساده زیستی ، حساسیت و احساس مسئولیت درگشودن گره ها و رفع مشکلات ، از وی نامی در زمره زندگان به یادگار گذاشت!)) و به این ترتیب رسما او را پرورش یافته مکتب احمدی نژاد می خواند. شاید رد صلاحیت او برای کاندیداتوری انتخابات مجلس دهم از حوزه رودسر با وجود تمام شایستگی های لازم نیز به دلیل نزدیکی به همین جریان بوده باشد. خلاصه آنکه در ارتباط با رفتار و عمل مهندس قهرمانی و تفاوتش با تفکر و اندیشه واقعی او، خاطرات فراوانی از دوستانش نقل شده که باز تعریفش را باید به خود آنان سپرد.

اما در مقوله بعدی شاید قهرمانی در طول ریاستش بر استان، اقوام و همشهریانش را برای جایگاههای مدیریتی تعرفه و نصب نکرده باشد که البته این خود نیاز به بررسی بیشتر دارد، اما به همفکران و هم اندیشانش، همانها که در کنارشان پرورش یافته و رشد کرده بود در عین شایستگیشان پشت کرده و از افرادی در استان استفاده شد که بعضا از توان لازم برخوردار نبودند، چرا که نقل است رییس جمهور وقت قبل از امضای حکم وی به او توصیه کرده بود که راضی نیست مدیری که قبولش ندارد را بر مسند بنشاند.این توصیه شامل پستهای غیر سیاسی و تخصصی هم می شد!!

با همه اینها باید برای قهرمانی احترام قائل بود. هنگامی که در مراسم یادبود مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در صف اول عزاداران رویت شد بر لب خیلی ها تلخندی خشکید. چرا که قهرمانی استاندار دولتی بود که رییسش نیز اگر چه در همان دوران سازندگی رشد یافته بود اما از نسبت دادن هیچ توهین و تهمتی به آیت الله دریغ نورزیده بود. با این حال دوستداران هاشمی که دلشان از آن سالها خون بود او را دیدند، به استقبالش رفتند و دم فرو بستند; زیرا به او احترام می گذاشتند. لذا باید گفت با وجود تمام خدماتی که مرحوم قهرمانی در استان داشته و همه شاستگی های مدیریتی که در عمل او نیز مشهود بوده اما از اشتباهات وی نیز نمی توان به سادگی عبور کرد و از او چنان قدیسی ساخت که با این چماق قداست عملکرد دیگران را مورد نوازش قرار داد.

حالا قهرمانی رفته، از این دنیای پر زرق و برق کم عاطفه کوچ کرده، دست کم دوستانش اجازه ندهند کسانی که حتی یکبار وی را از نزدیک ندیده بودند فرصت عقده گشایی را فراهم ببینند و با تحریک آنان چهره واقعی خود را پشت دوستان قهرمانی پنهان کنند. در این میان استاندار گیلان نیز باید توجه داشته باشد افراد کژاندیشی که امروز ممکن است حتی عناوینی تشریفاتی داشته و در اطراف ایشان حضوری فعال دارند را شناسایی کرده و به همان جایی که نبودند بفرستد تا بفهمند که همیشه نمی توان در میانه لحاف جای گرفت و هزینه ای پرداخت نکرد.

لازم است در پایان اشاره شود دست کم بخشی از رای بالای مردم استان گیلان به دکتر روحانی در انتخابات اخیر ریاست جمهوری، ناشی از عملکرد مناسب دولت تدبیر و امید و رضایتمندی نسبی مردم  از مدیران استان است. اگر چه انتقاداتی هم حتما وجود دارد که امید است در دولت دوازدهم مرتفع گردد.

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا