درجهبندی سنی فیلمها؛ اخلاق، ممیزی و خانواده
ماجرای درجهبندی سنی فیلمها برای کودکان، هفته گذشته در تلاطمهای خبری و تحلیلیای قرار گرفت که شاید اصلیترین موجش، گزاره همسانانگاری آن با ترویج اباحهگری و قبحزدایی و این قبیل واژهها بود.
خلاصه اعتراض مدعیان از این قرار است که درجه سنی، بهانهای است برای اینکه از این پس، صحنهها و موقعیتهای مفسدهبرانگیز جواز نمایش فقط برای بزرگسالان پیدا کنند و رفتهرفته بحث ممیزی فیلمها به کاهش و نقصان گراید.
این ایده ظاهرا بر این استدلال استوار است که هر پدیدهای، یا برای همه اعضای خانواده اعم از بزرگسال و کودک بهرهای مساوی دارد (که نیکو است) و یا اگر ندارد، غیراخلاقی و ناروا است. معیار این افراد در ارزیابی اخلاقی پدیدهها، بهره همسان همه بزرگسالان و خردسالان است. نمیدانم این افراد در زندگی خود در مواجهه با کودکانشان چه سبک و سیاقی پیشه کردهاند، اما بعید میدانم هر چیزی را جلوی بچهها بگویند یا نمایش دهند یا مطرح کنند.
ما و مسئولیت اخلاقی در برابر کودکان
همه ما به دلیل مسئولیت اخلاقیای که در برابر کودکانمان در وجه خانوادگی و سایر اطفال در وجه اجتماعی داریم، به سهم خود تلاش میکنیم روحیه لطیف و ذهن ساده و روان معصوم این دوستداشتنیترینهایمان را در معرض هر پدیدهای قرار ندهیم و متناسب با سن و سالی که اقتضائات شناخت و ادراک و احساس خاص خود را دارد، آنها را با دنیای پیرامونیشان آشنا کنیم و پرورش و بالندگیشان را در فضایی پرمراقبت رقم زنیم.
فیلم و سینما هم یکی از این مهمترین پدیدههای پیرامونی در عصر جدید است. دههها است که تجربه مشترک بشری در اغلب کشورهای دنیا، به این دستاورد رسیده که با اعمال درجهبندی سنی سینمایی، ذهن و روح کودکان را در معرض هر تصویر و موقعیت و دیالوگ سینمایی قرار ندهد و با مخاطب قرار دادن والدین، توصیههایی مراقبتآمیز را ابراز دارد.
سینمای کشور ما نیز عاری از این قاعده نیست. این که عدهای گمان میبرند به دلیل اعمال ممیزی دولتی به ویژه در زمینه اخلاقیات رسمی، طرح درجهبندی سنی، یا نیاز نیست و یا بهانهای برای گریز از ممیزی است، شناخت درستی از مفهوم اخلاق و تفاوت آن با مفاهیمی چون عرف ندارند. در این مجال، قصد بررسی اینکه اصولا درستی و نادرستی ممیزی در نظام سینمایی ( و شکل کلیترش در نظام فرهنگی) ما، تا چه میزان است، در میان نیست. نکته مورد نظر تأکید بر این نکته است که فیلم دارای درجهبندی سنی و فیلم فاقد درجهبندی سنی در کشور ما، اصولا هیچ تفاوتی به لحاظ اخلاقگرایی (با معیارهای ممیزی) با یکدیگر ندارند و فرقشان فقط در این است که یکی را کودکان هم میتوانند ببینند و دیگری را توصیه میشود که نبینند. همین.
مثالی از خانواده های متدین
اجازه دهید با مثال و مصداق پیش برویم. در حال حاضر در منزل بسیاری از متدینان جامعه ما، یک کتاب رساله توضیحالمسائل از مرجعی فقیه در کتابخانه یا روی طاقچه قرار دارد. این کتابها، راهنمای متشرعان درباره احکام فقهی زندگیشان است و در آنها از مسائل مختلف عبادی، ازدواج، دادوستد، طهارت، و غیره فتوا و حکم وجود دارد. اما آیا مطالعه همه این احکام برای همگان از جمله کودکان و نوجوانان ما صلاح است؟ مطالعه احکام مربوط به وطی حیوانات یا احکام زناشویی یا احکام دماء ثلاثه را متدینان صلاح میدانند کودکانشان مطالعه کنند؟ اجازه دهید از کتاب حلیهالمتقین مرحوم مجلسی مثال بزنیم که نزد برخی، به خاطر فصل مربوط به آداب روابط جنسی در روایات شهرت یافته است. آیا صراحت کلامی که در این کتاب درباره این مناسبات به کار رفته، اجازه به والدین میدهد که آن را در اختیار پسر یا دختر نوجوانشان قرار دهند؟ اجازه دهید از مقدسترین کتاب مسلمانان که قرآن است، مثال بزنیم. اگر کودکی هنگام مطالعه ترجمه سوره لوط یا برخی آیات که به ویژگی جسمانی زنان بهشتی اشاره دارد (مثلا آیه «و کواعب اترابا») به سوالاتی بربخورد چه باید کرد؟ این سلسله مثالها را میتوان در مصداقهای پرشمار دیگری دنبال کرد، ولی همین سه مورد که کتاب مقدس، کتاب روایی و کتاب فقهی ما هستند، نشان میدهد که تعیین محدودیت برای کودکان در دسترسی به یک متن، لزوما به معنای غیراخلاقی بودن آن متن نیست و چه بسا آن متن، از معتبرترین و مقدسترین نمونهها باشند.
چند مثال سینمایی
اجازه دهید حالا سراغ مثالهایی سینمایی برویم. اخیرا در سینمای ما اصطلاح سینمای استراتژیک استعمال میشود و منظور گویندگان از این واژه، فیلمهایی است که در راستای هدفی از مناسبات و مقاصد سیاسی نظام ساخته شدهاند. به نظر میرسد فیلمهایی مانند به وقت شام، ماجرای نیمروز، و شبی که ماه کامل شد از مصداقهای این اصطلاح باشند. در این فیلمها به شکل ناراحتکنندهای، صحنههایی مستقیم یا تداعیبخش از بریدن سر و قطع پا و انفجارهای کشنده وجود دارد که هر عقل سلیمی تماشایش را برای کودکان نادرست تشخیص خواهد داد. آیا این محدودیت، به معنای این است که این فیلمها، غیراخلاقیاند؟ این یعنی حتی فیلمهای استراتژیک نظام هم با دیدگاه منقبض ایرادگیرندگان به ماجرای درجهبندی، مروج اباحهگری و ولنگاری هستند!
مساله ممیزی و درجه بندی سنی
آقایان! ممیزی یک بحث است و درجهبندی سنی بحثی دیگر. آنهایی که قائل به بحث ممیزی در قالب کنونیاش هستند، معتقدند قوانین کشور مرزهایی را برای حوزههای اخلاقی، مدنی، و ایدئولوژیک تعیین کرده است که در فرایند ممیزی، تطبیق کالاهای فرهنگی با آن قوانین انجام میگیرد. اما در ماجرای درجهبندی، که بعد از این تطبیق صورت میگیرد، ملاحظات مربوط به سن و سال کودکان وجود دارد و این ملاحظات، برآیندی از ترکیب ایدههای روانشناسانه، جامعهشناسانه، سینمایی، تربیتی و غیره است. فیلمی مانند هیس دخترها گریه نمیکنند، که موضوع لزوم توجه والدین و متولیان را به آزارهای جنسی به کودکان مطرح میکند، نهتنها هیچ نکته غیراخلاقیای دربرندارد که اتفاقا تماشایش بر هر بزرگسال مسئول و متعهدی به این جامعه لازم مینماید. اما شاید دیدن این فیلم برای محدودهای سنی در رده کودکان خردسال چندان مناسب نباشد.
ابعاد اخلاقی درجه بندی سنی
حال اگر این فیلم همراه با درجهبندی سنی نمایش داده شود، به معنی اباحهگری و لاابالیگری اخلاقی است؟ فیلمی مانند آینههای روبهرو، که ماجرای ترنسها را بازگو میکند، اشاره به ویژگیای دارد که برخی از انسانها ناخواسته بدان دچارند. تماشای این فیلم برای آگاهیبخشی مردم و اصلاح برخی ذهنیتهای نادرست که به این مقوله دارند، بسیار مفید است. اما ممکن است دیدنش برای کودکان، تشویشهایی ذهنی همراه آورد. حال اگر این فیلم با درجهبندی سنی اکران شود، یعنی اخلاق زیر سوال رفته است؟ فیلم خانه پدری که یکی از ارزشمندترین ساختههای کارگردانش است و به اعتقاد بسیاری از سینمایینویسان و تحلیلگران سینمایی جامعه، از بهترینهای سینمای ایران در دهه اخیر است و در عین حال دارد به معضلی اجتماعی و خانوادگی اشاره میکند که اگرچه وقوعش در داستان، مربوط به چندین دهه قبل است، ولی هنوز در صفحات حوادث رسانههای همین دیار میتوان مشابههایی از آن را مطالعه کرد، سکانسی دلخراش دارد که اصلا مناسب سن کودکان نیست، و البته حدود ده سال است به خاطر همان یک سکانس، ابتدا ممنوعیتها و سپس محدودیتهایی برایش رقم خورد. حال اگر این فیلم با درجهبندی سنی نمایش داده شود، نامش ارزشزدایی است؟
از خوانندگان فهیم این مطلب پوزش میخواهم که دارم نکتههایی بسیار بدیهی را با مثال و مصداق شرح میدهم، اما متأسفانه مفاهیمی مانند ارزش و اخلاق و پرهیز از اباحه و ولنگاری و غیره، چنان آمیخته با انگیزههای غیرخودشان شده است که هر نکته بدیهیای را هم ناطبیعی جلوه میدهد و گریز و گزیری از شرح و بسطشان نیست. دوستان دلواپس البته متوجه این نکته هم باشند که ممیزی فیلم مرحلهای پیشینی است و درجهبندی سنی امری پسینی؛ و عملا نمیتوان کالایی را که قبلا دچار هرس شده است، در مرحله بعد به حالت اول درآورد!
ابعاد حقوقی درجه بندی سنی
نکته دیگر درباره درجهبندی سنی، ابعاد حقوقی آن است. چه در ایران و چه بسیار در جهان، پیش آمده که ادعا شود بچهای تحت تأثیر فیلمی، آسیبی جدی به خود وارد کرده است. سادهترینشان، کودکانی که بعد از تماشای فیلمهای ابرقهرمانی مانند سوپرمن و شزم، ملحفهای به دوش انداختهاند و به خیال اینکه میتوانند در آسمان پرواز کنند، از پنجره آپارتمان به بیرون پریدهاند و مردهاند. در همین کشور خودمان هم بوده ادعاهایی مشابه؛ مثلا پسر نوجوانی بعد از تماشای سریالی درباره یک روح که دارد اتفاقاتی را پشت سر میگذراند، خودکشی کرده تا همان اتفاقات برای روح او هم بیفتد. در این موقعیتها، گاه از طرف والدین بچههای آسیب دیده، شکایتهایی از تهیهکننده و یا مراجع سینمایی و تلویزیونی میشده و میشود. درجهبندی سنی، در واقع تمهیدی هشداربخش برای جلوگیری از این اتفاقات است و بخشی از مسئولیت ماجرا را به عهده خود والدین قرار میدهد که اجازه دادهاند بچهشان اثری را تماشا کند که از قبل توصیه شده است که مناسب سنش نیست. درست مانند هشدارهایی که روی بستهبندی برخی اقلام نوشته میشود و والدین را آگاه میکند که مثلا قطعات ریز این وسیله ممکن است توسط اطفال خردسال برداشته و بلعیده شوند و خطرناک است.
نحوه ارزیابی اعضای شورای درجهبندی سنی
نکته پایانی این مطلب، درباره نحوه ارزیابی اعضای شورای درجهبندی سنی است. در حال حاضر، رویه شورا بدین قرار است که بعد از تماشای فیلم، حاضران درباره تناسب سنی فیلم برای کودک و نوجوان، نظرهای خودشان را از زاویههای تربیتی و روانشناسانه و اجتماعی و سینمایی ابراز میکنند و اگر بحث چالشی بود، سعی در متقاعد کردن یکدیگر دارند و سپس رایگیری به عمل میآید و بر مبنای نظر اکثریت حاضران، یکی از چهار حالت فاقد درجه، ۹+، ۱۲+ و ۱۵+ به فیلم تعلق میگیرد. پیشنهاد اصلاحی من به عنوان یک منتقد فیلم که عضوی از اعضای این شورا نیز هست، آن است که اولا گزینهها به صورت فاقد درجه، بالاتر از سن کودک (مثلا ۹ سال) و بالاتر از سن نوجوان (مثلا ۱۵ سال) درآید و یک گزینه دیگر هم به این مجموعه اضافه شود و آن این است که تماشای فیلم در صورت همراهی با والدین و یادآوریهای والدانه بدون اشکال است. یکی از ایرادهایی که به نتایج شورا گرفته میشود (و به نظر من ایراد درستی هم هست) آن است که خروجی کار، یک دفعه در یک نوبت از اکران فصلی، شامل وضعیت پرتراکمی از فیلمهایی خواهد بود که اغلبشان واجد درجه بندیاند و این شمایل خوبی را تداعی نمیکند. ما اعضای شورا در هر جلسه یک فیلم میبینیم و بر اساس نظرات انتزاعی خود در آن جلسه، بسته به میزان دانش و بینش و تجربهمان، درجهای را تشخیص میدهیم، اما واقعیت بیرونی آن است که یکدفعه چهار پنج فیلم در فصل جدید اکران، روانه پرده سینماها میشوند که همگی درجه دارند. این میان والدین چه کنند؟ فقط زن و شوهری به دیدن فیلم بروند؟
به نظر نگارنده، در بین همین چند فیلم معدودی که تاکنون شورا دربارهاش نظر داده است، دست کم نیمیشان این قابلیت را دارند که در صورت همراهی با والدین و پاسخ دادن پدر و مادر به فرزند درباره برخی شبهات، نیازی به درجهبندی قطعی نخواهند داشت. مثال بارز این نکته، فیلم مسخرهباز است که اکنون با درجه ۱۲+ روانه اکران شده است. گمان من بر این است که این فیلم اصولا نکتهای ندارد که بخواهد برای بچه مثلا ۱۰ ساله نامناسب بنماید و حتی اگر هم چنین باشد، همراهی پدر و مادر با او میتواند اگر سوالی هم به ذهنش خطور کرد کمک حالش باشد. تماشای فیلم، آیینی جمعی است و بقا و تداوم حیات فیلم، در کم و کیف گفتوگویی است که تماشاگران بعد از تماشای آن، با یکدیگر دارند.
این گفتوگو، در بین اعضای یک خانواده مرکب از والدین و فرزندانشان هم رخ میدهد و در همین گفتوگوها است که بسیاری از مسائل گشایش مییابد. این ایده، از خود والدین دعوت میکند که به صورت کنشمندتر در مراقبت از طفلشان در حوزه سینما مشارکت داشته باشند و در عین حال بسته به چگونگی سبک زندگیشان که در همه جوامع (از جمله جامعه ایرانی) طیفهای متنوعی دارد، راهنماییهای متناسبی برای کودکان ابراز دارند. نتیجه این روال، آن خواهد بود که هم از تراکم فیلمهای درجهدار هم جلوگیری خواهد شد و هم توصیههای مراقبتی از اطفال با مشارکت خود والدین انجام میگیرد. بله … فیلم هایی هم قطعا هستند که حتی در صورت همراهی والدین، مناسب برای کودک نخواهد بود (مثلا فیلمهای واجد خشونتهای جنگی یا دارای موضوعات بسیار حساس اجتماعی) که قاعدتا درجهبندیهای سنی قطعی دربارهشان اعمال میشود. اتفاقا خیلی از فیلمها هستند که ممکن است در بدو امر شمایلی حساسیتبرانگیز داشته باشند، اما همراهی والد و فرزند در مواجهه با آن خیلی هم درست است؛ مثل فیلم سال دوم دانشکده من که تماشای جمعیاش توسط خانواده، میتواند زمینهساز گفتوگوهایی نتیجهبخش و سازنده هم بین والد و فرزند باشد.
صحبت درباره درجهبندی سنی فیلمها میتواند ابعاد پردامنه فراوانی داشته باشد که حضور کنشمندانه صاحبنظران را در این حیطه میطلبد. نقد و بررسی و تحلیل، اگر از زاویه انگیزههای اصلاحی صورت گیرد، ثمرات فراوان خواهد داشت و نباید از آن رویگردان بود، و البته اگر آلوده به ادبیات رقتبار جناحی و همواره منفیگو و تکمحورانه باشد و از درجهبندی سنی، تعابیر اباحهگری بیرون بکشد که دیگر تکلیف روشن است!
* منتقد سینما و عضو هیات رده بندی سنی فیلم سازمان سینمایی
مهرزاد دانش
/خبرآنلاین