امانی: عربستان ظرفیت پذیرش بازی مستقل دوحه را ندارد
امانی: عربستان ظرفیت پذیرش بازی مستقل دوحه را ندارد
قطر با درآمدهای سرشار و رسانه تاثیرگذار به اندازهای بیش از جغرافیای خود دست پیدا کرد
محمد اکبری: تنش کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس بین عربستان و قطر همچنان ادامه دارد، و علیرغم همه تلاشها برای آرام کردن فضای موجود، ظاهراً ریاض سر سازش ندارد. کارشناسان و ناظران بین المللی بر این باورند که بحران قطر، شکل یارگیریهای منطقهای و بازی آینده بازیگران را تغییر خواهد داد. اما از همه مهمتر، مواضع امریکا و رفتارهای آن کلید ماجراست و باید دید دولت ترامپ چه روشی را در پایگاه العدیده قطر در پیش خواهند داشت. در این باره با مجتبی امانی رئیس سابق دفتر حفاظت منافع ایران در قاهره و کارشناس مسائل خاورمیانه گفتگو کرده ایم که در ادامه میخوانید:
در ابتدا بفرمایید ارزیابی تان از بحران موجود چیست و چه سناریوهایی برای آن متصور هستید؟
قطعا سعودی ها بر اساس محاسبات مادی و حساب سود و زیانی که از خریدهای تسلیحاتی و روابط تجاری تسلیحاتی خود با امریکایی ها داشتند، اقدام به رهبری محاصره دیپلماتیک سیاسی و اقتصادی قطر کردند. تلاشهای منطقه ای برای حل بحران نیز شکل گرفته است. وزرات خارجه کشورمان نیز روزهای اخیر اقدامات و مشورتهای زیادی با کشورهای مختلف از اندونزی گرفته تا کشورهای اروپایی انجام داده است. همچنین امیر کویت هم اقداماتی شکل داده و سعی می کند میانجیگری بین دو طرف را انجام بدهد. اما در مجموع بعید می دانیم که موضوع قطر و برداشتن این محاصره و رفع اقدامات سعودی علیه قطر در روزهای آینده پایان بپذیرد. چون به نظر می رسد قطر ظرفیت پاسخ دادن صد درصدی به خواسته های سعودی ندارد و سعودی ها هم به دنبال این هستند که با فشار بر قطر به خواسته های خود برسند.
به نظر می رسد که خواسته های اصلی سعودی ها را باید در خواسته امریکایی ها و صهیونیست ها دید که آنها خواستار قطع هر گونه ارتباط قطر با اجزای محور مقاومت هستند. مشکل سعودی ها در منطقه پیوستگی محور مقاومت است. گرچه قطری ها در برخی اهداف سعودی در سوریه همکاری های جدی داشتند اما رفتار قطر هیچ گونه مانند رفتار سعودی نبوده است، چرا که قطری ها سعی کرده اند با تقسیم منافع خود در منطقه موجودیت خود را به عنوان کشور کوچک و ثروتمند و امپراتوری رسانه ای تاثیرگذار در منطقه حفظ کنند. بنابراین از بین سناریوهای آشتی سریع و برگشت حالت اولیه تا بدترین حالت و بروز جنگ و اشغال قطر توسط سعودی، به نظر نمی رسد که در آینده نزدیک هیچ کدام از این ها رخ دهد، بلکه احتمال بیشتری دارد حالت بین این دو شکل گیرد. گرچه پیش بینی سخت است، چون رفتار سعودی ها بر مبنای عقل و دور اندیشی نبوده و از این رو پیش بینی رفتار آنها سخت خواهد بود.
پیش بینی می شود که همین شرایط را طی هفته های آینده خواهیم داشت و در نهایت با پادرمیانی برخی کشورها که خواستار حفظ ظاهر یکپارچه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس هستند با اندکی عقب نشینی در دو طرف اوضاع به حالت شبه عادی و نه عادی بر گردد.
به نظرتان این اختلاف از چه عمقی بر خوردار است. ظاهر امر این بود که تنش با هک یک خبرگزاری دولتی و انتساب یک سخنرانی به امیر قطر شکل گرفته است. این فقط بهانه بود؟
این تنش به هرحال بر آمده از یک سخنرانی و اعلام موضع امیر قطر نبود. قطر و عربستان دارای یک سری مشکلات در منطقه بودند و در مسائل منطقه ای معمولا مواضع یکسانی نداشتند. برای سعودی ها که تصور می کنند بین شش کشور شورای همکاری رهبری آن را داشته و دارند، هر گونه نافرمانی قطر برای آنها بحران ساز است. ضمن اینکه قطر با درامدهای سرشار گازی و نفتی خود و رسانه تاثیرگذار به اندازه ای بیش از جغرافیای خود دست پیدا کرده است. انتظار سعودی ها از قطر انتظاری است که از بحرین دارند. بحرین تمام مقدرات کشور خود را در اختیار سعودی قرار داده است و در طول 5 سال اخیر هیچ گاه به عنوان کشوری مستقل موضع نداشته است و دنباله رو عربستان است. اما قطری ها نه تنها دنباله روی کامل از سعودی ها ندارند بلکه همواره سعی می کنند عکس این جریان شنا کنند که به طور مثال حمایت از حکومت اخوان المسلمین در مصر بود که موضعی کاملا مخالف عربستان داشتند.
در همین چارچوب می توانیم این موضوع را تاکید کنیم که اختلافات عربستان و قطر اختلافات ریشه ای هستند و اگر دو کشور بتوانند بر مشکلات فعلی خود فائق بیایند زخم اقداماتی که عربستان و متحدینش علیه قطر انجام دادند سالها بر پیکر روبط بین عربی و شورای همکاری باقی خواهد ماند. عربستانی ها بر اساس یک تصور غلط در حال تبدیل همسایگان خود به دشمنان هستند که این کار را از یمن شروع کردند و اکنون با قطر ادامه دادند و تکلیف خود را با ایران از سالها قبل مشخص کردند که در کلام اخیر ملک سلمان در ریاض واضح بود که دنبال نفی تاریخ 40 ساله انقلاب اسلامی هستند و سخن از این می گویند که ایران باید به قبل از انقلاب برگردد. این گونه تعامل در کشورهای منطقه در محیط کوچک خلیج فارس ممکن است در کوتاه مدت اثراتی داشته باشد ولی در دراز مدت بشدت بر قدرت و دامنه نفوذ عربستان در منطقه تاثیرات منفی بسیاری خواهد گذاشت.
به نظرتان این رفتار عربستان را می توان بر این مبنا تحلیل کرد که در حال پاک سازی داخلی است تا ائتلافی همگن علیه ایران بسیج کند؟
این کار را عربستانی ها با یمن شروع کردند، همانند شیوه ای که رژیم صهیونیستی با حزب الله لبنان شروع کرد و با حمله به غزه ادامه داد. تلاش آنها این است که بتوانند یک دستاورد منطقه ای برای خود کسب کنند و به این موضوع بعد از سفر ترامپ نیاز دارند. چرا که آنها باید با یک شاخ و شانه کشیدن در منطقه ابهتی از خود به ترامپ نشان بدهند تا به زعم آنها ترامپ به آنها اعتماد کند. اگر سعودی ها در مسئله قطر دستاورد یا دستاویز مهمی پیدا کنند تشدید فشار بر یمن و اعمال فشار از طریق امریکایی ها بر ایران خواهد بود.
به نظرتان در آینده نزدیک شاهد برخورد یا رویارویی سخت در منطقه خواهیم بود؟
نه چنین اعتقادی ندارم، چرا که سعودی ها در ارزیابی های خود در منطقه همواره دچار اشتباه بودند، نگاهی به کارنامه سعودی ها در دو دهه اخیر نشان می دهد آنها وارد هر وادی که شدند مجبور شدند آنرا با خسارت ترک کنند. نمونه آن را در سرمایه گذاری های آنها بعد از سقوط صدام می بینیم. در سوریه، لبنان و همچنان تلاشهای آنها برای اعزام تروریست به منطقه از دید مردم منطقه پنهان نیست و جایگاه خوبی برای سعودی ها در منطقه باقی نگذاشته است. من اعتقاد ندارم که حرکت سعودی ها در باره قطر به یک دستاورد مهمی برای آنها منجر شود که با ایستادن بر آن موضع بر علیه دیگر کشورها اقدام کنند.
52312