واکنش برخی چهره ها به تاکسی سواری شهردار رشت و نامه سرگشاده رابرت دنیرو بازیگر اسطوره ای سینمای جهان به حاج محمدی
طی هشتادو اندی سال بر جمال بی مثال بزرگان بسیاری نشسته ایم و اینک نیز مفتخریم که در کمال خضوع و فروتنی بر چهره ی یکی از مدیران مهم ایران زمین، شهردار مردمی کلانشهر رشت، آقای حاج محمدی، محصول کمپانی ریبن قرار گرفته و ایشان از پشت قاب دودی ریبن جهان پیرامون خود را نگریست.
طنز / کمیل فتاحی
اخیرا انتشار تصاویری از شهردار رشت، در حالی که بر صندلی جلوی تاکسی نشسته و مشغول مطالعه ی کتاب صبح بخیر مردم است، توجه رسانه های داخلی و خارجی را به خود جلب کرد.
به همین منظور افراد مختلفی به این ماجرا واکنش نشان دادند که برگزیده این نظرات تقدیم حضورتان می شود.
● مشتی ممدلی
سام علیک، داش من زمان ما اینجور چیزا نبود که بزرگون و اعیون بخوان سوار تاکسی ما فقیر بیچاره ها بشن، هرچی واس خودش حساب و کتابی داشت، قاعده و مرامی داشت.
یه ماشین زیر پامون بود که خلق الله بش میگفتن ماشین مشتی ممدلی، که البته هم بوق داشت، هم صندلی!
زمان ما اگه شوماهم با این سکنات و وجنات و سبیل لنینی و عینک صادق هدایتی صبح تا شب عین قرقی سرتاپای خیابون پهلوی دنبال شکار مسافر دربستی پرسه میزدی، باز از محالات بود وکیل و وزیری چیزی به تورتون بخوره!
آخر آخرش اگه خوش شانس بودی باس ش. تهرونی رو میدیدی که با کفش تق تقی و لباس بنفش خالخالی، دسته کلیدشو گرفته سمت خیابون عین زنگوله تکون میده و میگه دربست لاله زار … دربست …
مخلص کلام اینکه خواستم از طریق روزنومه شما به همکار تاکسی رشتی مون کمال تبریک و تهنیت و داشته باشم و بگم مشتی، آبرار رشتی، جابجا کردن شهردار، کم کاری نیس، پرچم هرچی راننده تاکسی رو بردی بالا، ای والله، دمت گرم … زت زیاد.
● یکی از اعضای شورای شهر رشت
هفته آینده شورای شهر، طرح رشتگردی با تاکسی را در دست بررسی دارد.
ما می خواهیم همه ی گردشگران برای یکبار هم که شده سوار تاکسی شده و خواندن چند برگ کتاب شعر و غزل را با عینک دودی تجربه کنند.
این طرح درآمدزایی بالایی دارد که اولین بار توسط شهردار مردمی رشت کلید خورد.
فقط تعدادی راننده مجرب لازم داریم که انشاالله از طریق مطبوعات کثیرالانتشار جذب نیرو خواهد شد.
به جز چهل درصدی که سهمیه خود کارکنان و مجموعه شورا و شهرداری است و همکارانم از الان رزرو کرده اند.
● مزدک میرزایی، گزارشگر اسبق شبکه سه
مزدک میرزایی گزارشگر ورزشی که اخیرا از ایران مهاجرت کرده است، در اولین مصاحبه خود با خبرگزاری رویترز که در پلکان هواپیمایی در خارج صورت گرفت گفت : بعد از شنیدن خبر مربوط به تاکسی سواری شهردار رشت باخودم فکر کردم به کجا داریم می ریم، این بود که فهمیدم بهتره از ایران مهاجرت کنم و بیام خارج.
وی در پاسخ به این سوال خبرنگار که آیا مهاجرت شما به توقیف برنامه عادل فردوسی پور ارتباط داشت، گفت :
این موضوعی نیست که بتوانم درباره آن پاسخ شفافی بدهم، شاید آره، شاید نه!
● راننده تاکسی حامل شهردار رشت
روز جالبی بود.
همسایه ها عکسم را در روزنامه ها دیدند و حسابی معروف شدم.
آقای شهردار فرد دست و دلبازی است.
بعد از کار به خبرنگار و فیلمبردار گفت دست تو جیبتون نکنید مهمون منید.
آن روز دستم را به گرمی فشرد و کتاب صبح بخیر مردم را با امضاء خودش بهم هدیه داد.
البته هنوز کرایه تاکسی را از امور مالی شهرداری نگرفته ام و گفتتد فعلا بودجه نداریم.
خواستم از طریق رسانه شما از ایشان خواهش کنم فاکتور مارو زودتر پرداخت کنند. با تشکر
● یکی از رانندگان آژانس سرکوچه
آقای شهردار بنده که نمی خواهم نامم فاش بشود، راننده آژانس سر کوچه هستم که بیش از سی و پنج سال سابقه شوفری دارم و در همه ی این سالها صادقانه به مسافران خدمت کرده و حتی طی این سالها دوازده بار اموال منقول و غیر منقول مسافران در تاکسی بنده جا مانده که هربار به پیوست یک شاخه گل رز عین مال به مسافران عودت داده شده و در پاره ای مواقع نیز از کرمبخشی شهروندان مژدگانی دریافت کرده ام.
مثلا در این دوازده مورد، چهار مورد آن اسناد منگوله دار بوده که روی صندلی عقب تاکسی جا مانده و بعد از پس دادن عین مال، مسافرین قدرشناس در ازای مژدگانی، منگوله ی سند را به بنده هدیه کردند که هم اینک از آیینه جلوی تاکسی بنده آویزان است.
اما چیزی که بهانه این نامه به جنابعالی شد اینکه متاسفانه همیشه توجه شما مسئولین به تاکسی زرد شهری متمرکز بوده، در حالی که اگه خودروی شخصی دو دقیقه در ایستگاه تاکسی گیر کند، تاکسی زردها چنان معرکه می گیرند که انگار خیابان ارث پدرشان هست!
اخیرا هم که سوژه برخی رسانه ها تاکسی اینترنتی اسنپ و تپسی و ماجرای اون خانوم بوده!
خواستم مراتب اعتراض خودم را بطور کاملا دموکراتیک به اطلاع جنابعالی برسانم و خواهشمندم در آینده جهت اجرای چنین ویژه برنامه هایی از آژانس سرکوچه هم استفاده کنید تا یه تبلیغی هم برای آژانس ما بشود.
اینکه یکی عین شما خوش قد و رعنا سوار آژانس سرکوچه باشد و در خیابان دور دور کند، حتما باعث ازدیاد رزق و روزی ما راننده آژانسی ها خواهد شد.
زنده باد شهردار
● مسعود فراستی، منتقد سینما
شهردار با این رویه ثابت کرد که ماهمه باهم هستیم.
استفاده از کتاب بعنوان یک ابزاری فرهنگی تاثیر سوء روی کتاب خوانها می گذارد، چهره ی خونسرد راننده هم باعث نشده همه چیز عادی بنظر برسد و لو می دهد که این فیلم اصلا درنیامده!
بطور کلی فیلم شبیه فیلم عروسی های دهه ۶۰ شده که دوماد به آرایشگاه عروس می رفت و روی تصویر ملودی گوشنوازی از شهرام شبپره قرار داشت که یکدفعه ناقوس وسط تصویر می ترکید و چهار گونی گل قرمز روی چهره دوماد پرپر می شد.
اما یک جاهایی فیلم زور میزند مدرن باشد. مخصوصا با سوالهای اپچ خبرنگار.
بنظرم فیلم باید همان فرم های تصویری دهه ۶۰ را درست کپی می کرد تا نوستالژی بیشتری به مشام مخاطب برسد.
● شنیده ها حاکیست شرکت ایتالیایی لوکساتیکا دارنده امتیاز عینک ریبن در پیام رسمی، بخاطر استفاده به جا و عزت مندانه شهردار رشت از عینک ریبن که در تصاویر منتشر شده از سفر درون شهری حاج محمدی جلوه ای از طراحی عینک دودی این شرکت را به نمایش جهانی درآورد، از وی تقدیر و تشکر کرد.
در فرازهایی از متن پیام این شرکت ایتالیایی آمده است :
طی هشتادو اندی سال بر جمال بی مثال بزرگان بسیاری نشسته ایم و اینک نیز مفتخریم که در کمال خضوع و فروتنی بر چهره ی یکی از مدیران مهم ایران زمین، شهردار مردمی کلانشهر رشت، آقای حاج محمدی، محصول کمپانی ریبن قرار گرفته و ایشان از پشت قاب دودی ریبن جهان پیرامون خود را نگریست.
لذا چون شرکت ریبن در سال ۲۰۱۹ شعار اینترنشنال خود را حساب حساب کاکا برادر انتخاب نموده، اینک حاج محمدی را بخاطر سوءاستفاده از عینک ریبن در جهت منافع و مطامع سیاسی، مشمول پرداخت جریمه نقدی دانسته، اما در عوض به جهت اثبات دوستی دیرینه و سابقه روابط دیپلماتیک میان دو کشور ایتالیا و ایران، حاج محمدی را مشمول تخفیفات تابستانی عینک ریبن نزد شعبه ونیز نبش خیابان سنتاخوزه موریوچانچو دانسته و از این بابت به خود می بالیم که بی حساب شدیم.
با کمال احترامات فائقه – لوئی تران سوس ترانیو
● جواد طوسی منتقد سینما
حاج محمدی شب قبل با استاد مسعود کیمیایی درباره جزئیات سکانس داخل تاکسی صحبت کرده، کیمیایی معتقد بود شهردار باید بعد از سوار شدن داخل تاکسی، راننده را رفیق خطاب کند و بگوید :
خسته نباشی رفیق، نبینم رو داشبورد چشات گردوغبار خستگی نشسته و دخل مرام و معرفتت خالیه …
اما خود شهردار به این سبک و سیاق علاقه ای نداشت و گفته بود نقش باید به سبک متداکتینگ باشد تا بتواند روی توده مردم تاثیر بگذارد.
حتی اصرار داشت می خواهد تحت تاثیر بازی رابرت دنیرو در فیلم راننده تاکسی ایفای نقش کند.
به همین دلیل در تمام طول کلیپ بازی ایشان مصنوعی از آب درآمده!
● اما رابرت دنیرو بازیگر اسطوره ای سینمای جهان هم پس از انتشار تصاویر تاکسی سواری شهردار رشت در توئیت خود به این ماجرا واکنش نشان داد.
دنیرو با انتشار پیام سرگشاده ای که یک نسخه آن به دفتر گیل خبر ارسال شد، از حاج محمدی بخاطر کپی برداری از کاراکتر فیلم راننده تاکسی انتقاد کرد.
وی در قسمتی از پیام خود نوشت : مستر حاج محمدی، کاش عین تراویس (قهرمان فیلم راننده تاکسی) ضد بی عدالتی و فساد موجود قیام می کردید و به جای شعر و غزل و گل و بلبل، کتاب روانشناسی توده ها به قلم گوستاو لوبون را می خواندید.
بنظرم یا باید مشاور و کارگردانی مانند مارتین کنارتان می بود، یا سراغ نقشی نمی رفتید که اینطور سوژه را به آب بدهد.
● یک سلبریتی حامی احمدی نژاد هم نوشت :
این همه بازیگران سینما مدل تبلیغاتی روغن موتور و لاستیک ماشین و روکش صندلی و آدامس و … شدند، هیچکس صداش درنیومد، حالا تا شهردار مردمی رشت با یک اقدام قشنگ و کشدار تاکسی های درون شهری و حمل و نقل عمومی رو عین یه جنتلمن با لباس شیک و کتاب به دست و عینک آفتابی تبلیغ کرد، چرا نباید از ایشون تقدیر و تشکر بشه!
اصلا چرا بعضی رسانه های شیطون این اقدام آقای شهردار رو می کوبند.
بنده خودم از دکتر احمدی نژاد میخوام سال دیگه حتما آقای حاج محمدی رو به ضیافت افطاری دعوت کنن! ایشون پتانسیل فوق العاده ای برای جذب مردم داره!
● یکی از دوستان دوران کودکی شهردار رشت :
با اجازه دولت خدمتگذار، جونُم واختتون بگه حاج ممدی ما وچه خیلی خُبِیه، چش نُخورن بعد ازین شما هِنتانید صداش هزِنید پدیده ی سال
مطلب طنز بوده و انتشار آن به معنی تایید محتوای آن نیست
/گیل خبر