حرف های بیحساب! /یونس رنجکش
تدبیرشرق/ یادش بخیر روزی و روزگاری روزنامه اطلاعاتی بود و ستون «دوکلمه حرف حساب» که زندهیاد گل آقای خودمان مینوشت و در آن دو کلمه، کُلی «حسابی» حرف می زد برای آدمهایی که قد و قواره حسابی به خود می گرفتند! اما بیحساب کارشان را می کردند و این روزها هم چقدر جای هم آن ستون خالی است و هم ستونهای مطبوعات و رسانههایی چون صابری فومنی که دیگر از حرفهای حسابی خالی شدهاند و حساب و کتابی ندارند. چون اگر بود، برخی فکر نمیکردند در هر زمان و شرایطی میبایست هر چیزی را بگویند و عمل کنند بدون آنکه فضای عمومی جامعه و شرایط مردم را ببینند مثل همان حرفهایی از جنس اسکورت گوشتهای یخزده وارداتی یا همین گفتار آموزشی آقای وزیر که در این شرایط بیحساب و کتابی و از دست در رفتن حساب و کتاب دودوتاچهارتا که گاهی حسابی بهم میزد، بیاید سخن از کمخوردن و کمپوشیدن بزند که نه دردی را دوا میکند و نه معجزهای به بار میرود مثل همان دوران معجزه هزاره سوم چون بجز برخی حرفهای دیگر که دل مردم را نسبت به تدبیرهای دولتمردان ناامید میکند و سوژه دست مخالفانشان میدهد ثمری نخواهد داشت. مثل همین واکنشهایی که این روزها در گوشه و کنار میشنویم و میبینیم.
آیا بهتر نیست آقایان از بالا تا پایین کمی حرف حسابتر بزنند و یا عمل بهتر داشته باشند تا سوژه عام و خاص نشوند. هر چند که میدانیم اقدامات و برنامههای آموزشی برای فرهنگ عمومی بویژه در حوزه «مصرف» نقش مهمی در بهرهوری صحیح از منابع کشور دارد اما از قدیم در همین فرهنگ عامه خودمان داریم که هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد.
اما باید توجه داشت در زمانی که اغلب متهم به بهرهوریهای سودجویانه از موقعیتها هستند و یا توصیهگر رفتار و گفتار و پوشش و خوردن بهتر برای مردمی با همه نداشتههایشان میباشند اما با زندگیهای لاکچری خود و خانوادشان گذران میکنند، شاید اینگونه گفتاردرمانیها گوشی برای شنیدن نداشته باشد و انتظار داریم این روزها که کشور بیش از هر زمان دیگری دل به تدبیرهای ویژه برای گذار از دورانهای سخت و پرمخاطره سپرده است، رفتارها و گفتار مدبرانهتر باشد.