سیل تمام شد، خطری جدید ایران را تهدید میکند؛ زمینلغزش
صدها روستای ایران در خطر هستند؛
در استانهای لرستان ۹۲ روستا، در گلستان بیش از ۲۰ روستا و در خراسان شمالی حدود ۵ روستا در خطر زمینلغزش هستند.
فروردین تمام شد و سیل ایران هم تمام شد، اما حالا برخی محققان و مسئولان هشدار دادهاند که باید خودمان را برای مقابله با بحرانی جدید در کشور آماده کنیم؛ زمینلغزش.
بارشهای شدید باران در ماه گذشته باعث شده که خاکها و سنگهایی که روی کوهها قرار دارند، هرلحظه آماده ریزش به سمت پایین باشند و به این دلیل که روستاهای ایران در دامنه کوهها قرار دارند، چنین اتفاقی میتواند پیامدهای ترسناکی به همراه داشته باشد. گزارشهای مختلف نشان میدهد که هم اکنون در استانهای لرستان ۹۲ روستا، در گلستان بیش از ۲۰ روستا و در خراسان شمالی حدود ۵ روستا در خطر زمینلغزش هستند.
البته در استانهای دیگر هم روستاهای زیادی در خطر هستند، اما هنوز آماری از تعداد آنها منتشر نشده است.
در رابطه با اقداماتی که اکنون میتوان برای نجات روستاها انجام داد، ریشههای وقوع چنین بحرانهایی و اقداماتی که دیگر کشورها در این رابطه انجام میدهند گفتگو بهمن اکبری ، رییس گروه زمین لغزش سازمان جنگل ها ، مراتع و آبخیز داری کشور و مهدی معتق، استاد مرکز علوم تحقیقات زمین دانشگاه لایبنیتز هانوفر آلمان را با خبرآنلاین اینجا بخوانید:
بعد از همه بحرانهایی که بعد از وقوع سیل اتفاق افتاد، پیشبینیهایی درباره وقوع زمینلغزش انجام شد، خطری که شاید صدها روستای ایران را تهدید کند. اصلا زمینلغزش یعنی چه؟
اکبری: زمینلغزش حرکتی است که منجر به حرکت خاک و سنگ در جهت شیب به علت وزنشان میشود. حالا ممکن است چنین حرکتی مناطق مسکونی را تهدید کند و یا منجر به تخریب جنگل و راه بشود.
از سویی رخداد هر زمینلغزشی میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. دلایل اصلی و ذاتی این پدیده مصالح زمینشناسی و شیب زمین هستند، هرکدام از این ۲ وجود نداشته باشند، زمینلغزشی هم رخ نمیدهد، در کنار این ۲ مورد یک نیروی خارجی هم باید وجود داشته باشد که شرایط پایداری را به هم بزند و منجر به ایجاد زمینلغزش شوند. این نیروی خارجی میتواند زلزله، بارندگی یا هر عامل بر هم زننده تعادل شیب باشد.
اما برخی فعالیتهای انسانی مثل تغییر کاربریها در نواحی حساس به زمینلغزش همچون جنگلزدایی، ایجاد جادهها و سایر شریانهای حیاتی، تبدیل جنگلها و مراتع به زمینهای کشاورزی و باغی این پدیده را به شدت تشدید میکند.
حالا ما بعد از این بارندگیهای شدید با یکی از این عوامل خارجی که منجر به وقوع پدیده زمینلغزش میشود روبهرو شدهایم، کدام مناطق در خطر هستند؟ آقای دکتر معتق شما در این رابطه تصاویر ماهوراهای منتشر کردید، آنها چه چیزی را نشان میدهند؟
معتق: تصاویر ماهوراهای امروزه میتوانند مناطقی را که تحت تاثیر زمینلغزش قرار گرفتهاند، به راحتی و به سرعت مشخص کنند. وقتی رانشزمین رخ میدهد تغییری در پوشش سطحی و توپوگرافی آن ایجاد میشود که اینها را به سرعت میتوان در تصاویر ماهوراهای مشاهده کرد و برای تحلیل بیشتر توسط متخصصین و یا حتی امداد رسانی استفاده کرد. آنالیز اولیه تصاویر ماهوارهای زمین لغزشهای زیادی را در استانهای گلستان و لرستان پس از سیلاب اخیر نشان میدهد. اینکه کدام یک از مناطق در خطر بیشتری هستند،افرادی که در سازمان جنگلها هستند با جزییات بیشتری میتوانند اعلام کنند.
اکبری: در استانهای گلستان و لرستان روستاهای زیادی تحت خظر زمینلغزش هستند. در لرستان تاکنون ۹۲ روستا تحت خطر زمینلغزش هستند. از اینها، هنوز راه دسترسی به ۶۰ روستا باز نشده و نمیتوان اطلاعات دقیقی از آن اعلام کرد.
در استان گلستان بیش از ۲۰ روستا در خطر هستند، من در این استان از ۲۳ روستا بازدید کردهام و مشکلات زیادی در آنها مشاهده شده. بعضی از مناطق برخی روستاها هماکنون تخلیه شده. در استان خراسان شمالی هم حدود ۵ روستا در خطر هستند. از سویی هنوز فرصت نشده تا وضعیت استانهایی مثل خوزستان را بررسی کنیم.
اینطور که شما میگویید صدها روستای کشور در خطر بحران زمینلغزش هستند، در این وضعیت چه کار میتوانیم انجام دهیم؟
معتق: این بحث پیچیده است، شناسایی مناطقی که در خطر زمینلغزش هستند و ایجاد سیستم های هشدار سریع یاearly warning قبل از وقوع حادثه هم امکانپذیر است و در این زمینه مطالعاتی هم در ایران انجام شده است. البته با توجه امکانات موجود و نبود سیستم کاملی از این نوع در ایران هنوز نمیتوانیم پیش بینی کنیم که در چه زمانی امکان وقوع زمینلغزش وجود دارد ، اما شناسایی اولیه مناطق خطر و به روز کردن آنها امکان پذیر است.
اما برای اقدامات بعد از شناسایی بحثهای زیادی مطرح است، اینکه کل روستا باید جابهجا شود یا به جای آن باید شیب ها را پایدارو پوشش گیاهی را احیا کرد شود. مسایلی مانند جابهجا کردن روستاها اصلا اقدام راحتی نیست.
در سال ۲۰۱۷ جهت کاهش خطر سیل در هامبورگ مقامات مسئول تصمیم گرفتند به جای اجرای برنامههای سازهای مانند بالا بردن ارتفاع دیوار حائل اطراف رودخانه و یا زدن سد بر روی رودخانه Elbe، قسمتی از فضای قبلی رودخانه را به آن برگرداندند.
اهمیت شناسایی مناطق تحت تاثیر زمینلغزش در اینجاست که میتوان اقدامات مختلفی برای تثبیت آنها انجام داد. این موضوع میتوان به ساکنین مناطقی که تحت تاثیر رانش زمین هستند کمک کند با آرامش به زندگیشان ادامه بدهند. برای مثال درمطالعه ای که من چند سال پیش در نیوزلند داشتم، متوجه شدم در آنجا به علت کمبود زمین مسطح در پاره ای از مناطق خانهها در شیبهای زمینلغزشی ساخته شده، ولی در آنجا ابتداکارهای تثبیت و پایدار سازی سازه ها و شیب ها انجام شده و در ضمن مدام به صورت ۲۴ ساعته وضعیت پایداری این شیب ها با سیستمهای ماهوارهای و نقشه برداری بررسی میشوند.البته با این حال باز هم در مواقعی خساراتی به زیرساختهای آنجا در اثر حرکت های خفیف لغزشی وارد میشود. درمورد ایران آقای اکبری میتوانند اطلاعات جامع تری راجع به تثبیت زمین لغزش خدمت شما بدهند.
*نمایی از زمین لغزش Taihape درنیوزلند و مناطق مسکونی توسعه یافته در آن. منبع: موسسه GNS science
اکبری: نه در مقیاس وسیع ولی به شکل موردی در کشورمان کارهایی در این رابطه انجام دادیم. زمینلغزش قابل تثبیت است اما هزینههایش متفاوت است. برای مثال ممکن هزینه تثبیت یک شیب ۵۰۰ میلیارد تومان باشد، هزینه تثبیت منطقه دیگری ۲میلیارد باشد. در کنار این اقدامات شیبها باید حتما پایش هم بشوند تا متوجه شویم اقداماتمان کافی بوده یا نه.
به ۲ دلیل مهم است که ما وارد بحثهای پایداری زمینلغزشی بشویم، اول اینکه روستاییها علایق خاصی به محل زندگیشان دارند. جابهجایی روستاها معمولا پیامد خوبی به همراه نداشته، معمولا بعد چند سال مردم به روستای قبلیشان برمیگردند. بحث دوم تجربیاتی است که در این مسیر به دست میآید. ما بالاخره در کشوری هستیم که پتانسیل زیادی در رخداد زمینلغزش دارد، به عنوان مثال در سال ۶۹ بعد از زلزله رودبار منجیل، بیش از ۷۰ زمینلغزش رخ داد، به همین دلیل رسیدن به این تجربیات تثبیت میتواند در چنین زمانهای بحرانی به کمک ما آمده و چاره ساز باشد.
اما ریشه وقوع چنین اتفاقاتی در ایران چیست؟ این موضوع طبیعی است یا انسانها در «زمینلغزش» نقش بیشتری داشتهاند؟
اکبری: در حال حاضر با عدد و رقم نمیشود سهم انسان را دقیقا مشخص کرد، اما تغییر کاربریها صورت گرفته در دهههای اخیر در رخ داد زمینلغزشها عامل خیلی موثری بوده است.
اما باید این را بپذیریم که بارشهای اخیر نسبت به ۵۰ سال گذشته بیشتر از متوسط نرمال بوده. اما تغییر کاربریهای غیر علمی این وضعیت را تشدید کرد. این بارندگی باعث شد دامنهها اشباع بشوند و از سویی سیلاب حاشیه شیب را شست و باعث ایجاد ناپایداری زمین شد. اینها عوامل و نیروهای بیرونی تاثیرگذار بودهاند. بارندگی اخیر بنابر اظهار نظر متخصصن دوره بازگشت سیلاب ۲۰۰ تا ۵۰۰ ساله داشته اند، این در حالی است که اصولا سازهها و جادههای ما برای بارندگیهای ۵۰۰ و یا ۲۰۰ ساله طزاحی نشده اند.
البته در کنار اینها ما دستکاریهای طبیعی زیادی انجام دادیم، آمار جنگلزدایی در استانهای شمالی زیاد است. مشاهدات من در استان گلستان نشان میدهد که اکثر زمینلغزشها در مناطقی رخ داده که جنگل به زمینکشاورزی تبدیل شده و یا در استان ایلام و لرستان بسیاری از زمینلغزشها در حواشی راهها ایجاد شده بود. اگر جنگل و پوشش گیاهی وجود داشته باشد معمولا زمینلغزشی رخ نمیدهد، حتی در بارندگی شدید امسال، در مناطقی که جنگل وجود داشت زمین لغزش اصلا گسترده نبود.
معتق: مخصوصا در مناطق شمالی کشور، این بحثهای مربوط به تغییرکاربری شیب میزان خطر زمین لغزش را به شدت افزایش داده. در همین بحث تثبیت زمینلغزش، روشهای غیرسازهای و بازگرداندن پوشش طبیعی به شیبها میتواند در تثبیت آنها به شدت کمک کند، این اقدامات باعث استحکام بیشتر خاک میشود.
و آمار در رابطه با میزان جنگلزدایی چه میگوید؟
اکبری: آمار خیلی دقیق در این رابطه وجود ندارد. اما بر اساس برآوردهای صورت گرفته، حدود یک میلیون و دویست هکتار از جنگلهای شمال کشور طی ۵ دهه گذشته تخریب شدهاند.
هر کدام از تغییراتی که در اثر سد سازی، تغییر کاربری زمین و جنگل زدایی ایجاد میشود، اثرات پیچیده اجتماعی، مدیریتی و محیط زیستی را به همراه خود دارد که مجموعه این پیچیدگی ها لزوما به کاهش خطرپذیری مردم نسبت به بلایای طبیعی منجر نخواهد شد.
ببینید بحث سیل بود به موضوع جنگلزدایی رسیدیم، الان دوباره در رابطه با بحث زمینلغزش همین اتفاق افتاد، اصلا دیگر امکان حل این موضوع وجود دارد یا دیر شده؟ آقای دکتر معتق کشوری مثل آلمان چه برنامههایی در این رابطه وجود دارد؟
معتق: هیچوقت برای انجام چنین اقداماتی دیر نمیشود، مسئله این است که ریشه این بحران باید شناسایی شود و بعد اقداماتی در این رابطه انجام شود. در آلمان برنامه احیا و محافظت ازجنگلها که حدود یک سوم مساحت آن را میپوشاند یکی از معیارهای اصلی توسعه پایداردر این کشور صنعتی است. توجه داشته باشید تمام جنگلهایی که امروز در آلمان ملاحظه میکنید همه دست کاشت هستند، دست کاشت هایی که بر اساس همان الگوی طبیعی کاشته شدهاند. برای مثال در سال ۲۰۱۷ جهت کاهش خطر سیل در هامبورگ مقامات مسئول تصمیم گرفتند به جای اجرای برنامههای سازهای مانند بالا بردن ارتفاع دیوار حائل اطراف رودخانه و یا زدن سد بر روی رودخانه Elbe، قسمتی از فضای قبلی رودخانه را به آن برگرداندند. جلوگیری از دخالتهای مخرب مهندسی و استفاده از روشهای غیر سازهای متناسب با محیط، یکی از بهترین و اقتصادی ترین روشها برای کاهش خطرپذیری در برابر پدیده هایی مانند سیل و رانش زمین هستند.
البته حرف من به این معنا نیست که دیگر از سازه استفاده نشود. ولی استفاده معقول و نه بی رویه و هیجانی و یا خدای ناکرده فرصت طلبانه. همینطورکه آقای اکبری هم گفتند، این پدیدهها در کشور ما وجود داشتند و وجود خواهند داشت، مسلما برای حل این موضوع باید برنامههایی برای افزایش پوشش گیاهی و مقابله با تغییر کاربری های مخرب اجرا شود. در مورد سیل هم شرایط همین است، باید برنامهای ایجاد کنیم که فضایی که از رودخانه گرفته شده به آن برگردد. صرف ایجاد یک سد کمکی به کاهش خطر سیلاب در حوزه پایین دست سدها نمیکند.
در سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور یکی از برنامههایی که در حال اجرا است همین بحث استقرار پوشش گیاهی برای کنترل سیلاب و فرسایش خاک در کشور است. موارد دیگر شامل جنگلکاری، قرق مراتع، کپه کاری، بانکت بندی، ساخت سد های اصلاحی کوچک و … میباشد. البته این کافی نیست چراکه بودجهها باید بیشتر از این باشد. در واقع اقدامات حفاظت از آب و خاک و منابع طبیعی انجام میشود اما نه با سرعت زیاد.
اکبری: این اقدامات موثرترین روشها هستند چراکه وقتی اجرا شوند دیگر نیاز به هزینه برای مرمت و نگهداری سالیانه آنها نیست و در همین حال ایجاد پوشش گیاهی مزایای غیرتجاری مهمی مثل تولید اکسیژن و خاکزایی دارند و در کنار اینها اگر پوشش گیاهی ایجاد شود ما فرسایش خاک را در منشاء آن از بین میبریم.
از برنامههایی حرف میزنید که به نظر اجرای آنها خیلی رویایی باشد، در حالی که ما حتی آماری از جنگلزدایی کشور نداریم. به نظر شما اصلا ما در مسیر بهبود اوضوع قرار گرفتهایم؟
اکبری: در سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور یکی از برنامههایی که در حال اجرا است همین بحث استقرار پوشش گیاهی برای کنترل سیلاب و فرسایش خاک در کشور است. موارد دیگر شامل جنگلکاری، قرق مراتع، کپه کاری، بانکت بندی، ساخت سد های اصلاحی کوچک و … میباشد. البته این کافی نیست چراکه بودجهها باید بیشتر از این باشد. در واقع اقدامات حفاظت از آب و خاک و منابع طبیعی انجام میشود اما نه با سرعت زیاد.
معتق: من بر این باور نیستم که این خرابیها از قصد انجام شده باشد، برای مثال تخریب جنگلها با یک دیدگاه اقتصادی یا توسعهای انجام میشود یا سدها هم به هدف نابودی محیط زیست ساخته نشدند بلکه ساخت آنها دیدگاهی حتما داشته. اما این دید صرفا سازهای و تخریبی بهترین انتخاب برای یک توسعه پایدار نیست و میتواند خطر پذیری جوامع رو نسبت به بلایای طبیعی و یا تغییرات مقطعی آب و هوایی به شدت افزایش بدهد. هر کدام از تغییراتی که در اثر سد سازی، تغییر کاربری زمین و جنگل زدایی ایجاد میشود، اثرات پیچیده اجتماعی، مدیریتی و محیط زیستی را به همراه خود دارد که مجموعه این پیچیدگی ها لزوما به کاهش خطرپذیری مردم نسبت به بلایای طبیعی منجر نخواهد شد. اگر در تصمیمات بعدی، چنین مسائلی در نظر گرفته شود قطعا ما روبه جلو حرکت میکنیم، در غیر اینصورت عواقب خطرناک تری در مواجه با بلایای طبیعی در انتظارمان خواهد بود.
/خبرآنلاین