از طلا بودن پشیمان گشته ایم/صاحب مقصودی
تدبیرشرق/حکایت این روزهای شورای اسلامی شهر رشت چندان غریب نیست، مردم شهر با این بده بستان ها آشنا هستند، حتی در سطح کلان ترش.
شورای پنجم کلانشهر رشت، در اتفاقی نادر به اتحادی شش نفره دست یافت، شش نفر از قوم و نژاد و حزب مختلف که حول یک محور مشترک، گرد هم جمع شدند تا اگر در بازی انتخاب ریاست شورا، قافیه را به رقیب باخته اند، این بار در بازی انتخاب شهردار پیروز میدان گردند.
اما اگر به ترکیب اقلیت و اکثریت نگاه بیاندازید، هرگز رنگ و لعاب سیاسی در آن تشطط نیافته است، چراکه دوستانی مدعی اصلاح طلب در بین اقلیت اصولگرا جا خوش کرده اند و عده ای اصولگرا هم فرصت بازی با اکثریت اصلاح طلب را از دست نداده اند.
در هر صورت اکثریت عجیب و غریب شش نفره شورای پنجم، با اهرم علی البدل!!!، یکی از بین خود را کاندید کرده اند و موفق به رساندنش تا نزدیکی های صدارت رشت شده اند. اما مثل همیشه، امت همیشه در صحنه، اعم از دوستان خارجی و دشمنان داخلی، اقدام به شخم زدن زندگی شخصی افراد نشانه دار کرده اند.
البته گاهی اوقات این اجنبی ها چیزی گیرشان نمی آید، اما اینبار، در این مورد خاص، خیلی چیزها گیرشان آمد، تا جاییکه حتی در تصمیم گیری های کلان کشوری نیز، این شخم زدن ها تاثیرگذار بود.
در نهایت وزارت کشور بعد از ۴۰ روز، صلاحیت گزینه منتخب شورای پنجم، – که بعد از سه ماه لابی گری سنگین بدست آمده بود – را تایید نکرد و اکنون تنها کمتر از سه هفته فرصت دارند تا دست به انتخاب شهردار بزنند وگرنه اتفاقی که خیلی ها در بیرون از شورا انتظارش را می کشند برای شورای پنجم به وقوع می پیوندد؛ یعنی انحلال.
اعضای شورا این بار اما منسجم تر و البته عجولانه تر بر سر میز مذاکره با گزینه های مطرح، شام خوردند و در نهایت نام شش نفر به تایید نهایی همه اعضا رسید تا به صحن بیایند و ارائه برنامه نمایند. انها حتی زمان رای گیری را نیز مشخص کرده اند.
اما کافی است، نگاهی به گزینه های منتخب شورا بیاندازید؛ به راحتی می توان حدس زد اکثریت شش نفره، انتخابش را کرده و نام ۵ نفر دیگر را به جهت جوری بار در کنار نام گزینه خود آورده است.
آنها حتی به گزینه های مطرح، پیغام داده اند که نه وقت خودشان را بگیرند و نه وقت شورا را و قبل از زمان تعیین شده انصراف خود را اعلام نمایند تا آنها زودتر به مطامع خود برسند.
در هر صورت گروه اکثریت برای اینکه اتحادشان – و البته دل نازک علی البدل – نشکند، مسیری به مانند مسیر گذشته را در پیش گرفته اند تا زودتر به نتیجه برسند. از همان مسیری که حامدجان را می خواستند شهردار کنند.
اما حال که به افکار نامیمون گروه اکثریت پی برده ایم حزنی پر سوز مشتاقان رشت و شهرداری را فرا گرفته است. گزینه مدنظر با هیچکدام از معیارهای وزارت کشور همخوانی ندارد؛ نمی دانیم با چه امیدی شورای پنجم دوباره می خواهد در اماها و اگرها، وی را به مسیر پر چالش احراز صلاحیت بفرستد.
اگرچه همگان قسم یاد می کنند که گزینه مدنظر مشکلات منتخب قبلی را ندارد اما مگر فقط زندگی خصوصی ملاک است؛ مگر شهردار نباید مدرک تحصیلی مرتبط داشته باشد، مگر شهردار کلانشهر نباید ۵ سال سابقه مدیریت اجرایی داشته باشد؟
مگر مدعی نیستیم که رشت کلانشهر است، آیا نباید کسی که در کلانشهرها به عنوان شهردار انتخاب می شود، حائز ویژگیهایی خاص در زمینههای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، تجربه مدیریتی و … باشد تا بتوان وی را به عنوان یک چهره ملی به مردم معرفی کرد، الان گزینه مدنظر گروه اکثریت، دقیقا صاحب چه ویژگی خاصی است؟ کدام کارنامه و سابقه اجرایی را در پرونده خود به ثبت رسانده است؟
در ضمن، مگر در زمان حیات دولت تدبیر و امید به سر نمی بریم، مگر اکثریت گروه شش نفره از لیست امید نیستند، پس چرا در تلاشند یک اصولگرا را شهردار رشت نمایند؟
همه اینها نشان می دهد انتخاب شهردار در کلانشهر رشت از مدار واقعی خود خارج شده و در پی لابی های سنگین شبانه در کافه ها انتخاب می شود.
ای کاش وزارت کشور لطفی به مردم رشت کند، لطف کند همان حامد جان را تایید نماید، چراکه مردم رشت از این بده بستان ها خاطره خوشی ندارند و متفق القول به جناب وزیر کشور می گویند:
” از طلا بودن پشیمان گشته ایم مرحمت فرموده ما را مس کنید ”
آری ما به همان حامد جان راضی هستیم.
حداقل شهردار منطقه بوده، حداقل جوان است، حداقل شهرداری چی هست، حداقل منتصب به اصلاحات است، حداقل فرزند شهید است، حالا معایبی هم دارد، کیست که بی عیب باشد، گل بی خار خداست، حامد جان یک دسته گل با مقداری خار بوده است اما اینطور که بویش می اید دسته گل جدید شورای پنجم، سراسر خار است و ظاهرا گلی هم بین خارها وجود ندارد.
پی نوشت: این نوشتار اختصاصی بوده و احتمالا اهل دلاش می توانند به منظور نگارنده پی ببرند.