از دروغ و اتهام زنی تا ناآگاهی و ناشیگریها!!/نیکفر؛ همیشه در آفساید!!
حجتالله جواد پور:
شاید سخنان و رفتارهای جناب نیکفر در طی مدت نمایندگی در نظر برخی، عجیبوغریب باشد؛ اما برای صاحب این قلم که از روزهای آغازین نمایندگی ایشان از منتقدان جدی وی بوده و همواره بر عدم توان و کار آیی ایشان در این جایگاه تأکید کرده، چنان عجیب و دور از انتظار نیست! چنانکه مدتی است چندان رغبتی به نوشتن درباره ایشان ندارم! اما آنچه همواره موجب اندوه و نگرانی بنده بوده و میباشد خسارتی است که به خاطر این انتخاب نادرست به مردم دو شهر لاهیجان و سیاهکل واردشده است!
باگذشت بیش از دو سال از آغاز به کار مجلس دهم شورای اسلامی، عملکرد و دیدگاههای آقای ذبیح نیکفر نمایندهی مردم لاهیجان و سیاهکل نشان داد که ایشان هیچگاه نتوانسته است در قامت و قوارهی نمایندهای دارای ویژگیهای مصرح در قانون اساسی و انتظارات و توقعات مردم ظاهر شود!
انتخاب ایشان آثار و نتایجی خسارتبار و نامطلوبی را، هم در سطح ملی و هم در استان و شهرهای لاهیجان و سیاهکل برجای گذاشته و خواهد گذاشت. تردید ندارم که جناب نیکفر با چنین عملکردی، لاهیجان و سیاهکل را حداقل بیست سال عقب انداخته است که دلایل آن را در یادداشت دیگری خواهم نوشت!
در طی این دو سال و چند ماه شاهد سخنان و رفتارهایی ضعیف و ناکارآمد و نیز عدم پاسخگویی ایشان به سؤالات و مطالبات رسانهها و مردم بودهایم که هرکدام از آنها محل بحث و تأمل است. از آن جمله در آخرین سخنان ایشان از تریبون نماز جمعه لاهیجان شاهد سخنانی از ایشان بودیم که با توجه به عملکرد گذشته ایشان باید آن را افزودن بر عمق فاجعه نامید!
جناب نیکفر که علیالقاعده باید حداقل هرماه یکبار با اصحاب رسانه و جراید سخن بگوید، طی سخنانی پیش از خطبههای نماز جمعه لاهیجان موجب شگفتی و تأسف کسانی شد که شاید پیشازاین او را باور داشتند یا به او رأی داده بودند! او با این سخنان، دروغ و غرضورزی و ناشی گری را نیز بر عملکرد ضعیف خود افزود!
همگان میدانند که در سال ۹۴ با پیگیریهای مجدانه آقای ابوذر ندیمی نماینده وقت و با همکاری مبادی ذیربط، پروژه تقاطع پل غیرهمسطح میدان گیل از طریق وزارت راه و شهرسازی به مناقصه گذاشته شد و شرکت جاسک خارج از استان گیلان برنده این مناقصه شد؛ اما از سوی دیگر آقای ابوالفضل پرستار مدیرعامل شرکت گیل پوشش سفیدرود به دلیل داشتن تخصص لازم در این زمینه و تعلقخاطر به شهر خود، در مناقصه پروژه تقاطع غیر همسطح میدان گیل لاهیجان با کمترین مبلغ پیشنهاد در این مناقصه شرکت کرد. آقای پرستار در گفتگو با پایگاه خبری تحلیلی «با مردم» میگوید: «ما با اختلاف ۱۷۸ میلیون تومان در رقابت با دو پیمانکار غیربومی نفر سوم شدیم؛ اما ازنظر بومی بودن در اولویت بودیم و کمترین مبلغ پیشنهادی برای اجرای پروژه را هم بنده پیشنهاد کرده بودم، چون از وضعیت استان باخبر بودم.»
طبق گفتههای آقای پرستار، ایشان با علم به وجود معضلاتی در مسئله معدن استان گیلان و نیز برخوردار بودن از برخی امکانات، قصد خدمت به استان خود را داشت که متأسفانه این امکان برای ایشان میسور نشد. وی شرایط و امکانات خود ازجمله دارا بودن ظرفیتهایی چون کارخانه آسفالت، معدن، کارخانه تولید شن و ماسه و بتن و ماشینآلات مرتبط و ویژگی بومی بودن و نیز آمادگی خود را برای انجام این پروژه با آقای ابوذر ندیمی نماینده وقت در میان گذاشت.
این پیمانکار پروژههای بزرگ عمرانی با توجه به سابقهاش در اجرای تقاطع غیرهمسطح بازکیاگوراب و اختلاف کم پیشنهادیاش با برنده مناقصه میگوید:«آقای ندیمی نگاه مثبتی به سمت پیمانکار بومی داشتند و با پیگیریهای ایشان جلسهای با حضور بنده در دفتر معاون وزیر راه و شهرسازی و مدیرعامل شرکت ساخت و توسعه زیربناهای حملونقل کشور برگزار کردند و در این نشست بنده با همان مبلغ پیشنهادی پیمانکار برندهشده در مناقصه، صراحتاً اعلام آمادگی کردم که کار را انجام دهم و پروژه را به سرانجام برسانم.»
مذاکراتی و پیگیریهایی صورت گرفت اما معاون رسیدگی به پیمان شرکت ساخت با تغییر پیمانکار مخالفت کرد و علیرغم تلاش و پیگیری آقای ندیمی، این جریان به نتیجه مثبت ختم نشد و پروژه به پیمانکار اول واگذار شد.
اینک برای تغییر قانونی پیمانکار دو تعریف و راهکار وجود دارد، اولین راهکار این است که پیمانکاری پیدا شود و همان شرایط قرارداد و وضع موجود را بپذیرد که این اتفاق کمی سخت و دور از ذهن به نظر میرسد. راه دوم تصمیمگیری از سوی کارفرما است که میتواند به دلیل ضعف پیمانکار و درصد پیشرفت فیزیکی، اعلام خاتمه پیمان دهد و پیمانکار را حذف کند و بار دیگر مناقصه برگزار نماید.
ابوالفضل پرستار در جلسهای با معاونت ساخت و توسعه راهها، اعلام آمادگی کرد و گفت پروژه باید مجدد به مناقصه برود؛ در صورت برگزاری مناقصه حتماً ما هم شرکت خواهیم کرد و پیشنهاد خود را ارائه خواهیم داد و چنانچه برنده مناقصه شدیم و معارضی برای پروژه وجود نداشت، تقاطع غیرهمسطح را در مهلت تعیینشده از سوی وزارت راه و شهرسازی با بهترین کیفیت تقدیم مردم خوب لاهیجان میکنیم.
حال بشنوید از جناب نیکفر که علاوه بر نشر دروغ و اکاذیب نشان داد که حتی از اصطلاحات ساده حقوقی و تجاری هم بیاطلاع است! ایشان در کمال شگفتی در جمع نمازگزاران لاهیجان مدعی شد: «در سال ۱۳۹۴ با دخالت و اصرار آقایان «مزایده»(!!؟) پروژه میدان گیل به یک پیمانکار غیربومی واگذار شد و آن را بهانهای برای سرپوش گذاشتن به ضعف و ناتوانی خودش(!!) برای دریافت بودجه قرارداد.»(!!!) وی در خصوص پروژه میدان گیل مدعی شد: «بسیاری در مورد پروژه معروف میدان گیل فضاسازی میکنند و او ناچار است موانع اصلی را بیان کند»(!!) وی مدعی شد: روزی که این پروژه باید به پیمانکار واگذار میشد باوجوداینکه پیمانکار محلی و توانمند وجود داشت، آقایانی(!؟) اصرار کردند پروژه به یک پیمانکار غیربومی واگذار شود، همان موقع نیز مسئولین وزارت راه میگفتند که این پیمانکار توان اجرای این کار را ندارد و ما هرچقدر تلاش کردیم موفق نشدیم بیشتر از این پیشبرد کار و تسریع در انجام پروژه را داشته باشیم.(!!!)
این تحریف واقعیت و دروغپراکنی و اتهام زنی ذبیحالله نیکفر به نماینده سابق، واکنشهای بسیاری را به دنبال داشت و اظهارات و آمارهای ارائهشده از سوی نیکفر، توسط مسئولین و منابع آگاه تکذیب شد. حتی دقایقی بعدازاین سخنرانی، امامجمعه شهرستان لاهیجان به این سخنان و ادعاها واکنش نشان داد.
جناب نیکفر بجای آنکه تحلیلی از دلیل رکود و تعطیلی پروژه تقاطع غیرهمسطح میدان گیل ارائه دهد، ضمن اینکه که با قصد تخریب نماینده پیشین و اتهام بستن به او، اساس قضیه پروژه را به مسیر دیگری برد، نشان داد که هنوز فرق بین مزایده و مناقصه را هم نمیداند! همچنین نمیداند که یک پروژه ملی مرتبط با یک وزارتخانه را نمیتوان بدون گذراندن فرآیند قانونی آن ازجمله برگزاری مناقصه عمومی به هیچ پیمانکاری واگذار کرد!
حال که جناب نیکفر مطالب خود را از روی نوشتههایی ظاهراً گنگ و آشفته میخواند، شایسته است مشاوران ایشان اطلاعات و اخبار درست و دقیقی و دستهبندیشده را بهصورت شمارهگذاری صفحات و سنجاق شده در اختیار ایشان بگذارند تا در یک سخنرانی ۲۴ دقیقهای دچار سراسیمگی و سردرگمی نشود!! همچنین دوستان جناب نیکفر باید به ایشان یادآور شوند که دوران بگم بگم های احمدینژادی گذشته است و مردم اینک در پی صداقت و صراحت و شجاعت در بیان حقایق هستند. دوران تخریب دیگران با روش بیان سخنان دوپهلو و همراه با کنایه و ابهام و بگم یا نگم و مانند آن گذشته است!
اما داستان فاجعهبار سخنرانی جناب نیکفر در نماز جمعه به این خطاهای ناشیانه و همراه با غرضورزی نسبت به نماینده سابق ختم نشد و ایشان با ارتکاب اشتباهات دیگری نشان داد که عدم آگاهی و عدم تبحر ایشان محدود به مسائل سیاسی و اقتصادی و برنامهای نیست؛ بلکه ایشان حتی اطلاعات ابتدایی از تاریخ، آنهم تاریخ معاصر استان خود ندارد! وی در این سخنرانی نهضت جنگل و قیام پرافتخار میرزا کوچک خان را ۴۰ سال جابجا کرد و آن را از ۱۱۰ سال گذشته به ۷۰ سال پیش منتقل کرد!!! پس از شنیدن چنین سخنانی ازاینجهت باید خدا را شاکر بود که ایشان کمتر سخنرانی میکند و بهویژه اگر در محافل کشوری ازجمله در مجلس بخواهد وارد برخی مباحث شود، موجب استخفاف و تنزّل جایگاه نمایندگی و بهویژه شأن و اعتبار موکلان خود یعنی مردم لاهیجان و سیاهکل گردیده و چهبسا موجب مضحکه و طنز و کنایه در فضای مجازی در داخل و خارج از کشور خواهد شد! لذا باید امیدوار بود که این ایام باقیمانده تا پایان مجلس دهم هم به خیروخوشی و با سلاموصلوات به اتمام برسد!
البته بروز این ضعفها و نقایص و خطاها از جانب جناب نیکفر برای بنده و برخی دیگر چندان عجیب و غیرمنتظره نیست! من از ابتدای روزهای کاندیداتوری و انتخاب ایشان بارها گفتم و نوشتم که انتخاب آقای« ذبیحالله نیکفر» بهعنوان نماینده مردم لاهیجان و سیاهکل در مجلس شورای اسلامی، انتخاب نامناسبی بوده است که منجر به فرصت سوزی چهارساله برای نقشآفرینی نماینده مردم در عرصه قانونگذاری و نظارت بر اجرای آن خواهد شد.
اکنون پس از گذشت دو سال از فعالیت مجلس دهم، مجموعهی گفتار و رفتارهای جناب نیکفر نشان داده که ایشان بسیار ضعیفتر و کمتوانتر از آن حدّی هستند که تصور میشد! انتخاب ایشان توسط آن اقلیت از واجدین شرایط رأی دادن، آثار و تبعات نامطلوبی را بر جای گذاشته و خواهد گذاشت که درآینده ابعاد بیشتری از آن آشکار خواهد شد. قدر مسلّم، این انتخاب هیچگاه متناسب با شأن و جایگاه شهرهای لاهیجان و سیاهکل و سوابق انقلابی، سیاسی و فرهنگی این منطقه نیست.
جناب نیکفر در چهار دهه گذشته پس از انقلاب اسلامی، فردی عادی و حاشیهای بوده که عمده اوقات خویش را صرف کارش در یک مطب عمومی و صدور نسخه و گواهیهای استعلاجی یا شرکت در مجالس ترحیم و محافل عمومی بهقصد جلبتوجه مردم کرده و فاقد هرگونه سابقه و تجربه سیاسی و اجتماعی و مدیریتی بوده است!
رفتار و سخنان جناب نیکفر تداعیکننده آن بازیکن تازه به دوران رسیده و جویای نامی است که با درافکندن خود در درون یک بازی، همواره تلاش میکند با استفاده از فرصت و ترفندی، خود را در موقعیت گل زدن قرار دهد؛ اما به دلیل سراسیمگی در ایجاد فرصت و موقعیتشناسی و ناآشنایی با اصول و قوانین بازی یا عدمتشخیص درست چارچوب دروازه (هدف)، همواره یا در موقعیت آفساید قرار میگیرد و یا به اوت میزند و یا درنهایت برای پوشاندن ناشی گری های خود مرتکب خطای عمد روی دیگران میشود!
نکتهای که نمیتوان از بیان آن غفلت کرد این است که باید در بروز چنین وضعیتی در مسئله نمایندگی لاهیجان و سیاهکل و این فرصت سوزی چهارساله، در درجه اول، نوک پیکان انتقاد را متوجه کسانی کرد که با تمام توان و قوای خود و به اقسام شیوهها و دلایل شخصی و باندی و جناحی، برای انتخاب او تلاش کردند و موجب انتخاب کسی شدند که اینک حتی خود قادر به دفاع از عملکرد او نیستند! آنانی که با قصد و هدف شکست آقای ابوذر ندیمی در انتخابات، از ذبیحالله نیکفر شخصیتی ساختند که حتی برای خود جناب نیکفر باورپذیر نبود! آن گعدهها و نشستها و رایزنیها و کمکهای جریانهای خاص و برخی نهادهای منتسب به جریان تندرو و عناصر جبهه پایداری در لاهیجان و سیاهکل که آشکار و نهان میگفتند: ما فقط میخواهیم ندیمی نباشد! حال هر اتفاقی در آینده بیفتد تفاوتی نمیکند!! و میدانند و میدانیم که برای افزایش آرای جناب نیکفر چهکارها که نکردند!!
اما اینک آگاهان سیاسی و بسیاری از مدیران و مسئولان در استان و کشور میپرسند: آن نماینده فعال و فرهیخته و پرشور و توانمند که چهرهای شناختهشده برای مسئولان علی رتبه نظام و رسانهها بود و از نمایندگان تأثیرگذار در جریانات مجلس محسوب می شدکجا و این نماینده حاشیهای و کار نابلد و ضعیف و محافظهکار کجا؟!!! بسیاری هنوز از این انتخاب مردم لاهیجان و سیاهکل متعجب و حیرتزدهاند!!
چه کسی و چگونه تاوان این خسارت بزرگ به لاهیجان و سیاهکل را خواهد پرداخت؟
* نویسنده و فعال سیاسی