گونه های مهاجم ، چرا؟؟؟
شوربختانه مشاهده میکنیم که فرهنگ غلط کاشت این گونههای مهاجم بهصورت یک تقلید تهوعآور به دهیاریهای روستاهای اطرافواکناف و داخل محوطهسازیهای ویلاها هم سرایت کرده است.
جابر زمانی جلیسه
تدبیرشرق/بیشک یکی از مهمترین و حیاتیترین مسائل پیرامونی ما حفظ محیطزیست است، اما تا چه حد توانستهایم به موضوع حفظ محیطزیست و از آنهم مهمتر مخاطراتی که محیطزیستمان را تهدید میکند، چارهاندیشی کنیم؟! بیشک واقعیت پیرامونیمان چیزی در حد یک تراژدی است، از خشک شدن دریاچه ارومیه، رودخانه زایندهرود، تالاب گاوخونی، آلودگی هوا، مشکل ریز گردها خصوصاً در استانهای جنوبی، معضل کمآبی ، پسماندها و…همه و همه دلیلی آشکار بر این مدعاست که هرچند برنامهریزیهای صورت گرفتهشده،در سالهای اخیر بسیار چشمگیر بوده ، اما نسبت به اینهمه مشکلات زیستمحیطی به وجود آمده که غالب آن میراث چند دهه غفلت خواسته و ناخواسته بوده کارایی چندانی نشان نمیدهد و نیاز به بازنگری اساسی و کار کارشناسانه مبتنی بر تجربیات روز کشورهای توسعهیافته و بهرهگیری از نظریات عالمان آگاه و خبره ، فارغ از هر موضوع و دستهبندی جناحی و نژادی و ملیتی است.
بهراستی درگذشته با اشتباهات غیر کارشناسی شده و غیرعلمی با ساختن ابنیه و سدها موجبات تخریبهای جبرانناپذیری به چرخه محیطزیستمان شدهایم و آنچه بهانهی آن شد که در این رابطه مطالبی را به رشته تحریر درآورم در باب کاشت گونههای مهاجم درختانی مانند سرو و کاج و… است ، خوب میدانیم که تنها جنگلهای نادر هیرکانی جهان در شمال کشور ،خصوصاً در شهرستانهای ماسال و سیاهکل موجود میباشد. آیا کسی در این جنگلهای چند میلیون ساله یک درخت سوزنیبرگ خودرو ، میبینید؟
به یاد دارم به سال۸۰ وقتی نماینده رهبر معظم انقلاب به دیلمان تشریف آوردند ، در مهمترین بخش از سخنرانیاش به جنگلهای مسیر سیاهکل به دیلمان اشاره شد و گفت ؛ من در سفر اروپاییم دیدم که آنها از درختان پرثمری چون گردو در جنگلهایشان استفاده کردند و درخت گردو هم چوب مرغوبی دارد و هم ثمره هرساله آن میوه گردو هست ، علی ایهال پس از گذشت حدود دو دهه درمییابیم که بخش قابلتوجه ای از درختان جنگلهای هیریکانی کشور قطعشده و بجای آن یا نهالی کشت نشده است و یا در یک حرکت غیر کارشناسانه گونههای مهاجمی همچون سرو و کاج در دل این جنگلها غرس شده است که ازجمله معایب این درختان ، وزن زیاد و ریشههای کم آن است که نهتنها به تثبیت خاک در مناطق شیبدار کمک نمیکند بلکه باعث رانش نیز میشود-به دلیل سوزنیبرگ بودن در فصل زمستان برف بر شاخه برگهایش مینشیند و علاوه بر اضافه کردن وزن درخت اسباب شکسته شدن شاخههایش را نیز فراهم میکند – یکی از علل آتشسوزی جنگلها درختان سوزنیبرگ هستند – درختش بیثمر است – چوبش نسبت به چوبهای جنگلی بسیار بیکیفیت است – از طرفی سمومی که از این درخت ساطع میشود زمینهای اطراف را به کمک سایههایش لمیزرع میکند – یکی از دلایل آفتهای جنگلها به گواه آگاهان، امثال گونههای مهاجم اینچنینی و حتی درخت صنوبر است – و پیشنهادم به همه مسئولین مربوطه خصوصاً شهرداران و دهیاران و یکایک مردم عزیز این است در مناطق شمالی و جلگهای هر چه سریعتر این فرهنگ اشتباه درختکاری گونههای مهاجم را متوقف کنند و بجای آن درختهای پرثمر و بومی همچون پرتغال و نارنج ، گیلاس ، انجیر ، گردو فندق و…غرس کنند ، و نمونهای بارز آن شهر رامسر است که اکثر بلوارها و پارکها را با درختان نارنج و پرتغال زینت دادهاند ، علاوه بر اینکه اینگونه درختان بومی هستند ، همواره سبز و در بهار گل بهارنارنج و پرتغال بسیار مفرح بخش و در دل پائیز و زمستان هم ثمره میوه آن پرتغال و نارنج است ، که علاوه بر سیمای خوب شهری بهنوعی میتواند جاذبه گردشگری در فصول مختلف باشد(و آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد…). و جا دارد همه اهالی اهل نظر بهویژه صداوسیما بیشازپیش به مهمترین بخش از رسالتهای خود در تبیین فرهنگ و نگرشهای صحیح ، احساس مسئولیت نمایند و اگر در جنگلهای و مراتعمان ، نهالی قرار است غرس شود و یا درختی حفظ و نگهداری شود از نهالهای پرثمری چون گردو و فندق و…بهرهگیریم . اما در مقابل شوربختانه مشاهده میکنیم که فرهنگ غلط کاشت این گونههای مهاجم بهصورت یک تقلید تهوعآور به دهیاریهای روستاهای اطرافواکناف و داخل محوطهسازیهای ویلاها هم سرایت کرده است. نگارنده اخیر طی دیداری که با مشاور محترم فرهنگی دکتر نوبخت (معاون رئیسجمهور) صورت گرفت ، به ایشان پیشنهاد شد، که سازمان برنامهوبودجه برای این فرهنگ غلط و اشتباه ، غرس و نگهداری گونههای مهاجم ، به دستگاههای ذیربط اعم از وزارتخانهها و ادارات و… ریالی ”هم بودجه اختصاص ندهد و امیدوارم این پیشنهاد با دید نظر کارشناسانه بهصورت یک دستورالعمل ، به همه دستگاههای مربوطه ابلاغ شود، و همچنین به همهی اعضای شورای شهر و روستا نیز پیشنهاد میشود که در مصوبات ابلاغی خود به شهرداریها و دهیاریها بهصورت آتش به اختیار به این موضوعات توجه وافی و کاملی داشته باشند.
اما مخلص کلام اینکه ، جا دارد بهفوریت در راستای بهبود شرایط اسفبار محیطزیستمان ، لااقل همه با هم این فرهنگ غلط کاشت و نگهداری نهالهای گونه مهاجم را، با جایگزین کردن و کاشت نهالهای پرثمر بومی در جنگلها و مراتع و شهرها و روستاها و سر درب خانهها و ویلاهای خود به نحوی جبران کنیم.