اختصاصی تدبیرشرق: کودک آزاری در سال های اخیر زیاد شده، آیا کودک آزاران کمر همت بسته اند؟ یا اینکه بیش از گذشته امکان بروز و بیان پیدا کرده است؟ شاید هم تعریف آزار تغییر کرده و دامنه فراگیرتری پیدا کرده است؟
به نظر می رسد هر سه مورد صحیح باشد. ادله جامعه شناسان در بیان افزایش کودک آزاری در سالهای اخیر بر این استوار است که افزایش تعداد فرزندان در خانواده هایی که توان اقتصادی و روانی نگهداری از کودکان خود را ندارند موجب افزایش تنش و خروج از تعادل روحی و در نتیجه رو آوردن به سرکوب ضعیف ترین اعضای خانواده یعنی کودکان شده است.
کودکان آسیب دیده بیشتر از طریق اعضای خانواده و نزدیکانشان که قیومیت آنها را دارند مورد آزار قرار میگیرند، بنابراین تصویب حتی بخشی از لایحه حمایت از حقوق کودکان میتواند به کاهش این جرائم کمک کند.
متاسفانه اذهان عمومی فقط در شرایطی نسبت به معضلات اجتماعی به ویژه کودک آزاری واکنش نشان می دهد که خبری رسانه ای شود و با گذر زمان آن معضل به فراموشی سپرده می شود. در حالی که اگر در زمینه جایگاه و شأن کودکان اصلاحاتی اساسی انجام نشود به یقین خود را از داشتن یک جامعه سالم و شاد در آینده محروم خواهیم کرد. آسیب ها و مشکلات مناطق حاشیه به بافت و متن شهرها تسری پیدا خواهد کرد و این هشدار و زنگ خطری است برای مردم که بدانند وضعیت کودکان در شرایطی وخیم است.
خوشبختانه تلاش رسانه ها بویژه در روزهای اخیر در رساندن فریاد چند مورد از کودکان آزار دیده و اطلاع رسانی از وضعیت پرونده های قضایی آنان به مردم و مسئولان،در هشیار کردن جامعه و تذکر به مسئولان موثر بوده است.
در زمینه کودک آزاری قوانین نمیتواند به تنهایی مانع و اثرگذار باشند، ممانعت از کودک آزاری نیاز به کار فرهنگی و تربیتی به ویژه برای والدین کودکان دارد.
خانوادههایی که به خود اجازه میدهند از کودکان بهعنوان بیآزارترین و بیدفاعترین موجود برای شکستهای خود انتقام بگیرند، نباید بدون مجازات بمانند. البته در قوانین موجود تنبیهات اینگونه افراد به قدری سبک تعیین شده که قدرت بازدارندگی لازم را ندارد و این موضوع خود دلیلی است که برخی به خود اجازه میدهند تا دست روی این فرشتگان زمینی بلند کنند. امیدواریم با اصلاح قوانین حمایت از کودکان و همچنین سختگیرانهتر شدن مجازات و برطرف شدن خلأهای قانونی، هر روز شاهد کاهش آمار کودکآزاری در کشور باشیم.