بحران دلار:راه حل آیت الله مکارم یا آدام اسمیت؟
تدبیرشرق/صادق زیبا کلام : بسیاری از نظریاتی که در خصوص «چرایی» بوجود آمدن بحران ارزی اخیر مطرح شدهاند متاثر از تئوریهای توطئه است. از گرفتن انگشت اتهام به سمت «دولت پنهان»، جمشید بسم الله و دلالهای وابسته تا بن سلمان، تجار ترکیه، آمریکاییها و شیر پیر استعمار. البته پای عملکرد، سوءمدیریت و ندانمکاریهای خود دولت هم به میان آمده.
برخلاف «چرایی» بحران که شاهد دیدگاههای مختلفی هستیم، پیرامون «چه باید کرد؟» به نظر میرسد که اجماع بیشتری هست: «برخورد جدی با دلالها». از جمله حضرت آیت الله مکارم شیرازی در یک موضعگیری انقلابی اعلام داشتند که با اعدام تعدادی از دلالهای عمده، بحران فروکش خواهد کرد. جدای از ایشان، مسئولین دیگر هم غالبا زدن و بستن را راهحل مشکلات اقتصادی میدانند. قلعوقمع همواره راهکار نهایی نظام برای مواجهه با مشکلاتی همچون کمبود، گرانفروشی، احتکار، سوءاستفاده از بیتالمال و سایر مشکلات اقتصادی است.
در نقطه مقابلِ آیتالله مکارم شیرازی و مسئولین انقلابی نظام، ادام اسمیت، نظریهپرداز اقتصاد سرمایهداری، قراردارد. او ریشههای مشکلات اقتصادی را نه در تئوریهای توطئه میداند و نه را هحل را در اعدام و زدن و بستن فعالین اقتصادی. او معتقد به «دست غیبی بازار» و قانون ساده اما جاودانه «عرضه و تقاضا» بود. بعلاوه معتقد بود بزرگترین خدمتی که دولتها به اقصاد کشورشان میتوانند بنمایند آن است که دخالتی در آن ننمایند. اگر آدام اسمیت قرار بود بحران ارزی ایران را حل کند، نه به دنبال «بن سلمان» میرفت، نه پای «دولت پنهان» را به میان میکشید و نه حکم اعدام دلالان ارز را صادر میکرد. او سعی میکرد ببیند چرا تقاضا این همه برای دلارافزایش یافته و چگونه میتوان آنرا کاهش داد.
تداوم رکود دهساله اقتصادی ازجمله رکود مسکن؛ حجم انبوه پولهای سرگردانِ در دست مردم ، ناامیدی به سرمایهگذاری در داخل کشور؛ نرخ پایین بهره و بالاخره سایه منحوس خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمها، جملگی دستبهدست یکدیگر دادهاند و هجوم برای خرید ارز را رقم زدهاند. تجربه به ایرانیان ثابت کرده که سرمایهگذاری در ارز همواره سودآور بوده
ایکاش جناب آیتالله مکارم جدای از ناکامی اقتصاداسلامی در ایران، شکست اقتصادِ غیر ادام اسمیت در شوروی، چین، کوبا، کرهشمالی و… را هم میدیدند و بجای رفتن به دنبال اعدام فعالین اقتصادی در قرن۲۱ به منظور حل مسائل اقتصادی، این سئوال ساده را مطرح میکردند که آیا جوامع دیگر هم مشکلات و بحرانهای اقتصادیشان را با اعدام و گرفتن و زدن و بستن حل میکنند؟