از هشدار تا وقوع بحران آبی
تدبیرشرق/تقریبا چند ساعت مانده به تحویل سال ۱۳۹۷، موجی عجیب از قطعی آب در سراسر استان گیلان اعلام شد که بنابر اعلام اپراتورهای شرکت آب و فاضلاب استان گیلان بیش از ۴۰۰۰هزار تماس از نقاط مختلف گیلان پیرامون قطعی آب منطقه خود گزارش کردند.
شاید عجیب به نظر برسد در سرزمینی در مجاورت دریای خزر و احاطه شده در ابر و مه و باران و بهره مندی از رودخانه و تالاب های بزرگ و استانی که رکوردهای بارش باران در دنیا را به خود اختصاص داده است، بانگ خشکسالی و کم آبی را در حوالی خود احساس کند.
پیش از آغاز سال جدید سازمان آب منطقه ای گیلان هشدار داده بود که باتوجه به خشکسالی و روند نزولی سرانه آب قابل دسترس در استان گیلان چنانچه برنامهریزی های مناسب برای مهار، بهرهبرداری و مدیریت بهینه آب زراعی صورت نپذیرد، بروز تنشهای آبی در استان در ادامه به اوج خود خواهد رسید.
شرایط منابع آبی ایران به قدری بحرانی شده که کارشناسان آن را در نیم قرن اخیر بی سابقه می دانند. این در حالی است که حتی با وجود کاهش پنجاه درصدی بارش باران در میانگین کشور و هر چند که گیلان در کنار آذربایجان شرقی ، غربی ، مازندران، اردبیل ،کردستان و گلستان اوضاع نسبتا بهتری دارد اما با کمی بالا گرفتن مصرف آب از سوی مشترکین شبکه های آبی از مدار خارج می شود و این شرایط نشان از آن است که وضعیت به شکل مطلوبی پیش نخواهد رفت.
بنا به ارزیابی عوامل دخیل در افت و قطعی آب در گیلان، موضوعی که بیش از همه برجسته است بحث هدر رفتن آب است. آن هم نه هدر رفتن ناشی از باز گذاشتن آب هنگام مسواک یا موارد این چنینی، بلکه نتیجه هدر رفتن بی رویه آب در بخش کشاورزی است.
گیلان با دارا بودن ۲۳۸ هزار هکتار اراضی شالیزاری، بزرگترین تولیدکننده برنج در کشور است. زمین هایی که بنابر آمارهای موجود بیش از ۶۳درصد آب موجود در استان را مصرف می کنند.
سرانه آب قابل دسترسی در گیلان که تا سال ۱۳۳۵ به رقم نزدیک به ۷هزار متر مکعب می رسید و اکنون پس از ۶۲ سال به رقمی کمتر از ۲۷۰۰ متر مکعب کاهش داشته است که حتی در مقایسه با سال گزارش سیر نزولی آن نگران کننده است.
کاش آمارها به همین حد محدود می شد اما نکته جالب تر آنجایی است که نیمی از آب مورد استفاده کشاورزان هم هدر می رود و استفاده موثری از آن نمی شود.
معضل فعلی بی توجهی کشاورزان نسبت به این حجم از هدر رفتن منابع آبی است و این زحمتکشان تمایلی به انجام مراحل کاشت اصولی و الگویی ندارند و آن کاری را انجام می دهند که مختص منافع خودشان باشد. که تا حدودی هم باید حق را به آنان داد و شرایط به نحوی پیش رفته که عذاب آورشدن فعالیت کشاورزی، ریسک پذیری درباره قیمت، آب و هوا و در مضیقه قرار گرفتن فعالان این حوزه موجب شده تا نسبت به سایر پیامدهای غیراصولی انجام فعالیت کشاورزی بی تفاوت باشند.
امید می رود دستگاه های مسئول نسبت به این معضل چاره اندیشی کنند و بعنوان نمونه با طرح های تشویقی و تنبیهی برای کشاورزان، آنان را از بحران پیشرو آگاه کرده تا شاهد اضمحلال منابع آبی نباشیم.