آنچه باید از تیم جدید امنیت ملی آمریکا بدانید
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
کریستوفر هیل دیپلمات پیشین ایالات متحده که سابقه سفیر بودن در کشورهایی مثل عراق و کره جنوبی را در کارنامه خود دارد ، در مقاله ای در پروجکت سیندیکیت به ابعاد مختلف تیم جدید ترامپ در کاخ سفید و نتایج حضور این تیم پرداخته است .
به گزارش «انتخاب»، این مقاله اینگونه آغاز می شود؛ در حالی که مایک پومپئو و جان بولتون نشان داده اند که می توانند با دونالد ترامپ ارتباط برقرار کنند، هرگز ، هیچ گونه توانایی خاصی برای مقابله با بحران ها را از خود نشان نداده اند و یا نقش مهمی در قدرت گرقتن ایالات متحده نداشته اند . بنابراین می توان انتظار داشت، جلسه بین کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی و ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده، نخستین آزمایش آنها خواهد بود.
تغییرات اخیر کابینه دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا با حضور مایک پومپئو، مدیر سابق سیا که به عنوان جایگزین رکس تیلرسن در سمت وزیر امور خارجه و جان بولتون، به عنوان مشاور سیاست خارجی با حذف ژنرال مک مستر به عنوان مشاور امنیت ملی انجام شده را می توان نوعی اقدام ستیزه جویانه و تلاش برای اعمال تغییرات قابل توجهی در اولویت ها و نگرش های امنیت ملی دانست.
بر این اساس جهان خطرناک امروز می تواند خطرناک تر شود. پس از بیش از یک سال از درام تقریبا روزانه ترامپ، جهان دیگر به سیاست های وی عادت کرده است. سیاست هایی که شامل حملات تبلیغاتی مکرر علیه رهبران خارجی و فریب در روابط حتی با متحدان نزدیک است.از آغاز به قدرت رسیدن ترامپ، آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان و برخی از متحدان آمریکا، به ویژه در اروپا، متوجه شده اند که دیگر نمیتوانند به عنوان یک شریک روی ایالات متحده حساب کنند.در نتیجه، این رهبران به طور فزاینده ای تلاش می کنند تا اثرات تصمیمات یکجانبه دولت ترامپ را کاهش دهند، اثراتی که بسیاری از آنها به طور مستقیم همکاری های جهانی را مختل می کنند. قابل ذکر است که ترامپ توافق ترنس پاسیفیک را ترک کرده است و مشارکت تجاری و سرمایه گذاری در شورای آتلانتیک نیز تنزل یافته است . ۲ طرح مهمی که می تواند به رهبری جهانی آمریکا کمک کند، اما ترامپ در سایه توهم توطئه این طرح ها را پس زده است .
اخیرا نیز ترامپ این رویکرد بدبینانه را ۲ برابر و اعلام کرد که تعرفه های سنگینی بر روی آلومینیوم و فولاد وجود خواهد داشت که تنها برخی از متحدان (به جز ژاپن ) به طور موقت از آن ها معاف هستند.این برای شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن، خوشایند نیست . فردی که یکی از نخستین افرادی بود که با آغوش باز از دولت ترامپ استقبال کرد. بنابراین قطعا آبه پس از آن که اوضاع سیاسی خود را در مورد مسئله تعرفه بهبود بخشد، بسیار محتاط تر از گذشته در کنار ایالات متحده حرکت خواهد کرد.
تیلرسون و مک مستر برای تحولات آمریکا تلاش بسیاری کردند.اما دقت و غرور آن ها تبدیل به یک ترکیب مرگبار برای وزیر امور خارجه شد . دقیقا همان چیزی که تیلرسون نمایش داد و به نظر می رسید که کمتر روز خوشی در کارنامه خود داشت. به طور مشابه مک مستر نیز جایگزینی شتابزده اما مناسب برای مایکل فلین، بود . فردی که ایده های درجه یکی در سر داشت اما نمی توانست با رئیس جمهور ارتباط برقرار کند و یا به شکل پویا بین سازمان خود و کاخ سفید روابط بگیرد.
در مقابل، پومپئو و بولتون نشان داده اند که می توانند با ترامپ ارتباط برقرار کنند ، این یک شاهکار کوچک برای رییس جمهوری است ، که در سال دوم کار خود، تا به حال رابطه خوبی با تیم اصلی کابینه خود نداشته است.اما این تیم جدید تاکنون هیچگونه توانایی خاصی برای مقابله با بحران ها از خود نشان نداده اند و تنها به کاهش نقش رهبری ایالات متحده در عرصه جهانی دامن زده اند .
تبدیل شدن پومپئو به وزیر امور خارجه (معتبر ترین مقام کابینه ) یک قدم مهم برای او است، که مدت کوتاهی به عنوان مدیر سیا و پیش از شش سال در مجلس نمایندگان، به عنوان نماینده کانزاس حضور داشت. اکثر آمریکایی ها برای اولین بار او را در سال ۲۰۱۵ به یاد می آورند ، زمانی که وی توسط وزیر امور خارجه هیلاری کلینتون به شدت مورد نقد قرار گرفت چرا که وی مقصر مرگ غم انگیز سفیر ایالات متحده در بنغازی، لیبی تلقی می شد.
در حالی که این ضعف عملکرد احتمالا می تواند یک نگرانی جدی در مورد امنیت دیپلمات های ایالات متحده در خارج از کشور را نشان دهد، مشخص می کند که رویکرد سیاسی پومپئو در مورد امنیت چگونه است و تصمیم گیری های پومپئو در سازمان سیا نیز منعکس کننده رفتارهای احتمالی وی خواهد بود . در مورد بولتون، می توان او را به عنوان یک مقام سیاسی در چندین ایالت مختلف به یاد آورد . او بخشی از عمیق ترین رویکردهای ترامپ را در نشست های پیش رو مدیریت خواهد کرد . او فردی است که به طور مرتب کارشناسان سیاسی پیشین را به “تسلیم شدن” متهم می کرد . بولتون در بی رحمی بی نظیر است آن هم بدون هیچ موفقیتی. شاید تنها دستاورد وی را بتوان ابتکار امنیت ملی وی در جریان دوره ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش دانست ، زمانی که بولتون تا حدی به ایجاد همکاری بین المللی کمک کرده است.اما، بولتون اغلب، خود را به عنوان فردی نشان داده که در حوزه سیاست خارجی رویکردی یک جانبه و انفرادی دارد . با بروز بحران کره شمالی، جهان نمی تواند صبر کند تا ببیند بولتون یا پمپئو به کدام سمت مایل هستند و قرار است چه رفتاری نشان دهند .
در شرایطی که این ۲ آماده خدمت هستند، جهان منتظر نتیجه دیدار کیم جون اون و ترامپ است . جایی که یک تصمیم یک جانبه و غلط ایالات متحده همه چیز را تخریب می کند.بسیاری از اعضای حزب جمهوریخواه در خصوص سیاست های ترامپ تردید دارند ، آن ها معتقدند تصمیم ترامپ برای ملاقات با کیم اشتباه است چرا که استدلال بر این است که مذاکرات با دیکتاتورها اتلاف وقت است و در نهایت به نفع خودکامه ها خواهد بود .
حتی کسانی که به طور غریزی از دیپلماسی حمایت می کنند، شک و تردیدهایی جدی دارند و معتقدند بدون گام های دیپلماتیک ترامپ ، راه حل هایی به جز روش های نظامی نخواهد داشت .ممکن است بولتون و پومپئو بر این باور باشند که بهترین نتیجه از این جلسات طوفانی کردن شرایط به نفع ترامپ است .اما نتیجه چیزی جز وضعیت منفی نیست ، به خصوص با توجه به عدم جایگزین قانع کننده ای برای گفتگو .همه این ها در نهایت به ضرر ترامپ است چرا که او تلاش می کند ثابت کند از روی عقلانیت دعوت کیم به ملاقات را پذیرفته است . بدین ترتیب پومپئو و بولتون باید از این ابتکار عمل حمایت کنند، بنابراین تاثیر قابل توجهی بر نشست نخواهند داشت . اما همچنان مشکلات با خود ترامپ باقیست . در این میان چند پرسش مهم مطرح است .آیا بولتون مایل به شرکت در این نشست خواهد بود؟آیا وی از رهبران کره جنوبی ( که اغلب به دلیل محتاطاط بودنشان مورد انتقاد پومپئو هستند )به منظور هماهنگی بین ایالات متحده و کره جنوبی همکاری می خواهد ؟آیا او یا پومپو با چینی ها برای شناسایی یک روش موثر همکاری دست دوستی می دهند ؟آیا هیچ مقام رسمی مایل است قبل از اجلاس با سران کره شمالی دیدار کند تا نتیجه مثبت را تضمین کند؟
یک رییس جمهور ممکن است همیشه خرگوشی در کلاه داشته باشد، اما این شعبده ها تنها زمانی امکان پذیر است که دیپلمات ها (معمولا مشاور امنیت ملی و وزیر امور خارجه ) زمینه ها را برای این شگفتی آماده کرده باشند . سوال اصلی این است که آیا پومپئو و بولتون می توانند این کار را انجام دهند، یا خیر . نتیجه مشخص نیست. روشن است که ما نباید بر تجربه متکی باشیم بلکه تنها باید امیدوار باشیم.
مترجم: رویا پاک سرشت