علوی رییس شورای رشت : شهرداران ما بیشتر به کارهای روبنایی می پردازند تا زیر بنایی/کشمکش درون شورا را سیاسی نمی بینم/۴۰ درصد چیدمان موجود در شهرداری رشت را قبول دارم
رئیس شورای شهر رشت در گفتگو با تدبیرشرق:
بابت وقتی که در اختیار بنده گذاشتید تشکر می کنم یک بیوگرافی مختصر از خودتان لطف کنید؟
ـ بسم الله الرحمن الرحیم خیر مقدم می گویم افتخار دادید و قدم بر دیدگان بنده گذاشتید.
بنده ۳۸ سال دارم˛متولد قزوین به واسطه ی خانواده اصالتا گیلانی و به واسطه شرایط کاری پدر و بزرگ شده ی رشت تحصیل کرده ی مدارس رشت دانشگاه رشت کل زندگی کاری و تحصیلی تا امروز در رشت گذشته است.
کارشناس مکانیک˛ فوق لیسانس مدیریت استراتژیک و در حال حاضر بازرگانی بین الملل در مقطع دکترا میخوانم
اولین ورود مستقیم بنده شورای چهارم بوده که عضو این شورا شدم با اعتمادی که مردم عزیز رشت به بنده کردند و عضو شورا شدم.
رئیس کمیسیون برنامه و بودجه بودم تا اینکه در شورای پنجم هم مردم شهر عزیزمان دوباره این اعتماد را داشتند و امروزهم در کسوت رئیس شورای اسلامی شهر رشت درخدمت مردم عزیز هستم
مهم ترین انگیزه ای که باعث شد شما قدم به عرصه ی شورای شهر بگذارید چه بود؟
ـ هرکاری میخواهم انجام دهم به آن نیت حالا اسمش را بگذاریم انگیزه فکر می کنم حتی یک وقت هایی هم آدمیزاد هستیم دیگر شیطان ورود می کند و دوست دارد که انگیزه ها و نیت های آدم ها آن رنگ و بوی انسانی را نداشته باشد
هیچ کدام ما هم از این قضیه مبرا نیستیم همیشه این انگیزه ها پس زمینه ها تلقین میشود
من آدم بخش خصوصی بودم در فضای دولتی هم کار نکرده بودم به والله تا آن زمان تنها کارکرد من در حوزه ی دولتی مشاوره سرمایه گذاری سازمان میراث فرهنگی گردشگری بود و مدیرعامل شرکت روگا گستر بوده ام
در گذر ایام ریشه این فکر اساسا از جایی ایجاد شد که دو بخش داشت یک بخش که اثر ورود در حوزه فعالیت اجتماعی که مال ما بدر شروع آن برای خود من با هم کلاسی های دوره مدرسه و دانشگاه فعالیت های خیریه بود و بعد فعالیت های هیئتی به آن اضافه شد بعد از یک برهه ای در زندگی این حس را کردیم که اگر میخواهیم تاثیرگذار باشیم باید در عرصه ی فعالیت های اجتماعی بیاییم
شاید در پیشینه من هیچ فعالیت سیاسی وجود نداشت . اما از یک مدتی به بعد این جرقه ها در اثر احساس نیاز و گفتن های دیگران و شاید در انتخابات دو دوره قبل مجلس افتاد و من همیشه رد می کردم احساس می کردم برای این فضا نیستم . اما این فکر کردن ها گفتن ها کم کم این موضوع را ایجاد کرد
جنبه ی دیگر که گفتم دو جنبه داشت نیازی بود که حس می شد . دغدغه هایی که همیشه در عرصه های اجتماعی با این مباحثه های تیمی و گروهی و نیازمندی های عقب موندگی هایی که در شهر می دیدیم آن ذهن و آن رده ی سنی ما را بر این داشت که به این میدان ورود بکنیم این دو جنس انگیزه با این احساس که شاید بتوانیم تاثیر بگذاریم برای مردم کاری انجام دهیم ثمره ی خیری باشیم که رضای خداوند در آن باشد
در آن عرصه و میدان ورود کردیم واحساس می کنم لطف پروردگار بود و عنایت ویژه ای که به بنده داشت
خانواده ی خوب و دوستان خوبی که در این مسیر صادقانه کمک کردند و هرچه دارم را مدیون آن ها می دانم در ضلع عنایت پروردگار
از آنجایی که شما در حال حاضر یک فرد سیاسی هم هستید در دسته بندی طیف های سیاسی کدام سمت می روید؟
ـ این سوال را همیشه از من می پرسند تا امروز هرکس از من سوال کرد یک جمله گفتم حالا شاید یک مقدار طنز در آن باشد ولی هرکس از من پرسید گفتم علوی هستم سید امیرحسین تا امروز خودم بودم سعی بنده هم در این است از این به بعد هم خودم باشم یعنی این واقعا اولویت فکری و زندگی بنده است.
به اصطلاح گام دوم خودم را یک آدم مذهبی معتدل میدانم و تمام تلاشم این است که این را برای خود حفظ بکنم نه به واسطه ی جریان سیاسی یعنی نمی خواهم از جریان تفکر منطقی و اعتدال و اصول خارج شوم .
معمولا اصلاح طلب ها می گویند اصولگرا است اصولگرا ها می گویند اصلاح طلب است.
امروز هم می گویند اصولگرای معتدل نمی دانم چه نامی بگذارم گرایشات فکری ذهنی زندگی بنده همین بود که به شما گفتم.
فکر کنم در انتخابات مجلس نهم در ستاد اقای کوچکی نژاد هم فعالیت داشتید. به عنوان مسئول تبلیغات مسئول ستاد جوانانشان بودید.
فکر می کنم بیشتر اولین حرکت های سیاسی شما هم از آنجا شکل گرفت می خواستم ببینم که چقدر اقای کوچکی نژاد توانست موثر باشد در حضور شما در شورا و حالا شما این تاثیر را می بینید ؟
ـ می ترسم در پاسخ این سوال هم ایشان ذوق زده شود هم دیگران. عرضم به حضور شما که واقعیت قضیه این است حضور بنده در عرصه ی انتخابات از آنجا شروع نشد از آنجا بروز پیدا کرد
هیچ وقت ستاد انتخابات ریاست جمهوری یادم نمیرود
چون شما را آدم های صادقی می دانم پس صادقانه می گویم
ستاد انتخابات ریاست جمهوری ۸۴ بود فکر می کنم آن سال دفتر مرکزی بیمه ی البرز خیابون امام به اصطلاح جنب چهارراه میکائیل ستاد اقای قالیباف هم بود
من و اخوی یک کار اداری در بیمه البرز داشتیم
از ماشین پیاده شدیم که دفتر بیمه البرزبرویم نمیدانم چه چیزی من را در این دو ساختمان کنار هم جذب کرد که من این را همیشه به عنوان یه اتفاق در زندگی ام یاد می کنم
دو ساختمان به فاصله ی تقریبا ۲۰ سانتی متر کنار هم بودند و ما شروع کردیم از این مسیر آمدن که رسیدیم به وسط خیابان ایشان به سمت بیمه البرز رفت و من به سمت ستاد اقای قالیباف رفتم و این فاصله در این مسیر همیشه داستان زندگی ام است ایشان هنوز همان ادم صنعتی است و من در عرصه ی به عبارت سیاست آمدم.
این اتفاقی بود که از آنجا رخ داد فکر می کنم دو سال بود از دانشگاه فارغ التحصیل شده بودم و برایم جذابیت داشت و بیشتر در همان فضای فعالیت های هیئتی مذهبی خودمان بودیم جنس فعالیت های ما متفاوت بود
این اتفاق افتاد و اولین تجربه ی فعالیت انتخاباتی من در یک بازه ی زمانی تقریبا فکر کنم دو هفته تا انتخابات ریاست جمهوری به طور خودجوش این موضوع کلید خورد و ما یک سری فعالیت ها کردیم
بعد از آن موضوع در انتخابات مجلس سال فکر میکنم ۸۶ بود برای انتخابات مجلس کلید خورد و اقای مهندس کوچکی نژاد به مجموعه ی ما آمده بود
نه برای دیدن امیرحسین علوی ایشان آمده بود تا پدر بنده را ببیند
خب این اشنایی به نوعی به غرابت محل زندگی پدر بنده وجود داشت و ارتباطات در آن جلسه هم صحبت شد و پدر اساسا ادم سیاسی نبود و صحبت هم نکرد ولی بین ما جرقه ای خورد و این جرقه باعث شد چندین جلسه خصوصی بنشینیم و بعد از آن فعالیت کردیم تقریبا فکر میکنم آن سال من ۲۳ یا۲۴ سال داشتم
اقای کوچکی نژاد چه ویژگی در شما دید ؟
ـ نمیدانم این را از خود ایشان بپرسید
تقریبا ۲ یا ۳ بار من و ایشان تک نشستیم و صحبت کردیم پیش از انتخابات بود و هنوز فعالیت رسمی انتخابات شروع نشده بود
خلاصه رفتیم در یک جلسه ای با ادم هایی مسن که بنده با فضا اشنایی نداشتم و
آنها فکر می کردند که این بچه اینجا چه می کند و من فکر می کردم این ادم های بیکار اینجا نشستند چه می گویند
فضای صحبتی دیالوگ ها واقعا خیلی فاصله داشت
من هم تاحالا جلسات دولتی ننشسته بودم آنقدر من برای ایشان در موضوعات مختلف نقد کرده بودم ایشان من را دعوت کرد و برای آن ادم ها هم جای تعجب بود
آن ها هم معاون اداره رییس اداره در سیستم ها بودند و برایشان جای تعجب بود
تقریبا یکی دوماهی طول کشید تا این فضا کمی نزدیک شود
من در زندگی ادم های سیاسی زیادی دیده ام آن چیزی که در آن لحظه آن دیانتی بود که بهش اعتقاد داشت وسعی داشت به آن عمل کند و اگرنه آدم های زیادی داشتیم از بستگان بودند و همگی هم خوب بودند ولی این جنبه برای خود بنده مهم بود و این موضوع باعث شد که ارتباط نزدیک شود و جوان تر هم بودیم جذابیت داشت
انتخابات بعدی قرار نبود بنده پررنگ باشم بر اساس اینکه بسیاری کارها بر زمین مانده بود پررنگ شدم
تبلیغات و جوانان ناخواسته همین اتفاقات افتاد یعنی رفتم در جریانی که اتوماتیک این فلش ها به سمت من آمد
سوال من این است چقدر ایشان در حضور شما در شورا تاثیر داشت؟
ـ دو جنبه داشت سیستمی کار کردن تشکیلاتی کار کردن چارت بندی کردن فعالیت انتخاباتی را در آن سیستم یاد گرفتم و این کار برایم تجربه بزرگی در انتخابات شد.
در انتخابات گذشته بخشی از آن تیم به من کمک کردند و خدمت شما عارضم که بنده همیشه تشکر کردم اما آن چیزی که در انتخابات رقم میخورد همان کاری است که کسانی که ارتباط دلی دارند
یعنی شما را به خاطر خودت میخواهند و به خاطر خودت آن ها تعیین کننده میشوند
و در انتخابات ما هم این اتفاق افتاد و فکر میکنم تاثیر اون ارتباط دلی ظرفیتی که از دوستان خانوادگی از دوستان صنعتی داشتیم ظرفیتی که از دوستان مدرسه بچه های هیئتی بچه های خودمون داشتیم این ها خیلی به من کمک کرد
هیچ وقت یادم نمیرود ایشان همیشه به من می گفت با این بچه ها نمیتوانی انتخابات را جمع کنی ولی من گفتم میخواهم ۱۵ هزار تا رای بیاورم. ۱۲ هزار رای اوردم و برای همگی جای تعجب بود.
شورای قبل آن با ۶ و ۷ هزارتا رفته بودند داخل و وقتی من گفتم میخواهم ۱۵ هزارتا رای بیاورم خیلی از ادم ها که الان چهرشان جلو چشمم است می خندیدند.
البته در این انتخابات هم اینطوری بود وقتی گفتم ۳۰ هزارتا میخواهم رای بیاورم همگی مسخره می کردند
ولی ۳۰ هزار رای ما بر مبنای هیچ لیستی نبود بر مبنای هیچ اعتلافی نبود بر مبنای هیچ دوستی سیاسی هم نبود هرچه بود دوستی خالصی بود که نفر به نفر فرد به فرد وجود داشت. باز هم در ضلع عنایت پروردگار.
در محافل سیاسی که می نشینید به هر حال می گویند که اقای علوی یک چهره ی اصولگرا است ولی وقتی شما وارد بحث شوراها و شورای چهارم شدید و جلو تر که میاییم می گویند که نه ایشان چرخش داشته و بیشتر رفتارها و تفکراتش اصلاح طلبانه است. مثلا یکی از آیتم هایی که راجب اش صحبت می کنند این است که دوره قبل مجلس مجلس دهم ایشان از اقای جمالی حمایت کرده و میخواستم ببینم چطور شد که از اقای جمالی حمایت کردید؟
ـ بنده اقای جمالی را بر اساس ارتباط دوستی که بین ما وجود داشت حتی قبل از انتخاب شورا یعنی ایشان عضو علل بدل بود تقریبا در نیمه ی راه به شورا پیوست قبل از اینکه ایشان وارد شورا شود ارتباط دوستانه ی ما شکل گرفت.
اقای جمالی هم بعد ها در این لیست اصلاح طلبان در این جریان پیوست گرایش بنده به کمک کردن اقای جلالی به هیچ عنوان سیاسی نبود و ایشان را به عنوان یک دوست و یک ادم صادق میشناختم و به همین نیت به ایشان کمک کردم و در رشت هم گزینه هایی بودند که در انتخابات به آن ها کمک کردم.
و گرایش بنده در کمک کردن به اشخاص تا امروز خیلی سیاسی نبود هیچ چرخشی وجود نداشت و سعی کردم خودم باشم.
در شورای شهر این دوره ی رشت بلاخره طیف گسترده تری از افراد وجود دارند . افراد اصولگرا اصلاح طلب همه جوره به هر حال هستند می خواهم ببینم که شما به عنوان رئیس شورا حالا با هر گرایش سیاسی که دارید فارغ از هرگونه پاسخ شعاری یک پاسخ شفاف از شما می خواهم چون ما کشمکش ها را در شورای شهر رشت می بینیمتعامل شما با اعضا چطوراست؟
ـ خوب عالی. با هر ۱۰ نفر دیروز در صحن هم عرض کردم. واقعا خوشحال هستم افتخار می کنم به این حضور به این عضویت و کنار این ادم ها بودن . تا امروز در این ۴ ۵ ماه واقعا برایم اینطوری بوده است.
فرقی نمی کند به قول شما از اصلاح طلب ترین تا اصولگرا ترین باز بر اساس اون مقیاس ها و معیار هایی که دارم کارکرد ها صداقت ها توانمندی ها پتانسیل ها دغدغه هایی که برای مردم دارند و میتوانند داشته باشند تقسیم بندی و ارزیابی می کنم و سعی کردم خودم را کنارشان جا دهم به هیچ عنوان جلویشان نباشم و خودم را به عنوان رئیس شورا نمی دانم به عنوان عضوی از خط مستقیم می دانم و هیچ وقت ناراحت نبوده ام یکی از من جلو بزند یا بهتر کار کند خوشحال هستم از این رقابت های درون شورایی هم کاملا استقبال می کنم و اساسا سیستم مدیریت هم این است که این را تحریک هم بکنم چون بزرگترین کار این است که هرکدام از ما از خودمان بخواهیم یک اثر خیر بگذاریم.
هر عضوی بخواهد در طول این دوره ۴ ساله اثر خیری از خودش بگذارد بهترین اتفاق برای مردم است انشالله نیت های ما هم به همان نسبت خوب و درست باشد.
در این مسیر کشمکش های درون شورا را خیلی سیاسی نمی بینم اجازه هم ندادیم خیلی کشمکش های ما سیاسی شود.
گرایش ها و نگاه های ما سیاسی است تفکرهای ما سیاسی است این را انکار نمیکنم اما اجازه ندادیم تاثیر بگذارد.
شما شورای چهارم را پرتنش تر میدانید یا شورای پنجم؟
ـ شورای چهارم خیلی شورای پرتنشی بود نه به این معنا که این تمایل به بی نظمی ها خواسته یا ناخواسته در شورای پنجم ندارد این تمایل همیشه ممکن است وجود داشته باشد اما این عقل و خرد جمعی که وجود دارد تمام این فضا ها را تا به امروز خنثی کرده است یعنی یه جایی هم اسمش رو می گزارم نیروی گریز از مرکز اگر این نیروی گریز از مرکز از جایی بیرون بزند سعی شده است که کنترل شود و در چهارچوب حرکت کند همیشه بوده با تفاهم با صحبت کردن تا امروز هم الحمدالله اینطوری بوده است.
در شورای چهارم شما گفتید یکی از عامل های اصلی ایشان بوده و از طرفی هم نقش پررنگی در استیضاحشان داشتید
ـ یک روز از من مطلب نوشتند و من مصاحبه ای با خبر ازاد داشته ام گفتند بهترین شهردار از نظر شما چه شخصی است گفتم غیراز ثابت قدم چون آن موقع تازه ورود اقای ثابت قدم به عنوان شهردار اتفاق افتاده بود و فکرمی کنم تازه ۳ ۴ ماه از ورود ایشان گذشته بود.
من یک عزیزی را نام بردم بعد از آن گفتند نظر شما چیست گفتم اقای ثابت قدم میتواند بهترین شهردار باشد ولی نیروی گریز از مرکز ایشان زیاد است.
در آن سایت تیتر یک مقدار با محتوا فرق می کرد
امروز هم اعتقاد دارم اقای ثابت قدم می توانست بهترین شهردار تاریخ رشت باشد ولی آن نیروی گریز از مرکز هزار عامله بود.
بزرگترین عامل اصلی ما در کارکرد ها مباحث قانونی و شفافیت مالی و کاری است.
این عدم شفافیت ها قطعا آزار دهنده است. جنس سوال هایی که در اتفاقات و استیضاح ها مطرح شد حرف هم بزنم می گویند کلی گویی می کند
در هر صورت ایشان به عنوان یک جوان نسل دوم و سوم انقلاب می توانست برای نسل ما یک برند خوب باشد که متاسفانه از این فرصت خوب استفاده نکرد که امروز وزارت کشور به ایشون تاییدیه نمی دهد این دیگر چیزی نیست که استیضاح من در آن تاثیرگذار بوده باشد این موضوعی است که قطعا اتفاقات دیگری عاملش شده است و موضوعاتی از این دست و بحث هایی که دستگاه های نظارت بر حوضه های عملکردی داشتند.
این ها مباحث و مسائلی است که نگرانی های همه جانبه ای رو ایجاد کرد وگرنه من هم یک رای بوده ام از بین رای های دیگر و خیلی ها هم می خواستند در آن زمان این کار را انجام دهند ولی من فکر می کنم شورای چهارم تصمیم عاقلانه ای در آن مقطع گرفت.
البته دسته بندی باید بکنیم تصمیم گیری اجرا کیفیت سلامت اقتصادی مباحث مالی.
میانگین ما اینجا میانگین مستقیم نیست میانگین وزنی است به هرکدام از این ها باید یک وزنی بدهیم و ممکن است آن وزنی که من می دهم با آن وزنی که شما میدهید فرق بکند.
این هارا باید بسنجیم امروز ایشان در مرحله اجرا نیست که نمره بدهم ولی قطعا نمره قبولی ندارد.
قوی ترین و ضعیف ترین شهردار رشت را در همین سال های اخیر نام ببرید ؟
ـ باز باید نمره بدهیم بگوییم یکی کنش فرهنگی قوی داشته یکی کنش عمرانی قوی داشته یکی خیابان باز کرده به نامش مثلا بازگشایی چهارتا مسیر رقم خورده است و من دارم غرامت های میلیاردی اش را تجربه می کنم.
این از نظر یک بررسی کننده تخصصی با یک بررسی کننده عام قطعا متفاوت است. بهتر است قوی ترین را اسم نگذاریم بلکه بهترین را اسم بگداریم
و من باز به اقای شگفت بالاترین نمره را میدهم.
شما در روزهای اول ریاست شورای پنجم در جلسه ای عنوان کردید که با مدیر های شهرداری رشت کشور را فتح می کنید.
عرض نکردم این کاررا انجام می دهم عرض کردم میشود این کار را کرد بنده اعتقاد دارم پتانسیل شهرداری بالا است.
این حرف تا الان چقدر تحقق پیدا کرده است؟
ـ من اجرا را ندارم.
می دانم اجرا دست شما نیست ولی به هر حال همسو هستید.
ـ بله هستم
چقدر آن ها در کنار شما توانستند به این موضوع دست پیدا کنند؟
ـ بنده ابایی از شفاف سازی ندارم ولیکن نمیخواهم به ازای گفتن های من دیگران تضعیف شوند.
فرض بفرمایید امروز کارکرد علوی در جایگاه رئیس کمیسیون برنامه و بودجه یک چیزی بوده است در جایگاه رئیس شورا یک چیزی ممکن است از دیدگاه اقای بزرگ بشر بگویند نه اقای علوی فقط به درد این می خورد فقط یک عضو از کمیسیون باشد جلو برخی از مسائل را بگیرد یا برخی کارها را بکند
شما اقای روحی بگویید نه علوی فقط به درد این می خورد که رئیس شورا باشد.
میگویم من علوی را در جایگاه خودم باید بگزارید و بعد بگویید میشود با علوی استان رو فتح کرد یا نه.
اجرا اگر د دست ما بود می شد خیلی کارها کرد به نظرم در همین حد بسنده می کند.
من این چینش نیرو را چینش موجود را ۴۰ درصد قبول دارم چینش من این نیست چینش مطلوب من این نیست.
چی شد اقای نصرتی را انتخاب کردید
ـ من شما را باز برمیگردانم به دوره ی شورای چهارم خلیلی چطور انتخاب شد.
در دوره ی ثابت قدم یک سری بهم ریختگی هایی بود که بخش عمده اش درون سازمانی بود و سازمان واقعا پاشیده بود.
یک سازمان پاشیده را با یک ادم مثلا پر تحرک و جسور دوباره نمیشود کنترل کرد.
به همین دلیل هم آن شورا به خلیلی رسید و هم این شورا به نصرتی.
یعنی ادمی که کنش های عقلانی و منطقی بیشتری داشته باشد حداقل درون سازمانی و بتواند مشکلات درون سازمان را سروسامان بدهد این اتفاق با نصرتی بیشتر میتوانست بیفتد و افتاد اقای نصرتی رزومه ای مشخص در قزوین داشت و ادم کاملا شهرداری چی بود ادمی که مدیریت و معاونت های مختلفی را در شهرداری های قزوین تجربه کرده بود و رزومه ی قابل دفاعی داشت.
چهره ی مقبول معتدل ارام و منطقی و قابل تعاملی داشت برای اعضای شورا و قابل دفاع بر اساس شاخص ها و معیار ها.
و شورا هم تا به امروز پای این تصمیم گیریش مانده یعنی فکر نکنید هر اتفاقی تا به امروز افتاده شهادت میدهم که کمک های تک تک اعضای شورا بوده است.
من بارها اقای نصرتی را بر همین صندلی نشاندم و گفتم ۵۰ درصد امیرحسین علوی که با ثابت قدم بود را شما هنوز تجربه نکردید.
ما به اقای نصرتی بیش از اندازه کمک کرده ایم.
من دیشب در مصاحبه تلویزیونی عرض کردم . گفتم اقای نصرتی گفت کنارایشان هستیم. کنارایشان هم هستیم به خاطر رشت هستیم و اقای نصرتی هم از این دایره بخواهد پایش را یک قدم آن ورتر بگذارد هیچ کدام از اعضای شورا این را نمی پذیرند.
اقای نصرتی بر این اساس انتخاب شد. و امروز هم با این متود می توانیم به ایشان بگوبیم که نمره بینابینی دارد.
و نصرتی ۹۷ باید با نصرتی ۹۶ متفاوت باشد. اگر بخواهد همان روش را ادامه دهد قطعا برای رشت سخت خواهد بود.
شما مهمترین ویژگی نصرتی را چه می دانید و اگر بخواهید به ایشان نقدی داشته باشید چه می گویید؟
ـ اقای نصرتی بسیار محافظه کار هستند. من در متود های کاری خودم این حد از محافظه کاری را نمی پسندم.
آدم مطلعی هستند در بحث های مدیریتی و شهرسازی و این ویژگی ها را نقطه قوت ایشان می دانم و در کشور هم نسبتا شناخته شده است
اجرای اش را هنوز نمی دانم . اجرای درون سازمانی اش را می پذیرم.
اعتقاد دارم زمان باید بگذرد تا اقای نصرتی را بیشتر بشناسیم.
با توجه به اینکه شما پیشینه سیاسی صنعتی اقتصادی دارید با این دیدگاه به عنوان رئیس شورای شهر رشت چه قدمی برای شورای شهر پنجم برداشتید؟
ـ به عنوان رئیس شورا بزرگترین کاری که علاقه دارم انجام دهم و تمام تلاش ام را می کنم درکنار تمام خورده کارهایی که دارم می کنم میز خدمت ملاقات هایی که مشکلات مردم را رفع کند پیگیر مسائل و کارها پیگیری پروژه های کوچک شهری.
بزرگترین کاری که عشق علاقه و آرزوی من است برای رشت انجام دهم در کسوت رئیس شورا طراحی یک مدل اقتصاد شهری است.
تمام تلاشم را می کنم و مشاورانی گرفته ام که دراین مدل اقتصاد شهری از بازبینی قواعد و ضوابط ساخت و ساز شهری در آن می گنجد و کمک به سرمایه گذاری و جذب سرمایه گذار و کمک به بسیاری از پروژه ها و رسته های اولویت دار اشتغال زایی درون استان مثل صنایع دستی مثل بوم گردی و حمایت های این چنینی و پرداختن به پروژه های گردشگری و این را دارم جلو می برم و امیدوارم خدا کمک کند که همین استارت اش را هم بزنم خوب است.
خدا کمک بکند یک طرح اقتصادی هم آوردم که الان در کمیسیون برنامه بودجه است اما پخته نشده هنوز.
و امیدوارم خداوند کمک کند بتوانم جلو ببرم.
شما در مصاحبه اعلام کردید که منافع اجرایی این پروژه بیشتر از آزار و اذیتی است که به هر حال در حال حاضر مردم شهر با آن مواجه هستند و از یک طرف اقای شهردار هم عنوان کرد که این پروژه نیاز به بازبینی دارد تکلیف این پروژه چیست؟
ـ به ۲ بخش تقسیم کنیم و بعضی سایت ها و رسانه ها این را با هم تلفیق می کنند ببینید پیاده راه را از بحث پروژه بی ار تی جدا کنید چون این دو همیشه باهم عنوان می شود.
ببینید بی ار تی مضرات و مشکلاتش برای ارامش مردم برای سهولت حمل و نقل برای به خطر افتادن جان هایی که متاسفانه تلفات زیادی هم در این مسیر داشته است اصلا مفید نیست کارکرد اش هم نشون داد الان هم طرح برده ایم شورای ترافیک شهرستان مصوب کرده است دیروز هم در صحن عرض کردم انتظارم این است که معاون عمرانی هرچه سریع تر کمک بکند استان هم تصویب بکند ما بتوانیم این را استارت بزنیم و این مشکل باید حل شود امروز هم بی ار تی به صورت یک موضل است.
پیاده های فرهنگی مدل ازمون شده ی بسیاری از کشور های دنیا است و اساسا ابتکار و نوآوری خاصی درآن نهفته نیست.
با این به اصطلاح ترجیج بند که در پیاده رو های ما واقعا به زیرساخت ها توجه نشده است.
شما در هیچ پیاده راهی در این وسعت فیزیکی در دنیا نمی روید که به طور مثال سرویس بهداشتی نداشته باشد این یک چیز بدیهی است.
در ایتم های بزرگ تر میایید می بینید این پیاده راه قبلا یک میدانی بوده که اتصال شرق به غرب شمال به جنوب بوده است
یه طرف شرق به غرب اش را قبلا بستید شمال به جنوب هم بستید ایا یک رینگ بزرگتر دارید ؟ نه ندارید. ایا برای ورود و به اصطلاح حضور مردم در این پیاده راه امدید تسهیلات فراهم بکنید؟ سرویس حمل و نقل عمومی است اینقدر که اسایش مردم را لحاظ بکند؟ نه.
برای سرویس خصوصی وسایل شخصی وسایل تهیه کردید؟نه. پس شما چه کار کردید فقط امدید بستید صاف کردید ان هم بعد از مدتی در مصالح در کیفیت در براورد هزینه ها حرف و حدیث های بسیار است که به نظرات کارشناسان ارجا میدهم.
پیاده راه را با تمام این معایب می گویم برای بافت مرکزی رشت لازم است.
چون قبلا هم با ترافیک ماشین ها این گره وجود داشت اما حالا که امدید این کار را کردید بایستی حتما موارد جایگزینش را برای اش ببینید.
رضایتمندی بازار را در ان ببینی سهولت حمل و نقل را ببینید و مشکلات مردم را حل بکنید چون مشکلات مردم قطعا با ۵ تا ۶تا ماشین کوچک برقی حل نمیشود پس بمانید این مسائل را شورا ببیند.
مدافع ایشان این حرف را میزد مدافع ایشان هم همین حرف را می زد پس مشخصه که این چیز کاملا بدیهی بود.
جالبیش این است که همه سال می آمد در بودجه و اجرا نمی شد.
هنوز رینگ شما کامل نیست خب این کاررا انجام بدید این همه هزینه کردید.
۱۰ تا پروژه خورده است ۱۰میلیاردی ساختید خب باید چهل میلیارد تومان این خیابان را باز می کردی دیگه با ۵۰ میلیارد تومان می ساختید پس می توانستید.
در حال حاضر برنامه ای دارید ؟
ـ همیشه در برنامه مصوب شهرداری بود هیچ شهرداری متاسفانه به سمت اجرای به اصطلاح تملک و بازگشایی در این دهه اخیر نرفته است. به اصطلاح برایشان سخت است.
حضرات می ترسند هزینه شخصی که ندارد.
همه ی ما عادت کرده ایم کارهای روبنای انجام بدیم همه ما عادت کرده ایم مثلا شهردار شده ایم یک رنگی بزنیم مردم بگویند که آمدند همین صحبت را داشتیم میکرده ایم.
کسی نیامد بگوید من یک کاری انجام داده ام این ماندگار بشود اصلا نصفش را من انجام بدهم نصف بعدی اش را شما بیایید انجام بدهید یه مشکلی حداقل در دو دوره حل بشود مگر می شود مثلا اتصال خیابان شهید رجایی به خیابان معلم دو دهه مانده باشد دو دهه هنوز هم مانده شما می روید می بینید خیابان باز است ولی نمیتوانی تردد کنی چرا چون دو تملک مانده پنج میلیارد تومان.
پنج میلیارد تومان پول زیادی است ولی رفتید مثلا ده میلیار تومن فلان پروژه رو انجام دادید هفت هشت میلیارد آب نما انجام دادید نمیگویم آن اصلا به درد نمیخورد .
فعلا که فاز دوم همه چیز را خوابانده است.
باید تمام بشود آب نما رو باید تکمیل بکنیم معنی نمیدهد که همیشه نصفه نصفه نمی شود فرق نمی کند آقای شهردار باید تمامش کند راهی است که رفته است دیگر.
بله این ها باید بر اساس همان پیشرفت فیزیکی تمام شود پرونده آن هایی که قرار نیست انجام شود بسته شود از اولویت کنار بروند سر و سامان داده شوند در کنار این ها به طور هم زمان از یک مقطعی به بعد پروژه های جدید شروع شود چون شما نمی توانید شهر را کلا متوقف بکنید بروم حالا این هارا جمع بکنم باید هم زمان این ها را جلو ببرید.
تمام تلاشمان را میکنیم.
چیزهایی که شما می گویید جنس کارها آنقدر کوچک است که اسمش را دیگر وعده نمیشود گذاشت و باید اجرا شود مثلا تالاب را که ثبت کردیم شروع کنیم به آزاد سازی حاشیه اش به ما منابع بدهند دو تا پروژه بازآفرینی را استارت بزنیم سرمایه گذار بیاوریم رودخانه ها را شروع کنیم این ها همه کار هایی است که داریم انجام می دهیم. اگر رودخانه ها را استارت بزنیم یک اتفاق بسیار بزرگ است ولی باید تولی گری و اجازه کارکرد این را به ما بدهند یعنی نرویم وسط کار دستگاه دیگر بیاید بگوید من متولی این رودخانه ام تا حالا کجا بودید قانون میگوید من هستم دیگر تو چه کار داری تا حالا کجا بودم این اتفاق ها افتاده میان این ها برنامه های بزرگی که ما داریم واقعا در بحث رودخانه ها ورود بکنیم با جذب سرمایه گذار تفاهم نامه ها منعقد شده با دو سه گروه هم صحبت شده است که این رودخانه هارا میخواهیم از یک جایی استارت عملیاتی بزنیم در بحث پروژه های مرتبط با امور گردشگری حالا هم در احیای بافت ها و هم برای رونق و کمک تسهیل گری برای بخش خصوصی بتوانیم کارهای این چنینی انجام بدهیم در بحث های حمل و نقل عمومی با نوسازی هم ناوگان عمومی مثل اتوبوس ها که تصویب شورا را گذراند هم با کمک به نوسازی ناوگان تاکسیرانی بتوانیم انشالله این ها را استارت بزنیم.
اگر جنس این صحبت ها وعده و پروژه قابل توجه است این ها کارهایی است که میخواهیم بکنیم در بحث تالاب عینک هم تا حالا دو سه گروه سرمایه گذار آمده پارک چهارصدوپنجاه هکتاری به همین منوال کارهایی است که رویشان کار می کنیم و امیدواریم در نودوهفت هرکدامشان را استارت بزنیم.
به نظر امیرحسین علوی به عنوان یکی از عضوهای شورای شهر به نظر شما تاثیرگذارترین عضو شورا در حال حاضر چه شخصیست؟
ـ غیر از امیرحسین علوی ده نفر دیگر.
با کدام یک از نمایندگان رشت تعامل بیشتری دارید؟
ـ هر سه تایشان را دوست دارم. هر سه تایشان بسته به تقاضاها و فراخورد کمک می کنند.
همسو شاید نباشند ولی دارند کمک میکنند.
در هر جایی که تا امروز خواستیم واقعیتش این است که کمک کردند این که کمک هایشان چند درصد به خروجی رسیده شاید هم همه اش تقصیر خودشان نباشد ولی کمک کردند مثلا آقای جعفرزاده قرار گذاشتند رفتیم پیش وزیر راه خروجی حالا نیامده است.
به نظرم همه میخواهند کمک کنند ولی من نماینده ها را خیلی دوست دارم.
به نظر شما به عنوان یک کارشناس در امور شهری فعلا در حال حاضر دخل و خرج شهرداری رشت باهم می خواند؟
ـ دخل و خرج دو بخش است یک بخش هزینه های جاری است که بله میخواند تقریبا به روز شده ایم دو با لحاظ هزینه های عمرانی که اصلا نمیخواند یعنی با این پول هایی که می شود باید هزینه های جاریمان را بدهیم و بعضی پروژه های عمرانی را دست میزنیم برای اینکه برای تمام پروژه های عمرانی که در برنامه مان است ما باید واقعا آن عدد مثلا نهصد میلیار یا هزار میلیارد تومان را محقق کنیم و چون فعلا محقق نمیشه پس دخل و خرجمان بر اساس بودجه نمیخواند اما برای هزینه های جاریمان پول در می اوریم.
من همیشه انتهای کلامم یک درخواست مشخص دارم هم در سخنرانی هایم هم در مصاحبه ها اعتقاد دارم این ها به من کمک میکند و در مسیر کار و زندگی خیلی راه گشا است همیشه از مردم تقاضای دعای خیر میکنم اعتقاد دارم این در چاله چوله ها و دست اندازها در گیر و گور ها خیلی به ما کمک میکند و اگر مردم ما را دعا بکنند میتوانیم در کارکردمان موفق باشیم گیر و گور ها را هم رد بکنیم به همین خاطر باز از مردم طلب دعای خیر میکنم.
یک سری اسامی خدمتتان اعلام میکنیم در یک کلام نظرتان را بفرمایید؟
مقام معظم رهبری: مقتدر دوست داشتنی
اقای دکتر روحانی: رییس جمهور ایران
آیت الله هاشمی رفسنجانی: شخصیت محبوب دوران نوجوانی
رئیس دولت اصلاحات: جریان ساز
دکتر احمدی نژاد: بی تدبیر
دکتر قالیباف: مدیر اجرایی قوی
دکتر ظریف: سیاستمدار محبوب
دکتر نجفی: استاندار آرام منطقی معتدل
دکتر سالاری: استاندار جوان با انگیزه
اقای ثابت قدم: میتوانست خیلی بهتر از اینها باشد
اقای نصرتی: منطقی و محافظ کار
اقای کوچکی نژاد: دوست قدیمی و خوب
اقای جعفرزاده: نماینده توانمند
اقای حسنی: نماینده مردمی خودمانی
اعضای شورا: دوستان خوب همکاران خیلی خوب
امیرحسین علوی: دوست دارد کار کند