حذف سمپاد به غیرانتفاعیها رونق میدهد یا مدارس دولتی؟
حذف سمپاد به غیرانتفاعیها رونق میدهد یا مدارس دولتی؟
سیدکاظم اکرمی: طرحهای آموزشوپرورش پشتوانه تحقیقاتی ندارد
فاطیما فردوس: طرح حذف آزمون ورودی و گزینش مدارس در مقطع ابتدایی، موافقان و مخالفان زیادی داشت؛ مخالفان این طرح معتقد بودند در اکثر کشورها مدارس تیزهوشان وجود دارد و این حق طبیعی خانوادههاست که فرزندانشان را در مدارس با سطح علمی بالاتری ثبتنام کنند. موافقان هم معتقد بودند تمام مدارس باید در یک سطح باشند و آزمونهای ورودی تنها استرس و اضطراب برای دانشآموزان ایجاد میکند و بازدهی چندانی نخواهد داشت. در بین موافقان و مخالفان گروه دیگری نیز بودند که میگفتند حذف آزمونها در شرایطی میتواند عملکرد مثبت داشته باشد که ساختار آموزشی هم متناسب با آن تغییرات مثبتی داشته باشد. سیدکاظم اکرمی، وزیر آموزشوپرورش در دولت دوم میرحسین موسوی هم در گروه سوم قرار میگیرد و با موافقت از این طرح به «خبرآنلاین» میگوید: «هرچند این طرح نکات مثبت بسیاری دارد ولی بهتر بود قبل از شروع مدارس اجرایی شود تا خانوادهها شهریههای میلیونی پرداخت و ضرری نکنند.»
در ادامه گفتوگوی «خبرآنلاین» را با او میخوانید:
کاهش امتحانات غیرضروری در مدارس، چقدر میتواند در مسائل امروز آموزشوپرورش دارای اهمیت باشد ؟
با توجه به اینکه این مسئله کیفی است، نمیتوان قدر و اندازه را بهطور دقیق مشخص کرد ولی از چند سال پیش که گمان میکنم دوره اصلاحات بود، شورای عالی مصوبهای را ارائه کرد مبنی بر اینکه امتحانگرفتن در سالهای اول، دوم و سوم ابتدایی برداشته شود و ارزشیابی دانشآموزان توصیفی باشد. یعنی معلم کار دانشآموزان را ارزیابی کند و مقایسه دانشآموزان با یکدیگر کنار گذاشته شود. در واقع فرضیه این بود که امتحانگرفتن و نمرهدادن به دانشآموزان ابتدایی برای آنها استرس و اضطراب ایجاد میکند. در دیگر کشورها مانند کشورهای اسکاندیناوی و برخی کشورهای اروپایی هم این نوع امتحانات را در مقطغ دبستان کنار گذاشتند تا استرس دانشآموزان از بین برود و با آرامش تحصیل کنند. حذف آزمونها هم بهنوعی ادامه همان کار است که فشار و ناراحتی در بچهها تا حد ممکن کاهش پیدا کند. بهعبارت دیگر محور اصلی این طرح کمتر کردن اضطراب دانشآموزان است. علاوه بر این مقایسهکردن کودکان در این سن پیامدهای منفی بسیاری دارد. وقتی ما دانشآموزان را یکدیگر مقایسه میکنیم و میگوییم تو باهوشتری و تو کمهوشتر اولی را دچار خودبینی و دومی را دچار استرس میکنیم و هردو را در آینده فردی زیانمند برای خود و جامعه میکنیم.
یکی از ابعاد این طرح حذف تدریجی مدارس سمپاد و نمونه دولتیست، آیا با حذف این مدارس، مخاطبان آنها جذب مدارس غیر انتفاعی میشوند؟
دستور آموزشوپروش این است که این گزینشها در هیچ مدرسهای در مقطع دبستان نباید باشد. برای بررسی این مسئله باید گریزی به گذشته بزنیم؛ روزهایی که من معلم بودم حرف دانشآموزان تیزهوش و مدرسه غیرانتفاعی و اینها نبود. همه مدارس در یک سطح بودند و دانشآموزان تیزهوش از بقیه جدا نمیشدند. امتحانات برگزار میشد و طبیعتا چند نفر بودند که بالاترین نمره را میگرفتند که معلوم بود پرتلاشتر و باهوشتر هستند و این روش گزینش بهطور طبیعی انجام میشد و استرسی هم به دانشآموزان وارد نمیشد. البته من به لحاظ اجرا نگرانی برخی خانوادهها را درک میکنم؛ خانوادههایی که برای سال تحصیلی جاری هزینه کردند و توقع داشتند دانشآموزانشان با غربالگری به مدارسی با سطح بالاتر و بهعبارتی تیزهوشان بروند. این خانوادهها حق گله دارند و چه بهتر بود که وزارت آموزشوپرورش این طرح را شهریور اجرایی میکرد تا نه از خانوادهها پولی گرفته شود و نه توقعی ایجاد شود. البته باید روی دیگر این قضیه را هم ببینیم؛ بسیاری از دانشآموزان هستند که از این غربالگریها لطمههای جبرانناپذیری خوردهاند. تحقیقات روانشناسی، مطالعات تطبیقی و علومتربیتی نشان میدهد که این آزمونها نه تنها مفید نیست که پیامدهای منفی بسیاری نیز دارد. نکته قابل توجه این است که از بین ۱۶ نفری که این آزمونها را میدادند تنها یک نفر قبول میشده است ولی میلیونها تومان پول پرداخت میشده است. نظام آموزشی کدام کشور این کارها را میکند؟ در دیگر کشورها تمام ارزیابیها توصیفی است و هرکس با خودش مقایسه میشود نه دیگری. در واقع تمام مدارس باید در یک سطح باشند و معلمان باید تلاش کنند دانشآموزان ضعیفتر را با تمرین و روشهای مناسب به سطح مورد نظر برسانند و از دانشآموزانی که در سطح بالاتری هستند کار بیشتری بخواهند.
گروهی از مخالفان معتقدند که غربالگری دانشآموزان در دیگر کشورها نیز انجام میشود و خانوادهها این حق را دارند که مدارس با سطح بالاتری را برای فرزندانشان انتخاب کنند. در مقابل ما میبینیم که ساختار آموزشی مدارس غیرانتفاعی تفاوت چندانی با مدارس دولتی ندارد و این مسئله باعث شده مدارس تیزهوشان و سمپادها خودشان را متفاوت و جدا از دیگر دانشآموزان بینند. تحلیل شما از این وضعیت چیست؟
دقیقا همینطور است؛ اگر دانشآموزان به صورت یکسان بالا بیایند این احساس مزیت از بین میرود و از دوره ابتدایی خودشان را تافته جدا بافته و جدا از دیگران حساب نمیکنند. وجود این مدارس خودمحوری، خودخواهی، خودبرتربینی و خودشیفتگی را بهوجود میآورد و این شبهه را برایشان پیش میآورد که ما باید فرمان جامعه را به دست بگیریم و رهبری کنیم و دیگران باید از ما فرمانبری کنند. همین مسئله باعث شده است که در دنیا بگویند دانشآموزان را باید در مدارس یک سطح قرار دهیم و از آن بین به دانشآموزانی که ارزیابی بهتری داشتند کارهای بیشتری بدهیم. در این شرایط نه کسی احساس خودبرتربینی میکند نه کسی احساس عقبماندگی. وقتی این جداییها صورت میگیرد هر دو طرف آسیب میبینند. در تمام جوامع علومتربیتی و روانشناسی این مسئله را بررسی کرده ولی در ایران و بهخصوص دولت قبل که همه چیز با شعارهای پوپولیستی حل و فصل میشد، این آزمونها را افزایش دادند که عواقب بسیار بدی هم بههمراه داشت. مهمترین پیامد منفی آن هم هدر رفت میلیونها پول اضافی بود؛ میلیونها پولی که صرف کتابهای کمکدرسی میشد و صداوسیما هم برای جبران هزینههای خود تا میتوانست تبلیغ میکرد.
پس شما معتقد هستید که دانشآموزان باید در مدارس با سطح یکسان درس بخوانند و در این بین برای دانشآموزان با هوش بالاتر فعالیتهای اضافی در نظر گرفته شود.
بله دقیقا. به هیچوجه نباید دانشآموزان را از هم جدا و مقایسه کرد تا فکر کنند بهخاطر هوش بالاتری که دارند تافته جدا بافتهای از دیگران هستند. این کارها تاثیر مستقیم بر تربیت و آینده کودک میگذارد و از او فردی را میسازد که نمیتواند حرف مخالفی را بپذیرد.
گروهی از موافقان این طرح میگویند، غربال دانشآموزان در مدارس نمونه منجر به تضعیف مدارس دولتی میشود، آیا این تحلیل درست است؟
تحلیل درستی است؛ گروهی که شرایط مالی مناسبی دارند احساس میکنند نسبت به دیگران برتری دارند و فرزندشان را از مدارس دولتی بیرون میآورند و در مدارس خاص ثبتنام میکنند و شهریههای نجومی پرداخت میکنند. در این شرایط فاصله طبقاتی بین دانشآموزان هم محرز میشود و میبینیم که غالبا دانشآموزانی در مدارس دولتی ثبتنام میکنند که تمکن مالی ندارند. از طرف دیگر معلمی که در مدرسه غیرانتفاعی درس میدهد نسبت به معلمی که در مدرسه دولتی تدریس میکند حقوق بیشتری میگیرد و همین عامل انگیزه تدریس معلمان در مدارس دولتی را از بین میبرد. این شرایط تماما به ضرر طبقه فرودست است؛ در حالی که در این قشر هم به همان میزان طبقه بالا، دانشآموز تیزهوش و با استعداد وجود دارد. زمانی که من مسئول بودم مدارس نمونه دولتی برای مناطق محروم ایجاد کردیم؛ دانشآموزانی که مستعد بودند ولی امکانات مالی نداشتند. البته این مدارس برای شهرستانها و روستاهای محروم بود. بهطور کلی طرحهای زیانبار زیادی در طول این سالها در آموزشوپرورش اجرایی شده که ضررهای بسیاری به بدنه آموزشی وارد کرده است که یکی از آنها هم حذف مقطع راهنمایی بود. این مقطع از ابتدا بر اساس علم روانشناسی رشد و بلوغ پایهگذاری شده بود و کتابهای بسیاری در این حوزه نوشته شده بود. یک مرتبه بدون تحقیقات و مطالعات علمی آن را حذف کردند و به شش سال ابتدایی و شش سال دبیرستان تبدیلش کردند و ساختار را به نیمقرن قبل برگرداندند.
پس میتوان گفت حذف آزمونها به کمکردن تدریجی فاصله طبقاتی کمک میکند؟
بله دقیقا همینطور است؛ اصلا ما یک خانواده کوچک را بررسی میکنیم. یکی به مدارس تیزهوشان میرود، یکی به مدرسه غیرانتفاعی و دیگری در مدرسه دولتی درس میخواند. همین مسئله باعث میشود به کودکان برچسب زده شود و آنها را از همان کودکی از یکدیگر جدا کند. آمارها میگوید سالی ۱۰ درصد از دانشآموزان میتوانند به مدارس تیزهوشان راه پیدا کنند؛ یعنی ۹۰ درصد پول اضافی بدهند تا فقط ده درصد غربال شوند.
در واقع با حذف این آزمونها مدارس غیرانتفاعی هم به تدریج حذف میشوند؟
یکی از مشکلات دانشآموزان در مدارس غیرانتفاعی حجم بالای کتابهای درسی و کمکدرسی است؛ بچهها باید هرروز حجم زیادی کتاب را از خانه به مدرسه و از مدرسه به خانه ببرند. کجای دنیا دانشآموز این مقدار کتاب حمل میکند؟ اگر اسم مدرسه غیرانتفاعی است و باید پیشرفته باشد، همه چیز باید پیشرفته و با امکانات باشد. اگر قرار است مدارس غیرانتفاعی بمانند نباید تنها تفاوتشان شهریههای نجومی باشد، باید در عمل هم پیشرفته باشند و امکانات ویژهای در اختیار دانشآموزان قرار دهند.
مدارس غیرانتفاعی در دوره شما ایجاد شدند؛ در آن زمان توجیه ایجاد مدارس غیردولتی چه بود و چه سیاستهایی را در برداشت؟
من و دوستانم با تاسیس مدارس غیردولتی موافق نبودیم و آن زمان جنجالهای بسیاری ایجاد شد. ما مثل شهید رجایی معتقد بودیم همه مدارس باید یکسان باشند. آن زمان امام گفتند که مردم را در امور مدارس شرکت دهید و لایحه مدارس غیرانتفاعی نوشته شد. برای تصویب لایحه در مجلس به من اجازه ورود ندادند چون میگفتند تو مخالفی و نباید شرکت کنی. ما میدانستیم نتیجه ایجاد مدارس غیرانتفاعی چه میشود ولی مخالفت ما راه بهجایی نبرد. علیرغم اینکه امام گفته بودند منظورم از مشارکت، مشارکت قشر مستضعف است. (نقل محتوا) حرف من این بود که با این دیدگاه ساختن مدارس غیرانتفاعی مشکلی ندارد ولی آقای مهاجرانی که معاون اول نخستوزیر بودند بر ایجاد این مدارس اصرار داشتند که ساختن مدارس غیرانتفاعی هم به نام ایشان زده شد. توجیه آقای حداد عادل برای ایجاد مدارس غیرانتفاعی این بود که خانوادههایی که تمکن مالی دارند بهجای اینکه معلم خصوصی بگیرند، در مدارس غیرانتفاعی با امکانات بیشتر فرزندانشان را ثبتنام کنند. ما میگفتیم نمیتوانیم جلوی خانوادهها را بگیریم تا معلم خصوصی به منزل نیاورند و اختیار خودشان است اما دوت باید این کار را بکند؛ اگر هم قرار است کیفیت بهتر شود باید در تمام مدارس اینطور باشد ولی ایشان اصرار زیادی داشت و قدرتش را هم داشتند. حرف ما این بود که اگر هم این مدارس ایجاد میشود باید مدیر و مربی پرورشی با حکم دولت به این مدارس بروند تا دولت بداند در این مدارس چه میگذرد ولی اینطور نشد. پس در حال حاضر هیچکس نمیتواند جلوی مدیری که شهریه میلیونی میگیرد بایستد. مگر چند درصد مردم میتوانند در این مدارس ثبتنام کنند؟ آنهایی هم که نمیتوانند چون فکر میکنند فرزندانشان در مدارس دولتی ضعیف میشوند حاضرند فرش زیر پایشان را بفروشند تا فرزندانشان در این مدارس باشند. حالا هم که بسیاری از این مدارس به نهادهای قدرت وابستگی دارند که به این راحتی نمیشود در برابر پولهای گزافی که میگیرند ایستاد.
به نظر شما؛ این طرح منجر به افزایش کیفیت مدارس دولتی میشود یا خصوصی؟
این مسئله بستگی به سیاستهای وزارت آموزشوپرورش دارد که کیفیت را در مدارس دولتی بالا ببرد ولی خب بودجه لازم را ندارد و دولت باید به وزارتخانه کمک کند. بهنظر من بهتر بود بهجای مدارس غیرانتفاعی مدارس هیئتامنایی را ترتیب میدادند که اولیا با همفکری و آگاهی از شرایط یکدیگر خلاهای مالی را جبران میکردند.
آیا آموزش و پرورش در اجرای این طرح شتابزدگی کرده است؟
بله من معتقدم این کار باید در شهریور و قبل از اینکه مردم شهریهها را پرداخت میکردند، اجرایی میشد.
چرا در آموزش و پرورش، طرحهای اینچنینی پشتیوانه تحقیقاتی ندارند؟
حذف آزمونهای ورودی در مقطع ابتدایی و گزینشها پشتوانه تحقیقاتی دارند و بهزودی هم منتشر میشود ولی مواردی مانند تغییر ساختار آموزشوپرورش و حذف مقطع راهنمایی هیچ پشتوانهای نداشت.
چرا تنوع مدارس در ایران اینقدر زیاد است؟ از دولتی و غیردولتی و تیزهوشان گرفته تا شاهد و شبانه و …
نقد بهجایی است و در هیچجای دنیا اینقدر تنوع مدرسه وجود ندارد. تنوع مدارس پس از ایجاد مدارس غیردولتی بهوجود آمد و به علت عدم نظارت یک گروه از عالمان علوم تربیتی بر کار وزارت آموزشوپرورش (که اکنون در سند تحول این نظارت مطرح شده است.) این همه مدارس گوناگون بهوجود آمده است که امیدوارم با کار تحقیقی بیشتر وزارتخانه در کمکردن انواع مدارس توفیق پیدا کند.
۴۷۲۳۸