آخرین خبرها

آیا در هر شرایطی باید اصلاح قیمت‌ها را اصلاح کرد؟

آیا در هر شرایطی باید اصلاح قیمت‌ها را اصلاح کرد؟

دو منبع بسیار مهم در اقتصاد به شدت تلف می شود؛ آب و انرژی. هر دوی این‌ها به لحاظ قیمت گذاری در کشور ما اشکال دارد. وقتی مالکیت منابع طبیعی منشاء باشد، بحث سواری مجانی که اصطلاح اقتصاددانان است پیش می آید که هر کسی می خواهد حداکثر استفاده را بکند. وقتی آب ارزان است، هر کسی می‌خواهد از آب با یک راندمان خیلی پایین حداکثر استفاده را بکند.

آمارها نشان می دهد که ۹۵ درصد آب کشور بخش کشاورزی است و راندمان آبیاری در کشور خشکی مثل ایران که بارندگی یک سوم جهان است، ۳۵ درصد است.

۳۸۰ دشت ایران امروز بحرانی است و منابع زیرزمینی آب فروکش کرده است. ناسا پیش بینی کرده که در ۲۰ سال آینده ۱۰ درصد به خشکسالی ایران افزوده خواهد شد. مناطقی از ایران لم یزرع و غیرقابل سکونت خواهند بود، اما راجع به این بحران ها هیچ کاری نمی کنیم.

دریاچه ارومیه خشکیده است و بسیاری از دریاچه ها و آبگیرها و تالابها از بین رفته اند. آبها شور می شوند و کیفیت آبها از دست می‌روند. در خوزستان که بزرگترین منابعی آبی کشور وجود دارد، در رودخانه کرخه سد زدهایم که زیر آن کوه نمک است و آب آن تلخ شده است. آب شیرین را باز کردیم تا مزارع شور را بشوریم، رودخانه کارون را از بین بردیم و از حیز انتفاع خارج کردیم و بخش زیادی از زمین های خوزستان را به شورهزار تبدیل کردیم.

سوءمدیریت در منابع آب ناشی از ابهام در حقوق مالکیت آب و قیمت گذاری نادرست منابع آن و مدیریت غیر اصولی و غیر سالم وزارت نیرو و وزارت کشاورزی بر کل این منابع است. با مقدار زیادی سرمایه گذاری سد ساخته ایم، کانالهای درجه دو و سه را افتتاح نکردیم و آب را سر مزرعه نبردیم. در مواردی هم که آب را سر مزرعه برده ایم، به تلف کردن آب انجامیده است. در بخش انرژی هم شدت بسیار زیاد و تلفات انرژی بالا است.

در اینجا دو بحث مطرح است؛ تکنولوژی و قیمت. البته می توان استدلال کرد که بین این دو رابطه وجود دارد. بدین صورت که اگر قیمت را اصلاح کنیم، تکنولوژی نیز اصلاح خواهد شد ولی مساله این است که در کوتاه مدت به صرف افزایش قیمت ها نمی توانیم مصرف را کنترل کنیم. علت این است که گزینه های تکنولوژی وجود ندارند. بنابراین در بحث هدفمندسازی راه حل‌هایی وجود دارد که به نظرم راه حل‌های قیمتی و غیرقیمتی در کنار هم باید قرار گیرد.

کشش مصرفی تقاضا در اقتصاد ایران برای انرژی ۱۴ درصد است. اگر ۱۰۰ درصد قیمت منابع انرژی را بالا ببریم در کوتاه مدت ۱۴درصد مصرف پایین خواهد آمد. کافی است اوکتاین بنزین را در ایران بالا ببریم، ۳۰ درصد مصرف بنزین و آلودگی ناشی از آن کم خواهد شد.

 دنیا به سمت تولید خودروهای هیبریدی و برقی رفته است. در این زمینه سرمایه گذاری انجام نداده ایم و استانداردهای مصرف ما در خودروها، عقب مانده است. باید تولیدکننده را ملزم کنیم که خودروی کم مصرف بسازد.

اگر به تاریخچه تحولات نگاه کنید می بینید که اولین بار در ایالت کالیفرنیا مقررات بسیار شدیدی برای خودروها گذاشتند و خودروسازان آمریکایی خود را با شرایط جدید تطبیق دادند. خودروساز ژاپنی هم که می خواست در بازار آمریکا حضور داشته باشد، مجبور بود خود را تطبیق دهد. دولت ما در این زمینه مقررات گذاری نکرده است. در صنعت سیمان، فولاد، آلومینیوم، مصرف انرژی به مراتب بیش از مصرف استانداردهای جهانی است.

بنابراین باید در کنار افزایش قیمتها، نظم نهادی و چارچوب قانونی برای تخلفات تعبیه شود. هیچ کس منکر این نیست که قیمت نسبی حامل های انرژی باید تغییر یابد و یکی از راه های کلیدی کاهش مصرف و جلوگیری از اتلاف انرژی، اصلاح قیمت هاست. نکته‌ای که در این میان وجود دارد اینکه تدریجی باشد یا دفعی؟ به همه کمک کنیم یا به عده ای؟

نکته بعدی که حائز اهمیت است اینکه آیا در هر شرایطی باید اصلاح قیمتها را اعمال کرد؟ در دور اول نیز که بحث اصلاح قیمتها بود، گفتیم در شرایط بی ثباتی اقتصاد کلان که به تولید شوک منفی وارد می کند و در مقابل در درازمدت چون نمی توانیم تورم را کنترل کنیم و تورم داخلی بیش از تورم بین المللی است، باعث تنزل ارزش پول داخلی می شود. همچنین فاصله قیمت های داخلی و مرزی نیز افزایش می یابد و عمل انجام شده خنثی می شود و مصیبت ها به لحاظ اقتصاد کلان باقی می ماند. کمااینکه اکنون هدفمندی بی معنی شده است. بنابراین بحث ما این است که اصلاح قیمتها خوب است به شرطی که ابتدا پیش شرط هایش فراهم باشد. اقدامات قیمتی و غیرقیمتی از دید اقتصاد خرد باید در کنارش باشد و در همین شرایط باید به ثبات اقتصاد کلان نیز توجه داشته باشیم.

*اقتصاددان و استاد دانشگاه

۳۵۳۵

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا