«لاتاری» برگ برنده جشنواره فجر اصفهان شد/غربت داستان «ابوقریب»
«لاتاری» برگ برنده جشنواره فجر اصفهان شد/غربت داستان «ابوقریب»
با گذشت دو روز از جشنواره فجر در اصفهان و با توجه به نمایش فیلمهایی مانند امپراتور جهنم، اتاق تاریک، هایلایت، جشن دلتنگی، تنگه ابوقریب و کامیون کم کم مخاطبان هنر دوست اصفهان از پرواز سیمرغ فجر در اصفهان نا امید شده و برخلاف سالهای گذشته در ساعات پایانی شب حضور کمترین مخاطبان سینمایی را شاهد بودیم.
در این میان برخی فیلمها مانند «امپراطور جهنم» به کارگردانی پرویز شیخ طادی و «ابوقریب» به کارگردانی بهرام توکلی مخاطبان زیادی را به سینما کشاند که ناراضی از سینما بیرون رفتند و برخی مثل «کامیون» از کامپوزیا پرتوی گرچه مخاطب کمتری داشت اما تماشگران را با لبخندی کوچک بر لب راهی خانههایشان کرد.
خوش یمنی «لاتاری» برای جشنواره فجر اصفهان
اما شب گذشته در سومین روز اکران فیلم های جشنواره فجر در اصفهان، «لاتاری» به کارگردانی محمدحسین مهدویان برگ برنده جشنواره فجر در اصفهان شد و گویی برای مسئولان نهادهای فرهنگی اصفهان نیز خوش یمنی به همراه آورد به نوعی که با مشارکت موسسه بهمن سبز حوزه هنری بالاخره فیلمهای معروفی مانند «به وقت شام» و «بمب» نیز بر بال سیمرغ هشتم فجر در اصفهان نشست.
لاتاری که شب گذشته سینما سپاهان را لبریز از جمعیت مشتاق و دوست دار فرهنگ و هنر کرده بود، با دیگر فیلمهای مهدویان به ظاهر تفاوت زیادی دارد اما ریشه های پربار این فیلم نیز همانند «ماجرای نیمروز» از اندیشه هوشمندانه و میهندوستانه کارگردان تغذیه میشود.
جسارت قابل تحسین مهدویان در ساخت «لاتاری»
جسارت مهدویان در ساخت این فیلم قابل تحسین است چراکه به شکلی واضح به موضوعی می پردازد که در کمتر فیلمی شاهد آن بوده ایم. در واقع کارگردان این فیلم همانند فیلم های مستندگونه خود سراغ سوژهای ناب رفته است، داستان فیلم در ابتدا عاشقانه به نظر می رسد و مخاطب را از تغییر موضع مهدویان در فیلمسازی متعجب می سازد اما در ادامه لاتاری تقابل نسلهای جدید انقلاب با نسلهای اول و دوم را به تصویر می کشد و جنگ نسل با غیرت امروز را در جبهه ای جدید روایت می کند.
فیلم از صحنههای ناغافلی که مخاطب را متعجب می کند سرشار است، نیم ساعت آخر فیلم تماشگران از صندلی سینما تکان نمی خورند چراکه شخصیت نخست داستان به دنبال یافتن دلیل خودکشی نامزد خود به دبی آمده است و همراهی یک جانباز موجی دفاع مقدس به همراه دو دوست دیگر وی که هرکدام روحیاتی مختص به خود را دارند لحظات طنزی را رقم می زنند.
البته در این بخش تا حدوی جملاتی به ظاهر شعاری از شخصیتهای داستان می شنویم، اما این جملات که بعضا لحظات طنزی را رقم می زند اتفاقا در این بخش از داستان ضروری به نظر می رسد چراکه مخاطب تاکنون فضایی سنگین و تلخ، ناشی از خودکشی دختری را تجربه کرده است که در پس زمینه ذهن خود می داند چه بر سر وی آمده است و در شرایطی که پدر نوشین نیز اسیر نوعی روزمرگی و منفعت اندیشی است، مخاطب لحظات سختی را تجربه می کند به نوعی که رگ غیرت هر ایرانی برافروخته می شود.
لاتاری و تغییر جبهه جنگ با دشمنان دین و میهن
بنابر نظر یکی از مخاطبان این فیلم، اتفاقهای نهایی از تلخی داستان لاتاری می کاهد و گرچه شاید تا حدودی باورناپذیر یا روایی به نظر می رسد اما از واقعیت نیز دور نیست چراکه می خواهد این اندیشه را به ذهن متبادر سازد که همانگونه که رشادت های رزمندگان در شرایط خاص دوران دفاع مقدس با وجود دور از ذهن بودن عملیاتی شده است مبارزه با شیوخ عربی که در امر قاچاق دختران و در کنار آن جنایتهای دیگر نقش دارند نیز دور از ذهن نیست به شرطی که فراموش نکنیم که اکنون تنها جبهه جنگ با دشمن در ظاهر عوض شده است.
نوع فیلم برداری لاتاری به دیگر مستندهای مهدویان شباهت دارد اما روایت داستان را به جز در برخی صحنه ها واقعی تر کرده است. در برخی صحنه ها مانند اطلاع خانواده دختر از خودکشی وی بازی خوبی از بازیگران شاهد نیستیم و مصنوعی به نظر می رسد.
«سوء تفاهم» برای جشنواره فجر یا سینمای هنر و تجربه؟!
برخلاف لاتاری سینما سپاهان شب گذشته با اکران سوءتفاهم به کارگردانی احمدرضا معتمدی مخاطب چندانی را بر صندلی های خود ندید و به دلیل روایت غیر جذاب برای عموم مخاطبان بسیاری از تماشگران در همان لحظات اولیه سالن را ترک کردند.
البته برخی کارشناسان داستان این فیلم را خاص دانسته اند اما نباید فراموش کنیم که جای فیلم های با مخاطب خاص در جشنواره فجر نیست بلکه سینمای هنر و اندیشه صندلی ویژه برای این نوع فیلم ها در نظر گرفته است.
امپراتور جهنمی که «شکارچی شنبه» نشد
فیلم «امپراتور جهنم» نیز با توجه به فیلم قبلی کارگردان مخاطبان خوبی را جذب سینما کرد اما اصفهانی ها از این فیلم رضایت چندانی نداشتند و امپراتور جهنم برخلاف برخی پیشبینیها نتوانست موفقیت شکارچی شنبه را تکرار کند.
نرگس کامیابی یکی از مخاطبانی است که شب گذشته پس از تماشای «امپراتور جهنم» در سانس ۲۹۰ و ۳۰ دقیقه از سینما فلسطین بیرون آمده است.
وی با ابراز نارضایتی از این فیلم به مهر می گوید: احساس من از تماشای این فیلم این است که تنها تعدادی صحنه اکشن با عجله بسیار در کنار یکدیگر چیده شده است به نوعی که اگر این فیلم سال گذشته ساخته نشده بود تصور می کردم که برای رسیدن به سی و ششمین جشنواره فجر این همه تعجیل را در آن شاهد هستیم.
این مخاطب اصفهانی ادامه می دهد: من فیلم قبلی پرویز شیخ طادی یعنی «شکارچی شنبه» را بسیار دوست داشتم اما این فیلم نه تنها داعش را به درستی به تصویر نکشیده است بلکه بسیاری از صحنهها و حتی بازی بازیگران آن گویی تکرار فیلم شکارچی شنبه است.
تکرار بازی «شکارچی» در «امپراتور جهنم»
وی با بیان اینکه در واقع بازیگر اصلی این فیلم گویی همان نقش شکارچی را دارد اما در قالب دیگری فرو رفته است، ابراز داشت: از دیدگاه من فیلم داری آشفتگی خاصی است.
کامیابی با تاکید بر اینکه انتخاب یک بازیگر یکسان برای نقشی تقریبا مشابه شکارچی شنبه درست نبوده است، تاکید می کند: برخی بازیگران مانند پرویز پرستویی در فیلم های حاتمی کیا در نقشهای متفاوت که همه مرتبط با موضوع دفاع مقدس است بازی های خارق العاده ای داشتهاند اما این دلیل نمی شود که از این شیوه در تمام فیلم ها و برای تمام بازیگران استفاده کنیم.
نکته قابل توجه در «امپرتور جهنم» اینکه برخی صحنه های فیلم مانند آب گرفتن مسجد و کشته شدن یکی از روحانیون سنی در ابتدا به نظر نمادین می رسد اما در ادامه مشخص می شود صحنههای واقعی را شاهد بودیم که به واقع در نظر مخاطب بسیار غیرواقعی و نامرتبط جلوه می کند.
البته با توجه به اینکه سال گذشته برای نمایش این فیلم در جشنواره فجر مشکلاتی ایجاد شد این احتمال می رود که فیلم دارای حذفیاتی باشد که شاید عدم انسجام فیلم از این امر ناشی شود.
واکنشهای متفاوت نسلهای انقلاب درباره «تنگه ابوقریب»
فیلم «تنگه ابوقریب» در طول دو بار اکران در هشتمین جشنواره فجر اصفهان، مخاطبان خوبی را به سینما کشاند اما واکنش نسل های مختلف در برابر این فیلم بسیار جالب توجه بود در واقع نسل های اول و دوم انقلاب فیلم را بسیار جذاب ارزیابی کردند اما نسل های سوم و چهارم انقلاب دیدگاهی متفاوت داشتند.
آرزوی سفر در زمان با تنگه ابوقریب ممکن میشود
در تنگه ابوقریب صحنههای جنگی به اندازهای زیبا و طبیعی ترسیم شده است که گویی سفر در زمان ممکن شده است و مخاطب به بیش از ۳۰ سال قبل و جبهه های جنگی سفر می کند؛ این موضوعی است که همه تماشگران از نسلهای مختلف بر آن متفق القول هستند.
مشکل اصلی «تنگه ابوقریب» این است که خط داستانی مشخصی ندارد و به مستند نیز شباهت ندارد و از سویی مخاطب نسل سوم و چهارم انقلاب را نمی تواند تا انتها در کنار خود قرار دارد.
جانبازی جنگ که خود در دوران دفاع مقدس در منطقه ابوقریب حضور داشته است صحنههای فیلم را بسیار واقعی توصیف می کند و از فیلم راضی است اما نباید فراموش کنیم که نسل سوم و چهارم قرار نیست یادآوری خاطرات را با «تنگه ابوقریب» شاهد باشند چراکه هیچ نوع ترسیم ذهنی از این تنگه و وقایع رخ داده ندارند؛ به همن دلیل است که شاید لیلا میرزایی ۲۳ ساله به مهر میگوید که تا زمانی که چند خط انتهای فیلم درباره تنگه ابوقریب را بر پرده سینما نخوانده است از داستان فیلم نیز سر درنیاورده است و تازه با دیدن نام شهدای تنگه و داستان آنها متوجه شده که در «تنگه ابوقریب» چه رخ داده است.
در واقع تنگه ابوقریب یک ساعت و نیم کامل در جبهه جنگ و در میان صدای تیر و تفنگ می گذرد و صحنه های نابی را به تصویر میکشد اما پس از نیم ساعت به دلیل تداوم صحنههای جنگی برای برخی مخاطبان خسته کننده میشود.
نکته جالب اینکه پس از یک ساعت که برخی جوانان قصد ترک سالن را دارند به ناگاه گره داستانی کوتاهی در فیلم ابوقریب ایجاد می شود که بار دیگر مخاطبان را در تردید ترک سالن فرو می برد.
غربتی که بر دل «تنگه ابوقریب» نشست
تنگه ابوقریب میتوانست با خاطراتی از رزمندگان در پشت جبهه جنگ که خیلی دیر در فیلم به آن پرداخته می شود تلطیف شود اما حتی این لحظه ها نیز در داستان فیلم گذراست و در نهایت این حسرت را در دل مخاطب به جای میگذارد که چه لحظات و صحنههای نابی در این فیلم به دلیل نبود خط داستانی حیف میشود. در واقع نیازی نبوده است که کارگردان کل جنگ را در یک ساعت و نیم به نمایش بگذارد و به خوبی میتوانست از این محتوای غنی برای چندین فیلم دفاع مقدس استفاده کند اما گویی فیلم مشاور جنگی مناسبی نداشته است.
سه روز از جشنواره فیلم فجر در اصفهان سپری شد و این امید می رود که اضافه شدن چهار فیلم جذاب سی و ششمین جشنواره فیلم فجر، چراغ سینماها را تا نیمه شبهای این بهمن ماه نسبتا سرد روشن نگه دارد.
۴۸