نماینده رشت: از آقای علیپور تقاضا دارم ادبیات خود را متناسب با سطح و فرهنگ مردم رشت تنظیم کنند
به گزارش تدبیرشرق به نقل از وارش اسپورت، نطق طوفانی غلامعلی جعفرزاده در صحن مجلس و همراهی نماینده رشت با کمپین #داماش_همیشه_زنده_است مورد استقبال هواداران داماشی قرار گرفته بود و از سویی دیگر پیگیری های جعفرزاده جهت اخذ کمک مالی از وزارت ورزش برای تیم های داماش و سپیدرود موجب شد که بالاخره فرصتی دست بدهد تا در مصاحبه ای نظرات وی در حوزه ورزش شهرستان رشت را جویا شویم…
اگر موافقید مصاحبه را با این سوال آغاز کنیم؛ قبل از آنکه به درجه ی رفیع جانبازی نائل شوید آیا ورزش می کردید…
واقعیت امر این است که من دو ورزش را به صورت حرفه ای انجام میدادم، کشتی و بسکتبال که البته با هم همخوانی ندارند(با خنده)… در کشتی که تا مقطع دبیرستان و قبل از دانشگاه در آموزشگاه های رشت دارای مقام بودم و بعد از آن به محض اینکه به دانشگاه شیراز رفتم به تیم بسکتبال دانشگاه پیوستم و استعداد قابل توجهی در بسکتبال داشتم. کشتی و بسکتبال را به صورت حرفه ای دوست داشتم و بعد از مجروحیت تا مدت ها بسکتبال با ویلچر را دنبال می کردم.
برای تماشای مسابقات تیم های رشتی یا منتخب گیلان به استادیوم هم می رفتید…
ما بچه بودیم ولی بله از قدیم به ورزشگاه می رفتیم و تشویق های بین تماشاگران را بسیار دوست دارم، اکنون هم که هر از چند گاهی به ورزشگاه می روم و گروهی از جوان ها را می بینم که با هم تشویق می کنند من را قلقلک میدهد، چون بسیار صدای بلندی داشتیم، پای خوبی می کوبیدیم و دست خوبی هم می زدیم.
الان مدل ما فرق دارد اما بسیار دوست دارم که برای تشویق کردن بر روی سکوهای عضدی بروم و بعد شما ببینید که تشویق واقعی چگونه است.
بالاخره با پیگیری های جنابعالی و مساعدت معاون رئیس جمهور و وزیر ورزش، مبلغی به تیم های رشتی کمک شد، آیا این کمک ها ادامه دار خواهد بود؟
سازمان ورزش رقمی را تعهد کرده بودند که این مبلغ هم به داماش و هم به سپیدرود کمک شد.اما طبیعی است که این کمک ها کم است و باید افزایش پیدا کند. ما منتظریم که شرایط اقتصادی مقداری تغییر کند و شرایط بودجه ای اگر خوب شود صد در صد دوباره هم برای داماش و هم برای سپیدرود کمک خواهیم گرفت. که من از همینجا از آقای دکتر نوبخت و هم آقای سلطانی فر به صورت ویژه تشکر می کنم چون آقای سلطانی فر یک مقدار اذیت شدند و علاوه بر دو تیم رشتی و حتی ملوان هم مطلع هستم که کمک کردند.
شما از اشخاصی بودید که تا از تصمیم اسماعیل حاجی پور برای احیای داماش باخبر شدید، برای اعلام حمایت از این تصمیم نزد ایشان رفتید و در این مدت هم به نظر می رسد نزدیکترین نماینده به باشگاه داماش بودید…
ارادت من به آقای حاجی پور یک یا دو ساله نیست، ارادت من به ایشان حداقل ٣۵ سال است… چه از دوران قدیم و از زمان کار اجرایی شان در فرمانداری و چه الان که به صورت خانوادگی به ایشان ارادت دارم، بنابراین اگر موضوعی باشد دوست دارم به ایشان کمک کنم.
یک چیز را مردم رشت بدانند، من شهادت می دهم که آقای حاجی پور تمام زندگی خود را برای داماش گذاشته است… تصمیم شان را اجرائی کرد و با تمام سختی های موجود به دلیل ویژگی ها و خصلت مردانه ای که آقای حاجی پور دارند پا پس نکشیدند.
ایشان خانهی پسرش را فروخت و برای یک بازی خارج از خانه مجبور شد ماشین زیر پای خود را نیز بفروشد و در واقع هرچه که داشت برای داماش گذاشت… البته شاید راضی نباشند این ها را بگویم اما ما هم وظیفه داریم به ایشان کمک کنیم.
شرایط تیم داری داماش در زمان مالکیت اسماعیل حاجی پور را چگونه ارزیابی کردید؟
کار بسیار خوبی که صورت گرفت این است که در حدود دو سال مدیریت آقای حاجی پور، باشگاه داماش یک متولی دارد و مدام دچار بی ثباتی نمی شود و این ثبات مدیریت نوید خوبی برای آینده داماش خواهد بود…
البته صعود داماش به مرحلهی دوم رقابت های لیگ دو را هم تبریک میگویم و امیدوارم در مسیر صعود به لیگ یک موفق باشند.
در برهه ای شما عضو هیات مدیره باشگاه داماش گیلان بودید، اما به نظر می رسد اکنون تعامل بیشتری مدیریت باشگاه با نمایندگان و مدیران استانی من جمله شما دارد…
در آن زمان باشگاه فرهنگی ورزشی داماش دو نماینده را برای عضویت در هیأت مدیره دعوت کرد. بنده به همراه پورمختار از نمایندگانی بودیم که به همراه واعظ آشتیانی از ما دعوت شده بود. من به خاطر اینکه مالک تیم یک آدم غریبه ای بود و در رشت نیاز به کمک داشت آمدم و به ایشان کمک کردم.
اما اکنون آقای حاجی پور بسیار محبت داشتند و مجددا مراجعه کردند ولی نیازی نیست که ما به صورت رسمی عضویت داشته باشیم. من به ایشان در هر موقعیت و هر زمانی، چه در هیأت مدیره یا حتی ایران نباشم وظیفه دارم به داماش کمک کنم و شک نکنید که با تمام وجود در خدمت داماش هستم.
سرانه ی اماکن ورزشی شهرستان رشت پاسخگوی نیاز مردم رشت نیست، آیا چاره ای اندیشیده شده است؟
متأسفانه یکی از حرف های ما همیشه در زمان تخصیص بودجه این عقب افتادگی شاخص هاست و علی رغم اینکه شهرستان رشت بار تمام استان را می کشد و ٣٨٪ جمعیت استان را شامل می شود منتهی اندازهی خودش سرانه ندارد و این کمبود سرانه موجبات یک فقر ورزشی را برای مردم رشت ایجاد کرده که لازم است مسئولین و متولیان امر بیشتر به آن توجه کنند.
رشت سومین شهر متراکم کشور است و با این وضعیت و با این سرانهی کم قطعاً نمی تواند پاسخگوی مردمش باشد و طبیعتاً ضررها را باید در جای دیگری تأمین کنیم.
ما در افزایش بودجهی سنواتی طی حداقل ٣ سال گذشته ١٠٪ بودجه ی رشت افزایش پیدا کرده است.از ١۶/۵ ٪ استان به ٢٧/۵ ٪ رسیده است و امیدواریم که به جایگاه خودش که ٣٨٪ است برسد.
اخباری مبنی بر انتقال مسعود رهنما از اداره کل ورزش گیلان به البرز شنیده می شود، شما این اخبار را تایید می کنید؟
هدف ما حفظ مدیران خوب استانی مان است به خصوص آقای مسعود رهنما که بنده ایشان را آدم بسیار موفقی میدانم. اشکال و ضعف را همه دارند ولی نسبت قوت به ضعف ایشان بسیار غلبه میکند. اما اگر خود یک فردی تمایل داشته باشد که ظاهراً ایشان هم بی تمایل نیستند به یک جای بزرگ تری بروند و ارتقا پیدا کنند طبیعتاً ما خیلی نمیتوانیم مانع شویم اما مسلما انتقال ایشان از گیلان به البرز یک ارتقا محسوب میشود.
هجمه های اخیر بر علیه مدیرکل ورزش و جوانان گیلان خصوصا در مورد سیاسی کردن فضای ورزش استان را چقدر منصفانه می دانید؟
متأسفانه یک ناجوانمردی که با آقای رهنما شده برای اینکه ایشان را خراب کنند این حرف ها را می زنند. عمده کسانی که این اتهامات را به ایشان وارد می کنند، خودشان بیشترین مطالبات سیاسی را از مدیرکل ورزش گیلان داشتند!
همان افرادی که مرتبا از ایشان جایگاه های سیاسی را مطالبه میکنند امروز به ایشان این اَنگ را میزنند. نجابت آقای رهنما باعث شده که ایشان تاکنون پاسخی ندهند و باز هم از ایشان میخواهم که سکوت کنند چرا که مردم قاضی های خوبی هستند و در آینده ی نه چندان دور مشخص خواهد شد که این اَنگ زدن ها و این هجمه های ناجوانمردانه به مدیرکل ورزش گیلان بیشتر برای باج گیری است و البته آقای رهنما با روحیه ی ورزشکاری و ضمن حفظ حرمت برای طرف مقابل از آن شخص نترسید و با تمام توان کار خود را ادامه داد.
انتقادی از سوی فوتبال دوستان رشتی بابت حمایت شما از تیم فوتبال بانوان ملوان وارد شد، در شرایطی که تیم فوتسال بانوان رشت در آستانه انحلال قرار داشت…
تیم بانوان ملوان در بیرون از استان نماد همه گیلان است و ما نمی توانیم بگوییم آن مال انزلی، یا فومن یا لنگرود است. خود من حتی تیم شهرداری فومن را هم دوست دارم و طبیعتا اگر نیاز مالی داشته باشند من کمک خواهم کرد. به خاطر دارم که برای همین تیم شهرداری فومن هم با وزیر ورزش صحبت کردم. اجازه بدهید که ما مقداری استانی تر به مسائل نگاه کنیم. ضمنا به اعضای تیم ملوان به خاطر فوت دروزاه بان خوبشان که واقعا همه را متأثر کرد، تسلیت می گویم.
در آن مقطع خیلی دوست داشتم که به تیم کمک کنم و در واقع هرجا که تیم های گیلانی نیاز به کمک داشته باشند کمک خواهم کرد و باور کنید برای تمام تیم های گیلانی به همین شکل است.
یک سوال صرفا اجتماعی… در مورد اظهارات تعجب برانگیر هفته گذشته یکی از اعضای شورای اسلامی کلانشهر رشت در تشبیه شهر رشت چه نظری دارید؟
آقای علیپور رأی مردم را دارند و این بسیار قابل احترام است اما از ایشان تقاضا دارم ادبیات خود را متناسب با سطح و فرهنگ مردم رشت تنظیم کنند و اگر نقد یا انتقادی دارند میتوانند در محفل دیگری مطرح کنند. ایشان رأی آوردند و در حال حاضر هیچ راهی وجود ندارد و باید به ایشان کمک شود و راهنمایی شوند.
رشت شهر اصیل و بزرگی است در واقع رشت پایتخت شمال است زیرا تمامی مردمان سه استان شمالی را رشتی می نامند. وقتی رشت انقدر نزد مردم بزرگ است پس بر همه ی ما که ادعای نمایندگی این شهر را چه در مجلس و چه در شورا های محلی داریم واجب است و وظیفه داریم که حرمت و بزرگی این شهر را حفظ کنیم.
در پایان عملکرد وارش اسپرت به عنوان تنها سایت ورزشی گیلان با مجوز فعالیت از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کشور را چگونه ارزیابی می کند…
این درخواست را از شما دارم که ارتباط خود را در فضای مجازی با جوان ها حفظ کنید.وارش اسپرت باید سعی کند یک پایگاه خبری ورزشی باشد و وارد سیاست آن هم سیاست ایرانی شدن یک مقدار این پایگاه خبری را خدشه دار میکند. در گذشته های نه چندان دور بود ولی حقیقتاً اخیراً خیلی بر روی آن تمرکز نکردم که بخواهم آخرین وضعیت را به شما بگویم.
مجموعاً من به سایت های ورزشی به خصوص در روزهای فوتبال بسیار علاقه مندم و دوست دارم که تیم های رشتی همیشه پیروز شوند، چون ظرفیت و پتانسیل جوان ها و رشتِ ما بسیار بالاست و باید از این ظرفیت حداکثر استفاده شود.
هر از چند گاهی هم که به ورزشگاه می آیم به جای دیدن فوتبال، در تمام زمان بازی نحوه تشویق کردن جوان ها را روی سکوها نگاه میکنم و خدا گواه است مسئولیت سنگینی بر روی دوش ماست.