سیدرحمان موسوی ؛ درامدی بر آنچه «هنری کیسینجر» در نشست «چالشهای جهانی و راهبرد امنیتی ایالات متحده» در کمیته نیروهای مسلح سنا مطرح کرد / برخورد امریکا با ایران در دوران جنگ سرد چگونه بود؟
یادداشت تدبیرشرق: «هنری کیسینجر» وزیر خارجه اسبق آمریکا که در دولت «ریچارد نیکسون» و تا ۲ سال پیش از انقلاب اسلامی در این سمت بود، مدتی قبل برای شرکت در نشست «چالشهای جهانی و راهبرد امنیتی ایالات متحده» در کمیته نیروهای مسلح سنا حاضر شد.
کیسینجر بیانیهای که در این نشست خواند، به مقولههای مختلفی از جمله ایران پرداخت. کیسینجر در بخشی ایرانی بیانیه خود گفت:
«اکثر نیروهای غیرداعشی منطقه از جمله ایران شیعه و کشورهای پیشروی سنی توافق دارند که داعش بایستی از بین برود اما مشکل جدید خاورمیانه، نحوه تقسیم کنترل اراضی بازپسگرفتهشده از داعش است. اگر پایگاههای قدرت سابق داعش به اشغال سپاه پاسداران یا شبهنظامیان شیعه تحت فرمان آن درآید، کمربند نفوذ ایران از تهران تا بغداد و دمشق و بیروت کشیده خواهد شد و مدل ایرانی جهادیگرایی، جایگزین مدل داعش خواهد شد؛ نتیجه اینها، احیای امپراطوری ایران است.
جان مایه بیانیه کیسینجر وزیر خارجه اسبق آمریکا این نکته بود که باید با ایران همانند شوروی دوران جنگ سرد عمل کرد و یک حوزه نفوذ برای این کشور به رسمیت شناخت تا در صورت بیرون آمدن از آن حوزه، با تهران مقابله کرد.
درامدی بر آنچه «هنری کیسینجر» در نشست «چالشهای جهانی و راهبرد امنیتی ایالات متحده» در کمیته نیروهای مسلح سنا مطرح کرد / برخورد امریکا با ایران در دوران جنگ سرد چگونه بود؟
پیش از هرچیز باید بدانیم که این نابغه سیاست خارجی و روابط بین الملل چه کسی است!
هنری آلفرد کیسینجر در ۲۷ مه ۱۹۲۳ در خانوادهای یهودیالاصل در شهر فورت، آلمان به دنیا آمد. او در سال ۱۹۳۸ به همراه خانواده از آلمان تحت کنترل نازیها به ایالات متحده آمریکا گریخت، در نیویورک ساکن شد و در ۱۹۴۳ تابعیت این کشور را کسب کرد.
کیسینجر در دورهٔ ریچارد نیکسون به عنوان وزیر امور خارجه آمریکا مشغول به کار شد و پس از پایان دوره نیکسون به خاطر رسوایی واترگیت در همان سمت با جرالد فورد به همکاری ادامه داد.
از مهمترین فعالیتهای کیسینجر میتوان به این موارد اشاره کرد: مذاکرات مربوط به محدودسازی سلاحهای استراتژیک میان آمریکا و شوروی که منجر به پیمان سالت شد (۱۹۶۹ تا ۱۹۷۲)، برقراری رابطه میان ایالات متحده آمریکا و چین با اجرای سیاست معروف به دیپلماسی پینگ پنگ در ۱۹۷۲، نقش مؤثر در خاتمه بحران ویتنام که جایزه صلح نوبل مشترکی را برای او و له دوک تو طرف مذاکره ویتنامی او به ارمغان آورد.
پستهای سیاسی
مشاور امنیت ملی رئیس جمهور – دسامبر ۱۹۶۸ تا ژانویه ۱۹۷۷
رئیس شورای امنیت ملی – ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۵
وزیر امورخارجه – ۱۹۷۳ تا ۱۹۷۷
جالب است که بدانید مدتی قبل «هنری کیسینجر» در مقالهای نسبت به آنچه که ظهور امپراطوری ایران بعد از سقوط داعش در منطقه نامید، هشدار داد و گفت:
«جنگ جهانی با داعش میتواند به عنوان یک طرح ریزی در این زمینه عمل کند. اکثر قدرتهای غیرمذهبی جدای از داعش چون ایران شیعه و کشورهای پیشرو سنی بر ضرورت نابودی آن موافق هستند. اما تصور میشود چه نهادی جانشین این قلمرو خواهد شد؟ ائتلاف سنیها؟ یا حوزه نفوذ تحت سلطه ایران؟ پاسخ این سوال بیرحمانه است زیرا روسیه و ناتو از جناح مخالف حمایت میکنند. اگر قلمروی داعش تحت هدایت نیروهای سپاه ایران یا نیروهای شیعه وابسته به آن قرار گیرد نتیجه میتواند تشکیل کمربند منطقهای باشد که از تهران به بیروت میرسد و این امر میتواند موجب ظهور یک امپراتوری بنیادگرای ایران باشد.»
اگر قدری در دو مقاله اخیر کیسینجر تامل کنیم درمیابیم که وی شناخت کاملی از خاورمیانه و خصوصا ایران دارد و از بیم ها و امیدهای خود به عنوان یک کارشناس حوزه روابط بین الملل درباره آینده این منطقه و ایران سخن گفت.
اما جنگ سرد
اصطلاح جنگ سرد، نخستین بار به وسیله ی روزنامه نگاران آمریکایی در سال ۱۹۴۷ بعد از جنگ جهانی دوم به کار برده شد. جنگ سرد، قطب بندی بعد از جنگ جهانی دوم و روابط این دو قطب یعنی بلوک های کمونیستی و کاپیتالیستی بود. ژئوپلیتیک یا سیاست های جغرافیایی، در حقیقت نتایج جغرافیایی یک سیاست است. به عبارت دیگر، در ژئوپلیتیک که معنی لغوی آن سیاست زمین است. نقش عوامل محیطی جغرافیا در سیاست بررسی می شود. با این توضیح کشور ایران در جنگ جهانی دوم، اهمیت سوق الجیشی و نقش حیاتی ویژه ای داشت. از یک طرف این سرزمین دروازه ای به سوی خاورمیانه و هندوستان و از طرف دیگر خط ارتباطی بسیار مهمی بین روسیه و متحدان اش بوده هم چنین یکی از خطوط حیاتی کمک رسانی متفقین به جبهه ی نبرد روسیه را تشکیل می داد. به همین دلیل کشور ایران در سال ۱۳۲۰ هـ ش به اشغال متفقین درآمد و به عنوان پل ارتباطی بسیار مهم جهت رسانیدن تجهیزات نظامی و آذوقه به اتحاد جماهیر شوروی از سوی متحدین آن کشور اهمیت روزافزونی یافت.
از تاریخ اشغال ایران به وسیله ی قوای متفقین که زمینه و امکان گسترش نفوذ همه جانبه ی ایالات متحده فراهم شد، مبارزه ی پنهانی بین انگلستان و آمریکا بر سر ایران و چگونگی تقسیم قدرت در این کشور آغاز گردید. کتاب حاضر در هفت فصل به تعریف ژئوپلیتیک، جنگ سرد و مختصات آن، ایران و مرحله ای اول و دوم جنگ سرد، ایران و مرحله ی سوم و چهارم جنگ سرد، ایران و مرحله ی جدید جنگ سرد، بررسی و جایگاه استراتژیک ایران پس از جنگ سرد اختصاص یافته است.
به طور خلاصه می توان گفت که رقابت بین کشورهای شرق و غرب، بین نظام کمونیسم و نظام سرمایه داری را جنگ سرد می نامند. در تعریفی دیگر تنش ژئوپلتیکی بعد از پایان جنگ جهانی دوم بین کشورهای بلوک شرق به رهبری شوروی سابق و کشورهای بلوک غرب به رهبری ایالات متحده آمریکا دوران جنگ سرد نامیده می شود. در کل این دوران از سال ۱۹۴۷ تا فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ ادامه داشت.
اصطلاح جنگ سرد توسط برنارد باروک، سیاستمدار آمریکایی، ابداع شد.
پس از جنگ جهانی دوم، بر سر مسائلی چون سرنوشت آلمان، اروپای شرقی و … اختلافاتی بین امریکا و همپیمانانش با شوروی پدید آمد که باعث جنگ تبلیغاتی وسیعی علیه یکدیگر گردید.
این جنگ رسانهای و تبلیغاتی در نهایت توسط برنارد باروک، سیاستمدار امریکایى به عنوان جنگ سرد مطرح شد و این واژه از این زمان برای توصیف روابط شرق و غرب وارد فرهنگ سیاسی جهان گردید.
به بیان دیگر جنگ سرد اصطلاحی است که نخستین بار در مورد جنگ روانی و تبلیغاتی بین شوروی و کشورهای کمونیست از یک طرف و کشورهای بلوک غرب از سوی دیگر به کار برده شد. در این جنگ، کشورهای متخاصم به جای توسل به زور و اقدام به جنگ، به تبلیغات و عملیات ایذایى علیه یکدیگر اکتفا میکنند.
در جنگ سرد همچنین حالت کشمکش دو کشور که هر یک میکوشد خود را قوی و کشور مقابل را ضعیف نشان دهد به وفور یافت میشود.
در این میان، کشورهای بلوک شرق و غرب، پیمانهای متعددی علیه هم منعقد کردند که انعقاد پیمانهای ناتو، سیتو و پیمانهای دوجانبه امریکا با کشورهای جهان سوم به منظور قرنطینه و محاصره بلوک کمونیست، و نیز پیمان ورشو در شرق، از جمله عوارض و جنبههای دیگر جنگ سرد به شمار میآیند.
رابطه ایالات متحده و ایران در جنگ سرد
جنگ سرد برداشت ژئو استراتیژیک سادهای در جهان پدید آورد. شرایط پیچیده سیاسی که به منطق ساده انگارانه «دشمن دشمن من، دوست من است» و «دوست دشمن من، دشمن من است» تقلیل یافت.
نکته قابل توجه در این روند نقش کشوری استراتژیک مانند ایران در این مخاصمه بازدارنده است. ایران پس از جنگ جهانی دوم برای آمریکا یکی از مهمترین کشورهای جهان به شمار میرفت که کنترل آن می توانست تاثیر زیادی در نتیجه جنگ سرد داشته باشد.
شاه در دهۀ آخر سلطنت خویش مشارکتی را با ریچارد نیکسون و هنری کیسینجر شکل داد که نفوذ اتحاد شوروی را محدود کرد و برتری منطقه ای ایران را در خلیج فارس به نمایش گذاشت. در پرتو دکترین نیکسون، ایران از نقش یک دولت متکی، به شریک ایالات متحده در جنگ سرد تبدیل شد؛ شراکتی که نمونۀ دیگری از روند جنگ سرد نه تنها در روابط بین سیاستمداران مسکو و واشنگتن بود بلکه بر روابط متحدین آن ها در جهان سوم نیز تأثیر نهاد. جنک سرد به راستی کشمکشی جهانی بود که نه تنها در طول پردۀ آهنین – که اروپا را از جهان دوم جدا می کرد- بلکه حد فاصل سرتاسر آفریقا به آسیا، و آمریکای لاتین با امپراتوری های استعمارگر اروپایی بود. کنشگران جهان سومی مانند محمدرضاشاه، صرفا ناظران این کشمکش ایدئولوژیکی و مادی جهانی نبودند بلکه کارگزاران فعال تاریخ بودند که در اغلب اوقات با ابرقدرت ها در راستای امیال و بلند پروازی های محلی، همدستی می کردند و آن ها را آلت دست قرار می دادند.
با خارج شدن تدریجی اسناد ریاست جمهوری نیکسون و فورد از طبقه بندی محرمانه و نیز اسناد دوران وزارت خارجۀ هنری کیسینجر و سیا در دورۀ ریچارد هلمز، پرده ها به آرامی کنار زده می شود و رازهایی سر به مهر که بخش عظیمی از اسرار معاملات بین نیکسون و کیسینجر با شاه را در خود گرفته است آشکار می شود. منابع جدید نشانگر استقلال و اهرمی است که شاه از آن ها در برابر واشنگتن به کار گرفته بود. گرچه سوابق دیپلماتیک ایران از دوران سلطنت محمدرضاشاه به طور کلی دور از دسترس مورخان قرار دارد، بخشی از این منابع به زبان فارسی در خارج از ایران در دسترس هستند که چشم انداز روابط ایالات متحده و ایران را از منظر تهران به نمایش می گذارد.
۲۴ حقیقت جالب و باورنکردنی در مورد دوران جنگ سرد
۱-مسئولین مرزی و فرودگاهی شوروی سابق به راحتی می توانستند پاسپورت های تقلبی را تشخیص دهند زیرا میخ های منگنه ی استفاده شده در این پاسپورت ها زنگ نمی زدند. در واقع میخ های پاسپورت های واقعی شوروی از فلز بسیار بی کیفیتی ساخته می شدند که خیلی سریع زنگ می زدند. از این رو پاسپورت تقلبی به راحتی قابل شناسایی بود.
۲-زنگ های خطر حمله ی هوایی کرایسلر ۶ متری در اطراف مرزهای ایالات متحده نصب شده بودند که چنان قدرتمند بودند که می توانستند مه را وادار به بارش کنند.
۳- یک بار سازمان سیا نقشه ای طراحی کرد که به طور مخفیانه ریش های فیدل کاسترو را از بین ببرد تا چهره ی او نزد عموم را خدشه دار نماید.
۴- مقامات رسمی شوروی فکر می کردند که در مرکز ساختمان پنتاگون اتاقی وجود دارد که جلسات بسیار سری مقامات آمریکایی در آن برگزار می شود اما در واقع این مکان تنها یک دکه ی ساندویچ فروشی بود.
۵- دولت کانادا گروهی از ساکنان بومی قطب شمال را جابجا کرد تا بر مالکیت خود بر این مناطق تاکید کند زیرا دولت شوروی سابق علاقه ی زیادی به تسلط بر مناطق شمال غربی قطب شمال داشت.
۶- شوروی و ایالات متحده تقریباً بر سر یک برنامه ی فضایی مشترک به توافق رسیده بودند که با ترور جان اف کندی این برنامه رها شد زیرا مقامات شوروی اعلام کردند که رییس جمهور جدید یعنی جانسون اعتماد ندارند.
۷- اصطلاح «جنگ سرد» اولین بار توسط جورج اورول در کتاب «مزرعه حیوانات» مورد استفاده قرار گرفت. این کتاب استالینیسم و روش های حکومت کمونیست های شوروی را به شیوه ای ظریف نقد می کشد.
۸- یک خلبان ۱۸ ساله آلمانی به نام ماتیاس راست برای کاهش دادن تنش بین شوروی و کشورهای غربی با گذشتن از خطوط دفاعی نیروهای این کشور در میدان سرخ شهر مسکو به زمین نشست.
۹- گوزن های بین مرز آلمان و چکسلواکی از گذشتن از مرز خودداری می کردند زیرا در تماس با ترده های مرزی به آن ها شوک الکتریکی وارد شده بود.
۱۰- بمب اتمی موسوم به «بمب تزار» (Tsar Bomba) بزرگ ترین بمب اتمی است که تاکنون آزمایش شده است. نیروهای نظامی شوروی سابق این بمب را در قطب شمال آزمایش کردند که ابر تشکیل شده در اثر انفجار آن ۷ برابر بلندتر از کوه اورست بود.
۱۱- در طول جنگ سرد عملیاتی در ایالات متحده برنامه ریزی شده بود که «عملیات بچه گربه» (Operation Kitty) نام داشت. اگر فکر می کنید که این عملیات جاسوسی توسط گربه ها را شامل می شد کاملا درست فکر کرده اید. سازمان سیا بیش از ۱۵ میلیون دلار برای مجهز کردن گربه ها به تجهیزات جاسوسی هزینه کرد.
۱۲- در طول دوران سرد ۱۱ رییس جمهور بر ایالات متحده حکومت می کردند که عبارت بودند از هری ترومن، دوایت دی آیزنهاور، جان اف کندی، لیندون بی جانسون، ریچارد نیکسون، جرالد فورد، جیمی کارتر، رونالد ریگان و جورج اچ دبلیو بوش.
۱۳- جهان اول در ابتدا به کشورهای غربی متشکل از ایالات متحده، اروپا و هم پیمانانشان اطلاق می شد. جهان دوم نیز شامل شوروی سابق و کشورهای متحدش مانند کوبا و چین می شد. کشورهای جهان سوم نیز کشورهای بی طرف را در بر می گرفت که بدیت ترتیب در آن دوران کشور سوییس جزو کشورهای جهان سوم به شمار می آمد.
۱۴- در سال ۱۹۴۵ گروهی از کودکان روسی به سفیر ایالات متحده در این کشور یک مهر هدیه دادندکه هفت سال بعد معلوم شد یک دستگاه شنود در آن کار گذاشته شده است. از آن زمان به بعد به این دستگاه «چیز» (The Thing) گفته می شد.
۱۵- یک هواپیمای بوئینگ ۷۴۷ کره ای در سال ۱۹۸۳ به دلیل ورود اتفاقی به حریم هوایی شوروی مورد اصابت قرار گرفت و منهدم شد. این موضوع مسئولان ایالات متحده را متقاعد کرد که تکنولوژی جی پی اس را در اختیار عموم قرار دهند.
۱۶- برای نشان دادن برتری خود دولت ایالات متحده تصمیم گرفته بود یک بمب اتمی را در کره ی ماه آزمایش کند.
۱۷- در این دوران از خرس هایی که تحت تاثیر دارو قرار داشتند برای تست های مربوط به چتر نجات هواپیماهای نیروی هوایی استفاده می شد.
۱۸- وقتی که سازمان سیا متوجه وجود زمین های فوتبال در کوبا شد این موضوع را مشکوک دانست زیرا کوبایی ها عمدتاً بیسبال بازی می کردند و فوتبال از علایق اصلی روس ها به شمار می آمد.
۱۹- هر دو طرف به شدت بر علیه یکدیگر تبلیغ می کردند. حتی نقشه ها طوری ساخته شده بودند که طرف دیگر را بزرگ تر و نزدیک تر از آن چه که بود نشان دهند.
۲۰- در دوران شوروی سابق سیاستی به عنوان «شهر بسته» اتخاذ می شد بدین ترتیب که راه های خروج از شهر بسته می شدند تا خروج غیرنظامیان از شهرها محدود شده و تحت کنترل باشد.
۲۱- شوروی سابق یکی از معدود کشورهایی در تاریخ است که پاسپورت داخلی داشت. در واقع شما هر جایی که دلتان می خواست نمی توانستبد بروید. امروزه نیز از کارت های شناسایی به عنوان همان پاسپورت های داخلی در کشور روسیه استفاده می شود که تفاوت بسیاری با پاسپورت بین الملی آن ها دارد.
۲۲- یک ژنرال شوروی سابق به نام استانیسلاو پتروف مسئولیت نظارت بر رادارهای کشور را برعهده داشت که ناگهان رادار نشان داد حمله ی اتمی از جانب ایالات متحده انجام شده است. پتروف قبل از این که فرمان حمله ی متقابل بدهد کمی صبر کرد سپس حمله ی متقابل را مسکوت گذاشت زیرا فکر می کرد که یک خطای سیگنالی در رادار پیش آمده است و خوشبختانه درست فکر می کرد.
۲۳- تبلیغات خطوط راه آهن همیشه سعی می کردند به مردم القا کنند که این خطوط بسیار مهم بوده و در صورت در گرفتن جنگ، دولت شوروی قبل از هر چیز خطوط ریلی را مورد هدف قرار خواهد داد.
۲۴- بین سال های ۱۹۶۰ تا ۱۹۶۸ نیروی هوایی ایلات متحده دستکم یک هواپیمای حامل بمب اتمی را در هوا نگه می داشت که به این برنامه «عملیات کنبد کروم» (Operation Chrome Dome) گفته می شد.
گردآورنده: سیدرحمان موسوی-دانشجوی دکتری روابط بین الملل