آخرین خبرهااسلایدرسیاسی
شهربانو امانی: درد مردم را با تمام وجودم فریاد زدم
از ابتدای کار دولت حسن روحانی همواره این سوال مطرح است که بهکارگیری زنان دردولت و مشاغل مربوط به آن تا چه اندازه با شعارهای انتخاباتی رئیسجمهور همخوانی دارد. بیتردید روحانی تا آنجا که در توانش بود به این وعده عمل کرد و همگان شاهد حضور پررنگ زنان در عرصههای مدیریتی هستند.
با یادآوری نقش زنان پس از سال ۹۲ تا امروز و مقایسه آن با سالهای ۸۴ تا ۹۲ بهخوبی میتوان به تحقق وعدههای روحانی پی برد. این موضوع در مورد جوانان هم صدق میکند؛ جوانانی که برای پیروزی روحانی هر آنچه توانستند انجام دادند به نحوی که این حمایت را میتوان بیش از حمایت جوانان در سال ۸۰ از کاندیدای جریان اصلاحات دانست. در کنار این موفقیتها نباید چشم بر اعتراضات اخیر مردمی بست. در راستای این موضوعات و همچنین طرح شورای شهر تهران برای تعیین اماکنی جهت بیان اعتراضات مردمی با شهربانو امانی عضو شورای شهر تهران به گفتوگو پرداخته است که در ادامه میخوانید.
از ابتدای انقلاب تاکنون وضعیت زنان چه مراحلی را طی کرده است؟
به گزارش تدبیرشرق: باید توجه داشت همه مردم در کنار هم انقلاب کردهاند و بانوان ۵۰درصد این بخش مهم مردم را تشکیل میدهند. بانوان نه تنها در پیروزی انقلاب بلکه در بقا و استقرار انقلاب و همچنین در سالهای دفاع مقدس خالصانه دوشادوش مردان ایستادند و تمام قد از ایران اسلامی دفاع کردند.
بعد از پیروزی انقلاب، بانوان ایرانی به قانونگذاران اعتماد کردند و اجازه دادند همه موضوعات بر اساس قانونمداری پیش رود تا در نهایت اولین زن نماینده در مجلس چهارم حضور یافت که البته راه سختی را پیش گرفتند. پس از اتمام جنگ تحمیلی و در دولت مرحوم آیتا… هاشمی رفسنجانی و همچنین در ادامه آن یعنی در دولت اصلاحات، امور زنان به شکل قابل توجهی پیشرفت کرد ولی متاسفانه در دولتهای نهم و دهم این پیشرفت چنان که انتظار بود ادامه نداشت و در تمامی حوزهها به غیر از تحصیلات عالیه پسرفت جدی را شاهد بودیم. خوشبختانه زنان همیشه و بهدور از موانع سلیقهای، تلاشهای بسیاری کردهاند که همه این تلاشها منجر به آن شد که امروز ما در نیمه راه تحقق اهدافمان باشیم.
ورود هر فرد به دولت باعث تاثیرات مختلفی بر بدنه میشود. مردان از سال ۹۲ به این باور رسیدند که زنان نیز حق دارند در لیستهای انتخاباتی نمایندگان حضور داشته باشند تا علاوه بر نمایندگی شهر، از حقوق همجنسان خودشان هم دفاع کنند. در دولت یازدهم و دوازدهم آقای روحانی قول داده بودند که وزیر زن معرفی کنند که به دلیل جدی گرفته نشدن این مساله از سوی مجلس وقت و همچنین مخالفتهای بیشمار او نتوانست آنطور که باید در تحقق این هدف خود موفق باشد اما رئیسجمهور ناامید نشد، به مسیرش ادامه داد و در این راه از زنان فعال مدنی، اجتماعی، سیاسی و… کمکهای زیادی گرفت. نمیشود منکر این شد که جامعه امروز ایران به لحاظ شاخصهای این موضوع همچنان در وضعیت استانداردی قرار ندارد، ولی نباید نادیده گرفت که آقای روحانی طی یک بخشنامه به تمام نهادها دستور داد تا ۳۰درصد پستهای میانی به بالا یعنی معاون وزیر و روسای سازمانهای ملی مستقل باید از زنان باشد. همین موضوع باعث بهوجود آمدن اولینها شد مانند اولین رئیس زن سازمان ملی استاندارد و یا اولین رئیس زن سازمان تخصصی پتروشیمی در دولت یازدهم که هم اکنون در سمت قائم مقامی است. البته من موافق به زبان آوردن این اولیها نیستم چراکه این اولینها باید زودتر از این اتفاق میافتاد و امروز به عنوان عنصری نهادینه از آن یاد میشد. همانطور که اگر اشاره و تاکید میکنیم که باید شایستهسالاری صورت بگیرد، زنان نیز باید جزئی از این شایستگان باشند. ارتقا و میزان حقوق زنان شاغل در بدنه شهرداری در مقایسه با مردان بسیار تبعیضآمیز است. برای بهتر شدن شرایط تا الان یک مشاور زن به شهرداری پیشنهاد دادهایم که این بار این مشاور، همسر شهردار نیست.
مگر قرار نبود سهم ۳۰درصدی زنان رعایت شود؟
یکی از محورهای شورای عالی اصلاحطلبان استفاده ۳۰درصدی از زنان بود. ما نیز با توجه به نقش بسیار مهم زنان برای تشویق همشهریهای خود به رأی دادن، پیام این صندوق را بسیار جدی گرفتهایم و سعی کردیم سهم ۳۰درصدی را در هیات رئیسه شورای شهر نیز رعایت کنیم. وقتی برای اولین بار کاندیدای زنی را برای شهرداری تهران معرفی کردیم، نشان دادیم که ضرورت نقشآفرینی زنان را درک کردهایم. جمع هماندیشی زنان تاکنون با ۲ نماینده دیگر شورای شهر پنجم یعنی علی اعطا و زهرا نژادبهرام دیدار داشته است. اعضای هماندیشی زنان در هر ۳ دیدار درخواست داشتهاند تا مطالبات زنان در دو سطح پیگیری شود. اول سطح کمی و انتخاب ۳۰درصدی معاونان، شهردارهای مناطق و معاونین و مدیران سطوح عالی و میانی از زنان و سطح دیگر سطح کیفی مطالبات زنان در استفاده ازحق به شهر و توازن در استفاده از مبلمان و تاسیسات شهری. به گفته یکی از اعضای این جمع همچنین زنان مطالبه بهرهبرداری از ظرفیت فرهنگسراها را برای برگزاری نشستها و گفتوگوهای زنان با یکدیگر و با مسئولان مطرح کردند.با حضور زنان، مدیریت اجتماعی خردگرا در مراحل تصمیمسازی و تصمیمگیری جایگزین مدیریت کنونی خواهد شد. اگر آقای نجفی قصد تغییر در مدیریت را دارند بیشک حضور زنان یکی از ارکان بسیار مهم و تاثیرگذار در این زمینه خواهد بود. امیدوارم در انتسابات آینده این امر لحاظ شود و آقای نجفی به عنوان یک شهردار متعهد به این امر عمل کند. خانمها با یک اجماع مکمل یا همتراز فراکسیون زنان مجلس مطالبات و انتظارات مردم را پیگیری خواهند کرد. نشستهای دورهای در این راستا برگزار خواهد شد که اولین نشست همگرایی به صورت مختصر هفته گذشته برگزار شد.از نظرم این تفکیک جنسیتی زنان، باعث شده تجربه اجرایی کافی را نداشته باشند، البته در انتخاب مردان این سابقه اجرایی ملاک قرار داده نمیشود. اما زمانی که زنان حتی توانایی مدیریت کافی را نیز دارند از آنها استفاده نمیشود. اگر امتیاز زنان ۹۰ باشد گاهی این خودشان هستند که اعتماد به نفس کافی ندارند.یک جریان فکری وجود دارد که معتقد است، زنان باید در خانه بمانند و فقط به وظیفه خانهداری و مادری بپردازند. هنوز این تفکر در شهر تهران نیز وجود دارد. بیشک آقای نجفی با توانی که دارد روی توانمندی زنان تاکید خواهد کرد. این جریان فکری نهادهای بسیار مهم، به خصوص رسانه را در اختیار دارند، وقتی بحث حضور فعالانه زنان در اجتماع مطرح میشود، معتقدند فامیل و محارمشان باید در اجتماع حضور پیدا کنند و عده کثیری از جامعه را نادیده میگیرند و این نسخه را فقط برای خاندان خود میپیچند.
اهمیت به جوانان و نیروی فیزیکی و فکری آنها که این روزها از جانب افراد زیادی مطرح میشود، به نظر شما با چه روند استانداردی امکانپذیر خواهد بود؟
مشکل اساسی ما در ایران این است که هنوز کشور براساس جوانان کادرسازی صورت نداده، و هرازچندگاهی این مهم در مجلس بیان میشود ولی اشتیاق چندانی برای ادامه این بحث وجود ندارد. به خاطر دارم مدیران یکی از سازمانها، بازنشسته شده بود و دوباره دعوت به کار شد. خوشبختانه در دولت آقای روحانی ما چند وزیر و معاون وزیر جوان به دستگاه دولتی راه دادیم که این خودش قدم بزرگی در دولتداری محسوب میشود. باید توجه داشته باشیم که امروزه مدیران ما به صورت ییلاق قشلاقی از دولتی به دولت دیگر و از پستی به پست مدیریتی دیگری کوچ میکنند، شاید بتوان گفت که مدیران ما کوچندهاند. مقامات ما موظفند که جوانان را ببینند و معضلاتشان را بفهمند و همچنین با دغدغههایشان همزاتپنداری کنند. اگر این موارد صورت نگیرد جوانان جامعه گریز خواهند شد. همچنان شاهد مهاجرت نخبگان هستیم و این به این خاطر است که امکان بهرهبری از خودرا در داخل نمیبینند. دانشجویان ما سرمایههای ملی هستند و در سراسر جهان این سرمایهها را با تمامیت احترام میپذیرند. اما ما سرمایههای خود را به مهاجرت وادار میکنیم. پس اگر معتقدیم که جوانان باید سهمی در کشور داشته باشند، نباید صرفا در حرف آن را به زبان بیاوریم بلکه باید در راستای عملگرایی این موضوع تلاش کنیم. انشاءا… در دوره شهردار جدید تهران، آقای نجفی و همچنین تمامی شهرداریهای مناطق تهران بتوانیم قدمی در استفاده درست از نیروی جوانان برداریم.
طرحی در شورای شهر به تصویب رسید مبنی بر ایجاد مکانهایی برای بیان اعتراضات مردمی به صورت کنترل شده. آیا ورود به این اماکن شرایط خاصی دارد؟ و اینکه آیا تصویب این حرف با منشور حقوق شهروندی و همچنین اصل ۲۷ قانون اساسی منافاتی ندارد؟
در طول سالیان دراز ما شاهد اعتراضات پراکنده بودهایم و به شخصه هرزمان که تریبون قانونی و یا رسانهای در دست داشتم و به عنوان یک مسئول خدمت کردم، درد مردم را با تمام وجودم فریاد زدم تا صدایم با معترضان همراه شده و به گوش مسئولان مربوطه برسد. مردم ما مطالبه گرند و این مطالبات صرفا به دولت روحانی بازنمیگردد، بلکه متوجه کلیت دستگاه است. این اعتراضات در سالهای قبل به زخم تبدیل شد و حالا هم سرباز میکند. برای بیان اعتراضات راههای قانونی وجود دارد. موضوعی که اهمیت دارد این است که نباید این مطالبات را نادیده گرفت و باید از طریق مجراهای قانونی به آنها رسیدگی کرد. اینکه اعتراضات از کجا شروع شد و کسانی که زمانی معتقد به خوردن اشکنه بودند و دولتهای نهم و دهم را گلستان مینامیدند امروز آغازگر شدهاند و مشکلات مردم را فقط اقتصادی میدانند. همین افراد، مردم را تحریک کردند و این تحریک برای بانیانش هم غیرقابل کنترل شد چراکه سایر گروههای جزء نیز در این تظاهرات فعال بودند. مسئولان در این برهه موظفند خارج از آن بلوا به مطالبات رسیدگی کنند و با بالا بردن آستانه صبرشان با مردم آنطور که شایسته ولینعمتی است برخورد کنند. ایجاد این اماکن تصویب شده در شهرداری هیچمنافاتی با اصل ۲۷ قانون اساسی ندارد و مردم ملزم نیستند که صرفا در این مکانها اعتراضات خودرا بیان کنند. بلکه صرفا برای حفظ امنیت خود توسط نیروی انتظامی این موارد شکل گرفته است. این اصل قانونی همچنان شفاف بیان نشده به شکلی که باید گفت این قانون نیازی به مجوز ندارد و صرفا باید از طرف نهاد معترض نامهای برمبنای اطلاعرسانی داده شود. بههرحال این مطالبات اگر در قالب احزاب باشد متشکلتر و منسجمتر خواهد بود و اگر این موارد در مورد این مساله رعایت نشود هم برای نظام و هم مردم هزینه بر خواهد بود.
آیا ورود به این مکانها شرایط خاصی دارد؟
نه، در کشورهای دیگر اعتراض نهادینه شده ولی همچنان در کشور ما همواره به عنوان امری مبهم عنوان میشود. در ارتباط با اصل ۲۷ قانون اساسی باید چارچوب مشخصی که در قانون نام برده شده، رعایت شود و بعد از آن محدودیت دیگری نخواهد داشت. برای نمونه اگر گروه یا نهادی مثل کارگران بخواهند اعتراض کنند تنها باید به نیروی انتظامی اطلاع دهند تا امنیتشان حفظ شود. کما آنکه مکان اعتراض هم اطلاع داده شود. ما در دوران پهلوی هم این اعتراضات را در پارک لاله داشتهایم و امری عادی است. مردم ما مردمی صلحطلب هستند و تا مقاومتی نبینند آشوب نمیکنند. اینها صاحبان کشورند و مالکیت خودرا پای صندوقهای رأی ثابت میکنند و بعد از آن نوبت ماست که این مالکیت را ارج نهیم و به عنوان خادمان آنها پاسخگو باشیم. طبق فرموده رهبری همه مسئولان مخاطبان انتقاد مردم هستند. و درمورد تهران هم نمایندگان شورای شهر وظیفهشان این است که به عنوان وکیلان مردم از حق شهروندان تهرانی دفاع کنند.
این روزها نهادهای بسیاری به بودجهریزی اعتراض میکنند، از جمله صداوسیما، به نظر شما این رویهای درست است؟
چراکه در حوادث اخیر به نقل از چهرههای مطرح هر دو جریان سیاسی کشور ما عملکرد مناسب و بیطرفی از این نهاد مشاهده نکردیم.
رسانه، تنها نهاد انحصاری است که از بودجه عمومی حقوق دریافت میکند اما کاملا عملکرد خطی دارد. بارها این نهاد نظرسنجی انجام داده و از مردم درباره عملکرد بهترش نظراتی خواسته است. اما متاسفانه با وجود اینهمه کانالهای استانی و همچنین رادیویی همچنان صداوسیما نتوانسته مردم را جذب کند. وقتی درخواست مردم و مطالبات بحقشان از طریق رسانه داخلی قابل انتقال نباشد، متعاقبا آنها به دنبال رسانههای غربی خواهند رفت که این رسانهها هم رویکرد و هدفشان کاملا مشخص شده و میتوان گفت با اهداف ایرانیان متناسب نیست. گردش اطلاعات باید از طریق رسانه صورت بگیرد و به دلیل جهت دار بودن این انتقال پیام، رئیسجمهور این نهاد را رسانه میلی مینامد، چراکه در دولتهای نهم و دهم در اوج نقصهای اقتصادی محسوس، این نهاد هیچخبری مبنی بر وضعیت بحرانی انتقال نداد و در دولت روحانی که ما حتی توانستیم وضعیت قرمز را نه به سبز ولی حداقل به زرد برسانیم، هیچاشارهای نکرد و صرفا نقصهای دولت را که در برابر دولت سابق بسیار اندک بود به مخاطبان عام نشان داد. تورم ۴۰درصدی معضل کمی نیست و همچنین رشد اقتصادی ما در شرایطی که آقای روحانی دولت را تحویل گرفت، مناسب نبود. همینطور نهادی که ادعای کمی بودجه دارد باید در برابر بودجه دریافتی درسالهای گذشتهاش گزارشی دهد که این نهاد به همراه چند سازمان دیگر از دید دیوان محاسبات کشور خارج است. بودجهای که از دولت گرفته میشود باید دقیقا مشخص شود به چه علت خرج شده، عدم گزارش نشان میدهد که چنین موضوع مهمی برای برخی اهمیت ندارد. البته مجلس هم باید اعتراضات را جدی بگیرد و با کاهش درآمد و افزایش هزینه معقولانهتر برخورد کند.
دررابطه با تخلفات شهردار سابق تهران، و اظهاراتی مبنی بر سیاهنمایی موضوع توسط شهردار فعلی، نظر شما چیست؟
شورای شهر مصوبهای مبنی بر ارائه گزارش سه دوره شهرداری شهردار سابق تهران توسط شهردار نجفی صادر کرد که در زمره مصوبههای فوریتی قرار گرفت. آقای نجفی هم بنا به دستور صادر شده اسنادی را مشخص کردند که این اسناد در نزد ایشان محفوظ است و براساس همین شواهد، یک گزارش ۵۰۰ صفحهای آماده کرد که مکتوب است. بنده باتوجه به شناختی که از ایشان دارم مطمئن هستم که این موارد و مدارک کاملا موجود است و آقای نجفی به عنوان یکی از مدیران شایستهجمهوری اسلامی همواره مورد قبول خاص و عام قرار گرفته است. ایشان سابقا اعلام کرده اند که برخی از تخلفات باید به دستگاههای قضائی ارجاع داده شود و همچنین برخی نیز در داخل شورا بررسیهای لازم را داشته باشد. همچنین این مدارک به دانشگاهها و مراکز علمی برای الگوبرداری از برنامهنویسی ارجاع داده خواهد شد. چراکه نگاه به گذشته، راه آینده را انتخاب خواهد کرد
چرا امروز شاهد فوران احساسی مطالبات از طرف مردم بودیم؟
در دولت اصلاحات ما همواره شعاری مبنی بر زنده باد مخالف من میدادیم و من همچنان بر آن شعار پایبند هستم. و در این دوره به این نتیجه به صورت عام رسیده ایم که اداره مملکت بنا به تجربه در دولتهای نهم و دهم، تنها با یک خط سیاسی امکانپذیر نیست و جز ایجاد رعب و وحشت کاری نمیکند. مردم ما انقلاب کردهاند، ۸ سال جنگ را ایستاده اند و در تمام سالهای تحریم مقاومت پهلوانانهای داشتهاند. آنها سعی کردند مطالباتشان را از طریق صندوقهای رأی دنبال کنند. مردم در عین حال که به اقتصاد اعتراض دارند، بی اعتراض به فساد و دزدی و زد و بند سیاسی نیستند. مردم به عدم اشتغال جوانان معترضند. به فرموده رهبری افراد ولایی که خود را واجد شرایط نمیدانند اقتصاد را واگذار کنند به متخصصان تا بخش خصوصی قویتری داشته باشیم. مسئولان ما نیز باید بدانند آستانه تحملشان پایین است. نباید با هر اعتراضی به سرکوب فکر کنند. بایددرصدد حل معضلات برآیند که این خود به تنهایی زمان بر است و صبر و بردباری همیشگی مردم را میطلبد. ایجاد گفتوگو بین جریانهای سیاسی برای رفع مشکلات ملی و همچنین بالابردن سطح آگاهی قشر متوسط جامعه و حل مطالباتی که بر زمین ماندهاند همه و همه از اهداف نزدیک مسئولان مربوطه باید باشد.