آیا سردار قلمِ جریان دلواپس، دچار فراموشیِ کوتاه مدت شده که می گوید «رئیسی می توانست 30 میلیون رای بیاورد»؟ / آقای شریعتمداری! اگر حساب خود را از اسلام جدا نمی کنید، حداقل خود را معادل آن ندانید!
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس سیاسی «انتخاب»؛ سهراب زند: آقای شریعتمداری مرتبا در حال تولید تحلیل و خبر راجع به انتخابات هستند، البته بررسی نظرات و تحلیلهای آقای شریعتمداری بسیار لازم و ضروری است چراکه وی سردار قلم جریان دلواپس بوده و نماد گفتمانی آنان است و بسیاری از این طیف با اعتماد به عقل و علم سیاسی و با انگیزه انقلابی ایشان این تحلیلها را مطالعه مینمایند.
جناب حسین شریعتمداری مدیرمسئول محترم روزنامه کیهان در راستای تحلیلهای پیشین خود از انتخابات و پیشبینی نتیجه آن مدعی شده است که رأی آقای رئیسی به آسانی میتوانست سی میلیون باشد، آن هم دست کم!
چند دلیل نیز برای این تحلیل ذکر شده است که مهمترین آن فرصت چهارساله آقای روحانی و فرصت چهل روزه آقای رئیسی برای تبلیغ است. لذا آقای شریعتمداری نتیجه میگیرد که “به آسانی میتوان نتیجه گرفت که رأی آقای رئیسی دست کم دو برابر آراء اعلام شده یعنی نزدیک به ۳۰ میلیون است چرا که وقتی با امکانات اندک و فرصت ۴۰ روزه توانسته است صاحب ۱۶ میلیون رأی شود، به یقین اگر امکانات فراوان و فرصت ۴ ساله آقای روحانی را در اختیار داشت، تقریبا رأی چندانی برای رقبای ایشان باقی نمیماند”.
اولا ظاهرا آقای شریعتمداری خیلی اعتقادی به استقلالِ رأی بخش عظیمی از مردم ندارند که از پیش مشخص است و منتظر ظهور نماد آن در میان کاندیداها هستند، مثلا اگر رئیس دولت اصلاحات تنها سه روز قبل از انتخابات تأیید صلاحیت شود و در میان نامزدها قرار بگیرد چند رأی دارد؟ و ظاهرا اطلاع ندارند این ادعا فقط در مورد آرای خاکستری و شناور میتواند صحیح باشد آنهم به احتمال. یعنی همانگونه که در مناظره سوم آرای آقای قالیباف به شدت ریزش کرد و طرفداران آقای روحانی با روحیه بیشتری به میدان ریختند، ادامه تبلیغات میتوانست مرتبا بر آرای رقیب آقای رئیسی بیفزاید و از آرای وی کم کند.
دوما، ادعای اینکه آقای رئیسی از چهل روز قبل از انتخابات فعالیت تبلیغی خود را آغاز نمود نیز به واقعیت کمتر شبیه است. حامیان آقای رئیسی مدتهاست که با تبلیغات پیش از انتخابات و مطرح شدن بعنوان سیدمحرومان و شایعه بزرگ آینده سیاسی ایشان در حال تبلیغات پیچیدهای بودند.
دلیل بعدی آقای شریعتمداری این است که “آقای روحانی، رئیسجمهور مستقر بود و طی ۴ سال گذشته همه امکانات و ظرفیتهای فراوان قوه مجریه، از جمله ظرفیتهای تبلیغاتی را در اختیار داشت و از این امکانات و ظرفیتها در بالاترین حد و اندازه ممکن بهره میگرفت و این در حالی است که آقای رئیسی نه فقط به هیچیک از امکانات مورد اشاره دسترسی نداشت، بلکه با انبوهی از اتهامات ناروا و یک سویه که از تریبونهای بیشمار دولت شلیک میشد نیز روبهرو بود”.
اولا این ادعای ایشان مملو از اتهامات و خلاف واقعگویی است، مثلا بطلان ادعای عدم دسترسی آقای رئیسی به امکانات بیتالمال و عمومی که بصورت وسیع در اختیار ایشان بود که هرگز احتیاجی به کوچکترین توضیحی ندارد. فقط بعنوان اشاره، حجم سرسامآور تبلیغات ایشان از ماهها قبل توسط سایتها، روزنامهها و خبرگزاریهای مختلف بیتالمال، مانند کیهان و تخریب بیسابقه دولت توسط آنان با بکاربردن تندترین اتهامات که عنوان مجرمانه دارند. امکانات وسیع برگزاری همایشهای انتخاباتی و انتقال مردم و … قابل ذکر است.
دوما ادعای “انبوهی از اتهامات ناروا و یکسویه که از تریبونهای بیشمار دولت شلیک میشد” نیز قابل باور نیست. هم در ایام مناظرات و هم تبلیغات، آتش بمباران اتهامات و اهانتها از سوی رقبای حسن روحانی چنان شور شده بود که تبدیل به ضد تبلیغ شده بود. افشای سند واگذاری یک خانه و یک زمین، زالوصفتهای چهاردرصدی، ماجرای برادر رئیسجمهور، سند 2030، دولت اشرافی و راکد و خسته و بیخاصیت و بیکارنامه، قطع یارانهها در دولت دوم، تهدید مردم روستاها به قطع یارانه در صورت رأی ندادن به روحانی، و صدها مورد مشابه عبارت اتهامات ناروا و “یکسویه” را باطل میسازد.
آقای شریعتمداری در جای دیگر مدعی است: “دولت در چند ماه نزدیک به انتخابات توان قابل ملاحظهای را برای مقابله با رقبای انتخاباتی به صحنه آورده بود تا آنجا که با نقض صریح و آشکار قوانین موجود، بسیاری از وزرا، معاونان، استانداران، فرمانداران، بخشداران و رسانههای در اختیار به ستاد انتخاباتی دولت تبدیل شده بود. اظهارات برخی وزرای دولت به هنگام رأیگیری که نه فقط غیر قانونی بلکه بیرون از دایره اخلاق بود نیز، فصل جداگانهای میطلبد. این در حالی است که آقای رئیسی نه فقط از این امکانات بهرهای نداشت، بلکه قانونگرایی و اخلاقمداری ایشان باعث شده بود که استفاده از حداقل امکاناتی را که در اختیارش بود نیز بر خود ممنوع و حرام کند”.
در پاسخ به ادعای آقای شریعتمداری باید پرسید که صدها سایت و روزنامه و خبرگزاری مدافع رئیسی و مخرب دولت برای چه بودند؟ از کیهان شروع میکنیم! متعلق به بیتالمال نیست؟ بمباران تند و تیز تخریبی شما علیه دولت و به نفع آقای رئیسی چیست؟ روزنامه قدس مربوط به آستان قدس رضوی و در اختیار آقای رئیسی است، تیترهای تند و تیز ایام انتخابات آن که بسیار تلاش کرد ظاهر را حفظ نماید و موفق نشد در تخریب چه کسی و تقویت چه کسی بود؟ پخش آرد و … و در مناطق محروم و عکس یادگاری با آنها در راستای ادعای انتخاباتی “سید محرومان” چه بود؟
دلیل بعدی آقای شریعتمداری این است که “و اما مهمترین و اصلیترین حربهای که علیه حجتالاسلام والمسلمین رئیسی به کار گرفته شد، ترساندن مردم از سایه جنگ بود! دولت در اقدامی غیر اخلاقی و تعجبآور که از پشتیبانی گسترده رسانههای بیگانه نیز برخوردار بود، اصرار داشت به مردم بقبولاند، اگر به آقای روحانی رأی ندهند و آقای رئیسی به ریاستجمهوری برسد، باید در انتظار جنگ و حمله نظامی آمریکا باشند”!
تقابل تفکر به سمت تحریم با امکان جنگ و تفکر تعامل عزتمندانه با دنیا بحث مفصل جداگانهای میطلبد. اما اگر بنا به رأیآوری با ادعای غیراخلاقی باشد رقبای روحانی نباید کلامی بگویند. چرا؟
وقتی شما در سراسر روستاهای کشور نیرو بفرستید و مطلب و امکانات پخش کنید که اگر اینها بیایند به کودکان شما فحشا و همجنس گرایی یاد میدهند، و یارانه شما را قطع میکنند و اگر ما بیاییم اسلام و امام رضا پیروز میشود و یارانه شما سه برابر میشود!، میتوان به سبک آقای شریعتمداری ادعا نمود حدود ده میلیون رأی آقای رئیسی تحت تأثیر همین تبلیغات یارانهای و تهمتگونه است!
آقای شریعتمداری! یک کار برای خدا انجام دهید. آنهم اینکه اگر حساب خود را از ارزشهای مترقی اسلامی که مبتنی بر انصاف، عدالت، عقلانیت و علم و تقوا است جدا نمیکنید، خود را معادل آن ندانید.