تریبوندارانی که بخشی از مشکل میشوند
تریبوندارانی که بخشی از مشکل میشوند
وبلاگ > خوش چهره، جلال – سرانجام باید پذیرفت که دوران تفسیر و تحلیلهای سرهم بندی شده و سادهسازی صورت مسایل و تجویزهای دمدستی، سرآمده است. واقعیتها برگونهها سیلی میزند. رشد آگاهیها و توسعه تکنولوژیهای ارتباطاتی باید برخی تریبونداران رسمی را از این خیال از رونق افتاده بهدر آورد که مردم، شنوندگان منفعل و تابع محض سخنان ایشان نیستند. نادیده گرفتن فهم مردم، چنگ زدن بر اعتبار و شعور آنان است. این رویکرد نه تنها مانع حل خردمندانه مسایل میشود، بلکه بر خطر افزودن دامنه آن میافزاید.
وقت آن است که این گروه از افراد، درسطح و جایگاهی سخن برانند که متناسب درک مخاطبان باشد. آنان ممکن است بتوانند با فرصتهایی که در اختیار دارند، مانع اجرای تدابیر لازم برای برون رفت کشور از مشکلات باشند، اما بهندرت واضع و بانی راهحلها بوده و بیشتر نقش “قفل” را ایفا کردهاند تا “کلید”. بهعبارت روشنتر، این گروه از تریبونداران یا بهدرستی نمیدانند و یا نمیخواهند که خردمندی در کشف راهحلهای کارآمد سربگیرد. دیدگاه اشتباه در هر زمینه منجر به دیدگاه اشتباه در همه زمینهها خواهد شد؛ بهویژه آن هنگام که سخنرانان در بزنگاههای حساس، از توان معرفتی لازم برای تحلیل و تفسیر اوضاع برخوردار نیستند. از همینرو آنان چنان سخن میرانند که از هیچ دستاویز روانی لازم برای اقناع مخاطبان برخوردار نیست. طرفه آنکه به جای تدبیر در بیان کلمات، به برانگیختن احساسات تکیه دارند، درحالیکه دوران چنین رفتاری ـ خوب یا بدـ بهسر آمده است.
تریبونداران یاد شده، نه از ساختار مشکلات درک روشن دارند و نه برای سؤالهای کلیدی درچرایی بروز آنها، پاسخ روشن و اقناع کننده میدهند. آنان همه چیز را در “صفر و صد” خلاصه میکنند؛ به مسخ ماهیت مشکلات میپردازند و یا بستر بروز مشکلات را نادیده میگیرند. ناآرامیهای اخیر اگرچه وسیلهای برای بهرهمندی فرصتطلبان سیاسی می توانست باشد ولی لازم است بیش از برجسته کردن آن، این مهم مورد توجه باشد که چرا چنین وضعی رخ داد؟ مختصات آن را چگونه باید معلوم کرد؟ از چه خطری در آینده باید پرهیز کرد؟ و در صدد ایجاد کدام آینده باید بود؟ این موارد، همانی است که تریبونداران رسمی در تفسیر و تحلیل ناآرامیهای اخیر باید به آن اشراف داشته و ادبیات خود را براین اساس آرایش دهند. پاک کردن صورت مسأله همیشه آسان است و شاید برای گذشتههای دور آسان بوده باشد، اما در عصر پیچیدگیها و رشد آگاهیها، نه تنها ناکارآمد، بلکه خسارتبار میشود.
لازم است برخی تریبونداران رسمی دریابند که اگر نمیتوانند بخشی از فرایند حل مسایل باشند، ادامه مشکلات نباشند. با لفاظیهایی مثل آشغال و گوساله خواندن معترضان، نه صورت مسایل پاک میشود و نه چشماندازی روشن از آرامش اجتماعی پیشرو قرار میگیرد. این گروه یا به توان علمی خود در درک ماهیت مشکلات و چاره اندیشی عقلانی و تأثیرگذار بر جامعه باید بیفزایند یا جسارتاً برای مدتی کار را به کاردان بسپارند.