آخرین خبرها

پرورش مخاطب حرفه ای موسیقی کلاسیک بزرگترین رسالت ارکسترهای تبریز /مخاطب امروز تفاوت ها را درک می کند

پرورش مخاطب حرفه ای موسیقی کلاسیک بزرگترین رسالت ارکسترهای تبریز /مخاطب امروز تفاوت ها را درک می کند

استان‌ها > آذربایجان شرقی – پرورش مخاطب حرفه ای برای موسیقی کلاسیک بزرگترین رسالت ارکسترهای تبریز بوده که با توجه به تلاشهای انجام شده تا حدودی نیز موفق بوده، مخاطب امروز موسیقی تبریز تفاوت موسیقی جدی و موسیقی سطحی را خوب درک می کند.

فرهاد حق سالمی – آهنگساز: شاید از تشکیل ارکسترهای بزرگ با فُرم غربی و کلاسیک بعد از انقلاب اسلامی در تبریز بیشتر از یک دهه می گذرد. مسیری که از تشکیل تا اجرا، گاه دشوار، گاه پر از امید و گاهی ناامیدکننده بوده که عوامل متعدد فرهنگی اجتماعی، هنری و گاه دولتی (با سیاستگذاری های غلط از سوی مسئولان) بسترساز این مسیر بوده است.
امروز شاهد حضور و فعالیت ارکسترهای بسیاری در شهر تبریز هستیم که این یادداشت نیز بهانه ای برای پرداختن به شرایط امروز ارکسترهای بزرگ فعال در تبریز است.
تشکیل و اداره یک ارکستر بزرگ آن هم شهری مانند تبریز همیشه کارِ شاق و طاقت فرسایی بوده، نبود سازهای مطلوب برای یک ارکستر، نبود نوازنده برای سازهایی که در ارکستر نقش سولیستی ندارند، عدم وجود تالار مناسب برای اجرای کنسرت یا حتی فضایی برای تمرین مداوم، نیاز به همت بالا و اِشراف به موضوع تربیت نوازنده و اداره یک گروه همنوازی دارد.
همین عوامل باعث شده تا عمر تشکیل تا انحلال ارکسترها در تبریز گاه به یک سال هم نکشد و گاه بدتر به یک اجرا.
در میان تمام این ناملایمات چند گروه و ارکستر در حوزه موسیقی کلاسیک در تبریز به صورت مستمر فعالیت دارند و با تلاش توانسته‌اند مخاطبان خود را جذب و آنها را راضی از هر اجرای خود نگهدارند.
شاید بارزترین این گروه ها «ارکستر فلارمونیک تبریز» و «ارکستر زهی هنگام» باشند که با همت مستمر یاشار شادپور (رهبر ارکستر فلارمونیک تبریز) و علی رحم جو (رهبر ارکستر زهی هنگام) با تلاش جوانان همین شهر و با بهره گیری از زیرساختهای محدود توانسته اند موسیقی جدی و در خور تأملی را به مخاطبان خود ارائه دهند.
ارکستر فلارمونیک تبریز تنها ارکستر فعال با سازبندی کامل (سمفونیک) بعد از ارکستر سمفونیک تهران، در تلاش است با اجرای قطعات آهنگسازان بِنامِ موسیقی کلاسیک مانند موتزارت، بتهوون، هایدن و… در ارائه اجرای دقیق از این آثار و آشنایی مخاطبان با یک اجرای واقعی از یک قطعه کلاسیک تا امروز علاقمندان به این نوع موسیقی از مخاطب حرفه ای موسیقی کلاسیک و تا شنونده عام را پای اجراهای خود بکشاند.
ارکستر زهی هنگام نیز با نگاهی دقیق به موسیقی کلاسیک معاصر و با اجرای آهنگسازان معاصر موسیقی مانند آروو پَرت، خیام میرزازاده، احمد پژمان مخاطب خود با تجربه ای نو از شنیدن آثار آهنگسازانی که اغلب به دوران زیست خود نزدیک است وا می دارد.
ناگفته نماند در میان این دو ارکستر بزرگ بابک رستمی و دوستانش در کوارتت گیتار سِدار با اهتمام و تلاش برای اجرای آثار گروهی برای این ساز درکی جدید از گروه نوازی را با مخاطب خود درمیان می گذارد.
اهتمام هنرمندان موسیقی در تبریز برای ارائه موسیقی کلاسیک و جدی قابل ستایش و وجود تمرین های مداوم برای اجرای دقیق آثار کلاسیک نقطه قوت ارکسترهای تبریز است.
پرورش نوازندگان داخل تمرین های ارکسترها استفاده از جوانان همین شهر که با علاقه با ارکسترها همکاری می کنند. به زعم نگارنده این مزیت در ارکسترهای بزرگ پایتخت وجود ندارد حضور نوازندگان ثابت در یک ارکستر برگ برنده ای است که ارکسترهای تهران از آن تا حدودی بی بهره اند.
پرداختن به آثار آهنگسازان معاصر یا حتی آهنگسارانی که در تبریز مشغول فعالیت هستند زمینه را برای ارائه نزدیکترین موسیقی به فرهنگ جاریِ این شهر را فراهم می کند.
در کنار تمام این تلاشها پرورش مخاطب حرفه ای برای موسیقی کلاسیک شاید بزرگترین رسالت ارکسترهای تبریز باشد که با توجه به تلاشهای انجام شده تا حدودی این امر مورد استقبال قرار گرفته است.
به نقل قول از عزیزی: مخاطب امروز موسیقی تبریز تفاوت موسیقی جدی و موسیقی سطحی را خوب درک می کند تلاشهایی که برای شکل گیری یک اجرای خوب صورت گرفته را می بیند و ارج می نهد.
شخصاً به این اعتقاد هستم که در این شرایط وظیفه ارکسترها به عنوان نقاط عطف فرهنگ و هنر تبریز گذر از ساختارگرایی صِرف و توجه به هرچه دقیقتر اجرا شدن آثار و ارائه مطلوب است.
اینکه بگوییم ارکستری درحال فعالیت است و این هم غنیمتی ست دوران مصرفش به اتمام رسیده؛ امروز مخاطب موسیقی کلاسیک در تبریز با انتظار اجرای مطلوب آثار وارد سالن کنسرت می شود.
ناگفته نماند توجه به دقیق اجرا شدن آثار نباید به قدری باشد که بقول معروف از آن طرف بام افتاده باشیم و به آرمانگرایی خارج از توان خود برسیم، گاه جذابیت اجرای یک موسیقی زنده به خطاهای اجرای هنرمند است اگر مخاطب به این باور رسیده باشد که هنرمند تمام تلاش خود را برای اجرای مطلوب آثار صَرف کرده است شنیدن این آثار برای او نیز مطلوب خواهد بود.
در آخر امیدوارم تداوم اجراهای مطلوب موسیقی کلاسیک را از تمام گروه های موسیقی شهر عزیزم شاهد باشیم و از غنیمتی که این ارکسترها به عنوان نمادهای فرهنگی شهر تبریز برای مخاطب و زنده نگهداشتن جریانِ فرهنگی در اختیارمان قرار دادند استفاده کنیم.
این یادداشت بهانه ای شد برای اینکه بدانیم چه داریم در این شهر اگر به چند و چون یا بُعد کیفی اجراها پرداخت نشد امیدوارم در یادداشت های آتی این امر محقق شود.
فرهاد حق سالمی – آهنگساز

46

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا