چشم‌انداز توسعه

سید محمد علوی؛ توسعه یا توصیه گردشگری

عادل علوی

هنوز گردشگری را به عنوان یک صنعت فانتزی یا مینیاتوری می بینند که سرمایه گذار از روی تفریح یا پرکردن وقت وارد این ماجرا شده است که باید اذیتش کرد یا مانعی گذاشت که طرف از رویش بپرد یا به طرقی آن مانع را بردارد!!!

اختصاصی تدبیرشرق – سید محمد علوی// در خبرها خواندیم، استاندار محترم گیلان فرمودند؛ سال 1396 سال توسعه گردشگری در گیلان است ، هر چند همواره ایشان در سالهای استقرار دولت یازدهم به این مهم تاکید داشتند ، و اگر مدیران میانی استان و متولیان تخصصی موضوع به توصیه های مقام عالی دولت در سنوات قبل اهمیت لازم را می دادند و با برنامه پیش می رفتند لزومی نداشت که ایشان بر توسعه گردشگری در سال آتی تاکید کنند ، قطعاً ایشان با درایت و بررسی کارشناسی و ارزیابی مشاوران خود به این مهم رسیدند که گردشگری استان نیاز به یک رشد و جهش دارد و قطعاً ملاک خود را در این ارزیابی عدد و آمارهای اداره کل گردشگری که همواره هر روز را بهتر از دیروز گزارش می کنند، قرار ندادند . پس جای بسیار مباهات هست که در سال چهارم استقرار دولت تدبیر امید ، این صنعت و خدمات پاک که در بسیاری از کشورها محور توسعه شده است در اولویت برنامه های گیلان نیز قرار گیرد. هرچند در سند چشم انداز توسعه گیلان 1414 ، گردشگری در کنار 6 اولویت دیگر از برنامه های میان مدت توسعه استان قرار دارد. همانگونه که می دانیم واژه توسعه دارای چندین وجه می باشد؛ که شامل توسعه اجتماعی ،توسعه فرهنگی ،توسعه انسانی، توسعه اقتصادی و در نهایت توسعه همگون یا پایدار در نظام جهانی می باشد.که تمام این موارد صنعت گردشگری را در هم در بر می گیرد. شما نمی توانید توسعه اجتماعی یا زیست محیطی یا کشاورزی یا زیر ساختی نداشته باشید چگونه مدعی توسعه گردشگری شویم. وقتی هنوز سند مادر یا طرح جامع یا طرح تفصیلی برای توسعه گردشگری استان بر اساس شرایط واقعی موجود وجود ندارد و اگر هم مطالعاتی است بر اساس فرضیات و آمار کتابخانه ای و پژوهشی شکل گرفته . هنوز از ظرفیتهای توسعه گردشگری دریایی بی بهره ایم ، هنوز در مبحث استفاده از ظرفیت کشورهای همجوار ، گردشگری سلامت و … برنامه خاصی نداریم و بیشتر تصمیماتمان خلق الساعه گرفته می شود تا آنجا که هرچقدر سفارش کننده یا پیگیر کار یک سرمایه گذار مقامدارتر باشد کارها به روال و شکل بهتری به پیش می رود.

وضعیتمان می شود اینکه در سالهای اخیر ما در عمل توصیه گردشگری را داریم. هنگامی که پروژه ای نسبت به پروژه دیگر ، سرمایه گذاری نسبت به سرمایه گذار دیگر و پرونده بدستکدام کارشناس برسد نسبت به کارشناس دیگر می تواند ایجاد عواقب و نتایج مختلفی در یک فرایند داشته باشد ، دیگر نباید درباره توسعه پایدار صحبت کنیم چون توسعه نیاز به فرهنگ ، قوانین اصلاح شده ، زیرساخت مناسب و روساخت مساعد دارد . به یاد دارم حدود 8 سال قبل به جهت رفع همین شبهات و تصمیمات و جلوگیری از تضیع وقت و سرمایه بخش خصوصی ، کار گروهی کارشناسی متشکل از نمایندگان دستگاههای متولی صدور مجوز و پاسخگوی استعلام به ریاست معاون عمرانی استاندار و دبیری مدیرکل گردشگری وقت استان ، زیر مجموعه کارگروه گردشگری و شورای برنامه ریزی استان تشکیل گردید ، که هدفش تسریع در روال و فرایند صدور مجوزها بود و از طرف دیگر همراه کردن یک نماینده از هر اداره کل در کنار سرمایه گذار محترم در سازمان متبوع که جلوی مسائل حاشیه ای و روند بروکراسی طولانی اداری گرفته شود و فرایندها به سرعت مطلوب پیش رود ، ولی متاسفانه بدلیل عدم توسعه متناسب اداری و نیروی انسانی و ساختار پیچیده بروکراسی ادارات استان و وجود کمسیونهای موازی با این کارگروه موضوعات مجدد به سایر کمیسیون ها احاله می شد آن طرح آزمایشی نه روند را تسریع بخشید و نه مشکلات حل نمود ، فقط چند مرحله به روند صدور مجوز و مشکلات سرمایه گذار اضافه شد.

متاسفانه دستگاه هایی که می توانند به این فرایندها کمک کنند به گردشگری نگاه حاشیه ای دارند که اگر مشکلی است به متقاضی بر می گردد و به آنها مربوط نیست ، گویا که توسعه گردشگری به اشتغال و گردش مالی این استان کمک نمی کند. هنوز گردشگری را به عنوان یک صنعت فانتزی یا مینیاتوری می بینند که سرمایه گذار از روی تفریح یا پرکردن وقت وارد این ماجرا شده است که باید اذیتش کرد یا مانعی گذاشت که طرف از رویش بپرد یا به طرقی آن مانع را بردارد!!! اگر فرد سرمایه گذار هم در این بخش ورود کرد، ما نقشه راهی که براساس یک طرح کلان و بلند مدت باشد برای او نداریم ، از میان صدها مدل گردشگری در جهان که خیلی از آنها نیاز به ساخت و ساز هم ندارد ، طرحهای استان فقط شامل ساخت و ساز غذاخوری و تالارهای عروسی و اقامتی و جدیداً چند واحد تجاری هم کنارش می شود که اگر هم سرمایه گذار مشاور می گیرد و طرح ویژه ای دارد ، باید کفش فولادی بپوشد تا اول کارشناسان را مجاب کند و طی مراحل دریافت مجوز و اخذ استعلامات که بعضاً چندین سال هم بطول می کشد و شامل صرف هزینه هاست گام برای اجرا بردارد و مراحل کارگروه و بانک که داستان خود را دارد. جالب آنکه تمامی این موانع توسط دستگاه های دولتی و اجرایی و بانکهایی ایجاد می شوند که قاعدتاً فلسفه وجودی و وجوبی شکل گیری آنها ،تسریع گری درروند توسعه و سرمایه گذاری استان می باشند.

البته مبحث گردشگری یک ساختار میان بخشی است که فقط به مسائل مالی و عمرانی و حریم ها بر نمی گردد بنابر این تنها یک متولی سلف نمی تواند تمامی مشکلات این بخش را حل و فصل نماید ، بگذریم از آنکه علیرغم بیش از 10 سال از ادغام سه سازمان میراث فرهنگی ، ایرانگردی و جهانگردی ، صنایع دستی و هنرهای سنتی با هم و تشکیل چندین معاونت در این سازمان ، هنوز ساختار و تصمیمات در حوزه های مختلف آن سازمان از سطح ملی تا استانی ، دارای نگاه بخشی و موضوعی و جدا از سایر معاونت هاست. کافیست نگاهی به تعداد دهها پروژه نیمه تمام گردشگری استان گیلان داشته باشیم ،خواهیم دید از شروع درخواست ایجاد و عملیات اجرایی واحداث اکثریت این مجتمع ها بالغ بر 5 سال و بیشتر از آن گذشته است، که اگر دقیق شویم خواهیم دید هر کدام هم داستان خود را دارند و اگر به صورت اتفاقی پروژه ای هم به اتمام رسیده ، لطف پروردگار بوده و اگر دقیق ریز شویم خواهیم دید ، دارای رمز و رموز و فوت کوزه گری خاص خودش می باشد. حال چرا با وجود دستگاه متولی و تخصصی ، ستاد حمایت از سرمایه گذاری استان ، اداره کل سرمایه گذاری استانداری و چندین و چند دستگاه در حمایت از پروژه های گردشگری هنوز این سکته ها باز در روند توسعه گردشگری وجود دارد ، خود جای سوال است.

هماگونه که می دانیم استان گیلان به دلیل تراکم جمعیت زیاد ، نزدیکی دسترسی آسان جاده ای از پایتخت و استانهای همجوار بخصوص در مقاطع تعطیلات ، محیط زیست بسیار حساسی دارد وجود جنگلهای هیرکانی و آبهای سطحی ، اراضی مستعد کشاورزی و در معرض خطر تغییر کاربری به این شکنندگی افزوده است و بیشتر منتقدین این تخریبها را ناشی از گردشگری بدون برنامه ریزی یا انبوه می دانند. بنابر این توسعه همگون گردشگری به بسیاری از موارد جمله ؛ منظر جنگ زده ورودی شهرهایمان ، چگونگی تعامل و تعادل با منابع طبیعی و حفاظت زیست محیطی از آلودگی های آب و رودخانه ها و سواحل دریا، نحوه مدیریت زباله و پسماند استان ، ساخت و سازهای ناهمگون و بی ریشه شهری و روستاییمان ، کیفیت جاده ها و نحوه دسترسی ها ، نظارت بر بازار و خدمات و سایر صنوف و نحوه برخورد کارمندان و کارکنان ادارات دولتی و انتظامی و خصوصی و مردم عادی منطقه و نحوه تعامل با میهمانان و سایر عوامل متکی و وابسته است ، این عوامل در توسعه همگون و پایدار گردشگری یا تخریب منطقه می تواند موثر باشند، که بی شک این اثر گذاری دوسویه است ، بعنوان مثال وقتی بدون برنامه و هدفگذاری خاص منطقه ای را به عنوان روستای هدف گردشگری یا منطقه نمونه انتخاب می کنیم به یکباره ، با هجوم گردشگران نیازهای اقامتی و پذیرایی افزایش یافته و منجر به ساخت و سازهای بی رویه ، افزایش تقاضای برای تغییر کاربری زمین و دلال بازی و تجاوز به مراتع وجنگلها و حریمها را خواهیم داشت که علاوه بر افزایش آلودگی ها و بهم خوردن چشم انداز و منظر ساختار بومی و فرهنگی را متاثر کرده ، باافزایش قیمتها و هزینه زندگی مشکلات عدیده ای را برای مردمان محلی ایجاد می نماییم. نیاز است برای رسیدن به توسعه گردشگری ابتدا شرایط موجود احصاء گردد ، در مرحله نخست طرح های نیمه تمام موجود تعیین و تکلیف کردند، سپس پروژه های ناموفق فعال بر اساس معیارهای کارشناسی آسیب شناسی گردند و در ادامه با همپوشانی موزایکی طرح های هادی روستایی ، طرحهای هادی شهری ، طرحهای تفضیلی شهری و طرح های بالادست منطقه ای و ملی ، برای استان یک طرح جامع توسعه گردشگری با کارگروه گردشگری استان تهیه گردد و از صدور مجوزها در اراضی غیر توریستی ، بخصوص از تغییر کاربری های غیر ضروری جلوگیری بعمل آید، آنگاه می توان از واژه توسعه گردشگری بجای توصیه کردن به گردشگری استفاده نماییم.

سید محمد علوی

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا