اجتماعی

قصه پرغصه ی منطقه آزاد انزلی

منطقه آزاد انزلی

منطقه آزاد انزلی (با نام پر از مناقشه خویش) قصه پرغصه ای است. یادمان نرفته که تصویب این منطقه در سال ۱۳۸۴، موجی از شادی و نشاط را در کل استان به راه انداخت. تصور روزهای پررونق کیش و قشم، در حسن رود (که گرمای کمتر و نزدیکی بیشتری به کلانشهرهای ایران دارد.) رویایی خوشایند بود. همه گیلانیان از اینکه توسعه اقتصادی از دروازه این منطقه آزاد به شکلی بین المللی به گیلان و ایران راه پیدا میکند، خوشحال بودند.

اما این فقط بخش اول رویایی بود که بخش دوم آن بیشتر به کابوس شبیه است.
ایجاد یک منطقه آزاد، در صورت موفقیت آمیز می‌تواند امتیازاتی را به دنبال داشته باشد. برخی از این امتیازات عبارتند از:
-جذب سرمایه خارجی به ویژه در بخش‌های مولد.
-جذب و انتقال تکنولوژی به درون اقتصاد کشور.
-ایجاد فرصت‌های اشتغال در داخل کشور.
-افزایش تولید و ارزش افزوده ی بخش‌های اقتصادی به ویژه بخش صنعت.
-کمک به کشور برای ورود به بازارهای جهانی و آشنایی با تجارت خارجی و گسترش و متنوع ساختن صادرات.
-افزایش کارایی اقتصادی و تربیت نیروی انسانی ماهر.
-افزایش درآمد کشور ناشی از فعالیت‌های خدماتی (حمل و نقل، بارگیری و تخلیه، بانکداری، بیمه گری و توریسم)
-کمک به ورود کالاهای واسطه‌ای و سرمایه‌ای با شرایط و قیمت مناسب تر.

اما امروز پس از سالها نه تنها نشانی از امتیازات فوق در منطقه آزاد انزلی مشاهده نمیشود بلکه با نگاهی به آمار دروازه ای خودروهای ورودی و خروجی از منطقه آزاد و شمار بسیار زیاد پلاکهای استان گیلان در میان مراجعین به منطقه، مشاهده کالاهای موجود در فروشگاههای کشور و استان با بهایی هم اندازه و بلکه فراتر از بازارهای داخلی، کیفیت پایین خدمات ارائه شده در منطقه و عدم سرمایه گذاری مناسب در حوزه گردشگری و جاذبه های حوزه توریسم، مارا به آنجا کشانده که ترجیح میدهیم درباره حمایت سازمان منطقه آزاد انزلی از تیم فوتبال ملوان یا سپیدرود بحث کنیم.

مقام معظم رهبری در بند یازده سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی که بنا به تاکیدات فراوان ایشان میتوان انرا نقشه راه اقتصادی ایران نامید بر “توسعه حوزه عمل مناطق آزاد و ویژه اقتصادی کشور به منظور انتقال فناوری‌های پیشرفته، گسترش و تسهیل تولید، صادرات کالا و خدمات و تأمین نیازهای ضروری و منابع مالی از خارج.” تاکید داشته اند. این در حالیست که به نظر می آید در مجموعه اقدامات و سیاستهای اجرا شده در شرکت سهامی خاص خانوادگی منطقه آزاد انزلی در سالهای اخیر تنهاچیزی که مشاهده نمیشود، عمل به تنها فراز مورد تاکید مقام معظم رهبری و کلیه مدیران ارشد کشور در موضوع مناطق آزاد تجاری است.

بیایید نگاهی به خلاصه تعریف منطقه آزاد از منظر بانک جهانی بیاندازیم:
“منطقه آزاد تجاری، قلمرو معینی است که غالباً در محدودهٔ داخل یک بندر یا در مجاورت آن قرار گرفته و در آن تجارت آزاد با سایر نقاط جهان مجاز شناخته شده است… از این جهت منطقه آزاد ناحیه صنعتی ویژه‌ای است که تولیدات آن جهت گیری صادراتی دارند. تسهیلات این مناطق جهت جلب سرمایه گذاران خارجی و تسهیل استقرار آن هاست و معمولاً با مشوق‌های دیگری نیز همراه است.” (فتح اللهی، سعید، “مناطق آزاد ایران، تجربه‌ای ناکام و ضرورت بازنگری اساسی”)
امروز بعد از دوازده سال از تاریخ تصویب این منطقه و با وجود انواع حواشی دور و بر نام و محدوده و مدیریت این منطقه، هنوز نه گوش شنوایی بر پیاده سازی تجربیات جهانی و انطباق اقدامات با تعاریف علمی وجود دارد و نه عزم و اراده ای جدی در اجرای منویات مقام معظم رهبری و مسئولان عالی رتبه کشور.
از طرفی با بررسی هریک از منابع علمی موجود حداقل امکانات مورد نیاز برای تأسیس مناطق آزاد را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد:
۱. ایجاد اسکله هائی که کشتی‌های حداقل تا ۲۵ هزار تن بتوانند در آن پهلو گرفته تخلیه و بارگیری نمایند.
۲. ایجاد محوطه‌های مناسب برای بازاندازی و همچنین استقرار تجهیزات بنادر (جراتقال، لیفتراک، ترانس می‌تر).
۳. ایجاد انبارهای مناسب در بندر و تأمین آب و برق و سوخت منطقه.
۴. ایجاد یا توسعه فرودگاه و ساختن ترمینال‌های مناسب.
۵. ایجاد دبستان، بیمارستان، فروشگاه و شرکت‌های خدماتی و …
۶. اعطاء مجوز فرود به هواپیماهای مسافربری که از خارج عازم منطقه می‌شوند.
۷. تأسیس شبکه‌های مخابراتی پیشرفته.

بعد از گذشت بیش از نیمی از عمر سند چشم انداز ایران ۱۴۰۴، کدام یک از پیش نیازهای فوق محقق شده؟ کدام یک از امتیازات ایجاد منطقه آزاد در استان به دست آمده است؟ کدام یک از رویاهای روزهای اول مردم گیلان برای انی استان و منطقه محقق شده است؟

طرفه اینجاست که با برگزاری مراسم بزرگداشت پیرپرنیان اندیش، فخر گیلان و ایران، استاد امیرهوشنگ ابتهاج (بدون اطلاع و موافقت ایشان و خانواده ایشان) آش را به حدی شور کرده که رایحه دل آزار تلاش تجار قبل از مسئولیت (که هیچ اشکالی ندارد.) و تجار بعد از مسئولیت (که سراپا اشکال است.) برای باقی ماندن در مسند مدیریت عالی استان، با هدف دست اندازی به منافع مفصل اقتصادی این منطقه (البته باهمراهی و همکاری اقوام و خویشان سببی)، همه افاق را برداشته است.

خدا حفظ کند همه بزرگان شمارا. پدر من همیشه در تمام دوران نوجوانی یکی از نصیحتهای همیشگی اش این بود که: “چشمه باید خودش آب داشته باشد. چشمه ای که با سطل روی آن آب بریزی، چشمه نمیشود.” حالا حکایت دوستان ماست: پس از سالها فعالیت اقتصادی مشعشع و خانوادگی در منطقه آزاد انزلی، دوستان مراسم بزرگداشت برای شاعر بزرگوار اهل رشت گرفته اند.
امروز دوران حرفهای بی عمل به پایان رسیده. روز محاسبه است. کارنامه ای ۴ ساله از عملکرد مدیران استان فراروی همه ماست.

اما دوستان با نمایشهای دل آزار و روح خراشی همچون “تجلیل از امیرهوشنگ ابتهاج سمیعی!” (که بنا به مصاحبه صریح دختر بزرگوار استاد، پسوند سمیعی در نام خانوادگی استاد وجود ندارد.) آدرس اشتباه میدهند.

دعاکنیم تخصص اقتصادی مدیران و متولیان آینده منطقه آزاد انزلی از سواد فرهنگی امروز مدیران منطقه بیشتر باشد: هم “ابتهاج” هم “سمیعی”! حالا با مخلوط کردن این دو به معجونی موثرتر دست پیدامیکنیم برای حفظ سمت و پست و مقام!

حریر اندیشه والانگر ابتهاج و دستان احیاگر اما جراح سمیعی لازم است تا دیگر بجای رونق اقتصادی واقعی و توسعه حقیقی استان و منطقه، شاهد نمایشهای خجالت اوری مثل بزرگداشت “امیرهوشنگ ابتهاج سمیعی” در منطقه آزاد انزلی نباشیم.

/جارستان

 

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا