این راه ناگریز !
یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در حالی به روزهای پایانی خود با زانوی غم بغل زدن بسیاری از چهرهها و جریانهای سیاسی در نداشتن کاندیدای منصوب به خویش نزدیک میشود که تشدد و تفرقه ناشی از تکثر نامزدهای جبهه مقابل فاز جدیدی از رقابتها را رقم زده است.
واکاویهای رسیدن به چنین روزهای سخت برای بسیاری از افراد و جریانهای سیاسی که خود مدعیانی بیرقیب در گذشته بودند، امروز هرچند تلخ به نظر میآید اما تاوان سکوت یا همراهی در مقابلههای موجود در گذشته است که میدان را برای زایشهای رقبای جدید بدون اینده نگری باز کرد.
مروری بر اتفاقهای رقابتهای همین مجلسیان از دور اول تا کنون نشان از حذف تدریجی جریانهای رقیب در بازی قدرت دارد که چه بسیار آنانکه در گذشته شادمان از آن عبور میکردند امروز سخت متاثر از پیامدهایی هستند که دامنگیر را از هر دو جریان شده است.
بررسی حوادث مجلس نخست که هر چند در ابتدای شکل گیری آن وحضور چهرهها و لیدرهای انقلابی طیفهای سیاسی مختلف کمتر چالشی دیده می شد و در نهایت سهم انتخاب مستقیم مردم پررنگ تر به نظر میرسید اما برخوردهای پس از شکلگیری مجلس اول بویژه وقتی تفکری و افراد منسوب به جریانهای دیگر را به مسلخ حذف میبردند آنچنان برخی مست انقلابیگری بودند که این روزهای سخت و رسیدن آسیاب به نوبت هرگزدر ذهنشان خطور می کرد.
هنوز خاطره درگیریهای مجلس اول و پرخاشگریها به رقبای سیاسی توسط گروههای مجلس نسبت به طیفهای مخالف آن دیدگاه و لبخندهای ملیحانه با کمی جستجو در فضای رسانهای قابل رویت است که در آن بستر کلید حذفها زده شد و در دورههای بعد دامنش خودیهایی را گرفت که از حلقه همین جمع بودند و چه سخت به نظر میرسید نیمکت نشینیها که تا به امروز هم برای بسیاری ادامه دارد و حتی اکنون دایره خودیترها هم تنگتر شده است.
جدای از زایشهایی که در نوع دیدگاه اردوگاههای سیاسی دوطیف اصلی باقی مانده از طبقه انقلابیون مجلس اول در دورههای بعد را شاهد بودهایم آنچه بیش از همه در این مسیر آزار دهنده بوده است وجود افرادی با داشتن حداقل صلاحیتهای لازم از نگاه قانونگذاری و تنها به واسطه برخورداری از خصلت چسبندگی سیاسی به جریانهای اصیل میباشد که موجب دور ماندن اهداف اصلی در شکل گیری قدرتهای جدید و بسترسازی برای فرصتسوزیها و فرصتطلبیها برای منافع شخصی و گروههای حامی خارج از سیستم شد، بطوریکه حذف بخش عمدهای از نمایندگان به دلیل فسادهای مختلف از گردونه رقابتها هر چند که هنوز برخی در حاشیه امن بسر میبرند، خود گواه به انحراف رفتن آن آرمانهای انقلابیون است.
شرایط سخت فیلترینگ و احراز صلاحیتها در فضای امروز تا آنجا پیش رفته است که بیش آنکه شاهد رقابتهای سیاسی بین گروهها و احزاب و طیفهای شناسنامه دار با هویت مشخص و گرایش های متنوع باشیم بیشتر رقابتهای محفلی از درون طیفی خاص و بر اساس حد اقل شرایط های لازم به چشم میآید و شاید انتخاب از گزینه مطلوب به محدود تلقی میشود.
حال در چنین شرایطی برغم همه مداخلات قانونی و سلیقهای در گزینش داوطلبان و احراز صلاحیت آنها که این روزها بازار نقد آن بسیاری داغ است راه گریز از این وضعیت انتخابی آگاهانهتر برای به خطای بیشتر نرفتن اصالت خانه ملت است.
مجلس شورای اسلامی که در قانون اساسی به عنوان یکی از ارکان مهم ساختار حکومت تعریف شده است هرچند که در سالهای اخیر به دلیل ضعفی که از لحاظ دانش و ویژگیهای منحصر به فرد برخی قانون گذاران شاهد افت و خیزان بسیار بوده و حتی در دورهای قداست اصالت آن هم در افکار عمومی دچار تردید شد و برای در راس امور بودنش جای سوالهای بسیاری پدید آمد.
اما اکنون برای پرهیز از فروپاشی ماهیت و رسالت اصلی این نهاد مهم در نظام حاکمیتی میبایست از همین شرایط موجود هم بهره مندی مناسبی داشت و با گزینش چهرههای موجه شرایط بهتری را فراهم کرد.
شرکت در انتخابات پیش رو هرچند از یک سو به دلیل شرایط خاص کشور و تهدیداتی که با آن دست و پنجه نرم میشود از ابعاد مختلف در راستای افزایش ضریب امنیت ملی و مقابله با ترفندهای بدخواهان از اهمیت ویژهای برخوردار است و از دیگر سو انتخاب مناسب از جمع موجود میتواند در فرآیند یک مجلس پویا حتی با حداقل ویژگیها حائز اهمیت در مسیر اجرای برنامههای توسعه کشور باشد.
آنچه اینک در نوع نگاه به انتخاب شوندگان باید مورد بررسی جدی قرار گیرد توجه به سابقه فردی و عملکردی داوطلبان در کنار تجربه مدیریتی، دانش کافی، داشتن نگاه توسعهگرا، علاقمندی و پایبندی به منافع ملی و اولویت قرار دادن رفع مشکلات و چالشهای اقتصادی و دارا بودن توانمندیهای افراد برای حضور در چنین جایگاهی و برخودداری از استقلال رای در کنار متعهد بودن به آرمانهای انقلابی مردم و حفظ همبستگی ملی است.
در چنین شرایطی برغم همه نگرانیها و انتقادها برای آنچه اتفاق افتاده است میبایست با درک واقعیتها و شرایط خاص کشور در مقابل هرگونه تهدیدی در مسیر آرمانهای مردم ایستادگی کرد و راهی که در پیش است جز با ابزار موجود قابل اجرا نیست و آن حضور و مشارکت آگاهانه در انتخاب افرادی است که بتوانند در مسیر تعهدات اخلاقی و ملی به مردم، کشور و نظام منتخب از هر گزندی آنها را دور نگهدارند.
اکنون تمام چشمهای بدخواهان به این حضور دوخته است و باید بپذیریم که اصلاح امور مردم جز با دست آنان امکان پذیر نیست و در این شرایط با هر نیتی اتفاقی افتاده باشد حضور آگاهانه مانع از تحقق نیات بد خواهد شد و به طور یقین از میان انتخابهای محدود میتوان چهرههای موثرتری را نیز برگزید، پس قهر با انتخابات قهر با منافع ملی است که ثمرهاش ناگوارترشدن شرایط و یک گام به جلوتر رفتن بدخواهان مردم و کشور است.
یونس رنجکش