آخرین خبرها

مساله دلار و انسجام اجتماعی ایران

ایران در صف دلار؛ اگر بخواهیم از التهابات ارزی کشور و خرید شتاب آلود و سراسیمه دلار را در جامعه در فروردین ماه سال جاری توصیفی داشته  باشیم ، این عبارت مناسب توصیف آن خواهد بود. در این نوشتار قصد پرداختن به دلایل پیدا و پنهان و چرایی افزایش نرخ دلار را در هفته های اخیر کشور ندارد، بلکه مقصود  از این نوشتار، پرداختن به مقوله ای به نام انسجام اجتماعی است که کمتر در جامعه  ما به ویژه – در ابعاد اقتصادی – خود را نشان می دهد.

ازدحام برای خرید ارز در جلوی صرافی ها و نمایش گسترده آن در رسانه ها -اعم از رسانه های مکتوب و مجازی-  و در سطح گسترده تر و کلان تر، تحقیر شرایط اقتصادی کشورریال تحقیر ارزش پول ملیریال حمله به مسئولان اقتصادی کشورریال مقایسه پول ملی با پول دیگر کشور هاریال این پرسش را مطرح می کند که چرا ما به دست خودمان به یک مشکل عمومی دامن می زنیم.

دامن زدن هر چه بیشتر به این مساله،  سقوط  -از کاهش ارزش پول ملی تا شان اجتماعی- جامعه  را بیشتر می کند. از  افرادی که جلوی صرافی ها صف می بندند تا بازیگری که تصویر بی ارزش شدن پول فلان کشور را منتشر می سازد و یا سلبریتی هایی که ابراز ندامت می کنند، همه و همه در میدان این وحشت آفرینی حضور دارند.

این اشتیاق ویرانگر عمومی به خرید و احتکار دلار، تبدیل ریال به دلار و خروج دلار از کشور قطعا آسان ترین راه برای یک فروپاشی اقتصادی و ورشکستگی تمام عیار ملی است .

تحولات بین المللی و سیاسی در چند ماه اخیر، روندی را شکل داد که صاحبان پول و سرمایه در یک حرکت خزنده و آرام، شروع به خروج سرمایه خود از کشور کردند . دلار حاصل از تبدیل دارایی، یا مستقیما برای مهاجرت و سکونت در خارج از کشور استفاده می شده و یا  در حساب های ارزی دبی و استانبول برای در امان ماندن از نوسانات و بی ثباتی ها سپرده گذاری شده که در این میان حوادث دی ماه سال گذشته روند خروج سرمایه از کشور را شتاب بیشتری بخشید.

این نخستین بار نیست که اقتصاد ایران دچار بحران ارزی می شود؛ هر چه رئیس جمهور و دیگر مقامات  به مردمی که از ترس کاهش ارزش دارایی های خود وارد بازار دلار شده بودند ، هشدار دادند، توصیه کردند که دلار نخرید، واکنش ها حرکت در مسیر عکس این هشدار، درخواست ها و توصیه ها بوده است.

در مقابل این موج عظیم انتقاد تند و تیز از شرایط برخی از اقتصاددانان گرفته تا کاربران فضای مجازی بودند که در جهت دیگر حرکت می کردند. اینان در نوشته ها و پویش هایی مانند «نه به دلار»،‌ «دلار نمی خریم» سعی کردند که بخشی از مسوولیت اجتماعی شهروندان را یاد آور شوند که در چنین شرایطی، گام های عملی برای حمایت از پول ملی بردارند. در جایی که صحبت از فرو ریختن اعتماد عمومی مطرح است، وجود همین اقلیت که بر همکاری و همدلی میان مردم و مسوولان تاکید دارد، جای امیدواری است.

به نظر می رسد سنگ بنای موفقیت یک اقتصاد در مقابله با بحران های مالی و ارزی، داشتن انسجام و سرمایه اجتماعی است که زیر بنای آن نیز بحث  اعتماد است. انسجام اجتماعی یک کشور، شرط اساسی برای اعتماد سازی مورد نیاز در پیشرفت و توسعه است. به حساب آوردن تمام جمعیت کشور در تصمیم گیری ها می تواند به انسجام  اجتماعی، کمک فراوان کند.

مراد از مفهوم  انسجام اجتماعی این است که  افراد چه  در زمان بروز بحران یا در زمان فرصت ها، قابلیت همکاری با یکدیگر را داشته باشند و این همکاری تا چه حد در شکل دادن به عملکرد آن ها نقش دارد. مثال شگفت آوری از انسجام اجتماعی را به هنگام بحران مالی ۱۹۹۷ در کره جنوبی می تواند دید که مردم، با اهدای ثروت خانوادگی اعتقاد خود را به تاثیر کمک های ناچیز فردی، ثابت می کردند.

در بحران مالی سال ۱۹۹۷، دولت کره جنوبی برای حل بحران موسوم به بحران IMF (اخذ بزرگترین وام تاریخ به میزان ۵۸ میلیارد دلار از صندوق بین المللی پول) برای بازپرداخت وام پویشی را راه انداخت که یکی از بالاترین نمایش های وطن پرستی و از خود گذشتگی تاریخ محسوب می شود. در آن زمان تخمین زده می شد که خانوارهای کره ای  معادل حدود ۲۰ میلیارد دلار طلا در قالب گردنبند، سکه، شمش، مدال و …در خانه های خود نگهداری می کنند.

قریب به ۳٫۵ میلیون نفر یعنی ربع جمعیت کره داوطلبانه در کمپین کمک طلا به دولت شرکت کردند. صف های طولانی مردم در انتظار رسیدن به مراکز اعانه طلا در پاسخ به درخواست دولت برای کمک به اقتصاد ملی تشکیل شد. روبان های زرد رنگ روی پیراهن مردم که در آن نوشته شده بود «بیایید با جمع کردن طلا بر بحران ارزی خارجی غلبه کنیم» دیده می شد و همه از شرکت های بزرگ کره ای گرفته تا  سلبریتی ها توان  خود را برای نشر این شعار به کار بردند. در نهایت به طور متوسط، هر فرد کره ای ۶۵ گرم طلا معادل ۶۴۰ دلار به ارزش همان زمان به دولت کمک کرد.

در کمتر از دو ماه، ۲۲۶ تن طلا به ارزش ۲٫۲ میلیارد دلار جمع آوری شد که تمامی آن ذوب و در قالب شمش به صندوق بین المللی پول تحویل داده شد. اگرچه این میزان بخشی از بدهی ۵۸ میلیارد دلاری کره بود؛ اما به خوبی نشان دهنده اتحاد و وطن پرستی ملی است. جایی که چنین انسجامی در کار نباشد، نظیر اندونزی در همان مقطع  واکنش به بحران کندتر بوده و  بحران های سیاسی را به دنبال داشت . بحران هایی از این نوع در نهایت  به تعمیق شکاف های اجتماعی منجر می شود.

اینکه اشتباه های ریز و درشتی وجود دارد، حرفی نیست؛ اما واقعیت این است که برون داد یک جامعه (در سطح کلان) از مجموع عملکرد تک تک افراد آن جامعه (در سطح خرد) به دست می آید. بر این اساس نمی توانیم به بهانه عملکرد ضعیف کلیت یک جامعه از مسوولیت فردی شانه خالی کنیم. تا وقتی ایران را بر خود مقدم نشماریم، وضع به  همین منوال خواهد بود. باید از خودمان شروع کنیم و یادمان باشد همه به ایران عزیز بدهکاریم.

*تحلیلگر اقتصادی

۳۵۲۲۵

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا